به گزارش پیام خانواده «حجاب و عفاف» در تاریخ معاصر کشورمان جزو مسائل مهم و در مقاطعی چالشبرانگیز بوده است. در آغاز عدهای علت عقبماندگی ایران را اعتقادات دینی میدانستند و بر این باور بودند که اگر زنان بیحجاب شوند، ایران هم مثل اروپا قدم درراه پیشرفت میگذارد. بر اساس همین تفکرات، در سال ۱۳۱۴ رضاخان پهلوی زنان محجبه را بهزور و تهدید وادار به کشف حجاب کرد و مردمی را که در اعتراض به کشف حجاب در مسجد گوهرشاد مشهد دست به تظاهرات زدند، به گلوله بست.
متأسفانه در طی سالهای اخیر نیز براثر نفوذ فرهنگی بیگانگان به کشور و کمکاری نهادهای فرهنگی، مسئله حجاب به انحای مختلف به چالش کشیده شده است. اکنون رسانههای ضدانقلاب با برجستهسازی و ترویج کشف حجاب، دنبال ایجاد فرصت برای فشار بیشتر به مردم ایران هستند. از طرف دیگر، مدتی است که تخریب و هجمه همهجانبه مخالفان حجاب، در رویکردی جدید با شیوه شبهه افکنی و تفرقهافکنی وارد میدان شده و تا حدی بر باور و اعتقادات برخی جوانان ناآگاه تأثیر گذاشته است. ازاینرو، به مناسبت روز حجاب و عفاف به سراغ زهرا عباسپور، فعال و پژوهشگر حوزه زن، خانواده و حجاب رفتیم تا ضمن پاسخ به برخی از رایجترین شبهات در خصوص حجاب، به زمینههای شکلگیری باورهای غلط و راهکار تقویت باروهای درونی نسبت به حجاب بپردازیم.
متأسفانه شبههافکنیهای مغرضانه دشمن در خصوص حجاب تا آنجا پیش رفته که گروهی برهنگی و بیبند و باری را نشانه تمدن میدانند و حجاب و عفاف را نماد عقبماندگی معرفی میکنند. بنده چند مورد از مهمترین باورهای غلط و رایج در رابطه با حجاب را بیان میکنم و شما اجمالا به این شبهات پاسخ دهید.
حجاب یک تفکر قدیمی و متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش است!
اگر هر انسان یا هر زنی بهدوراز هجمهها و بهدوراز افراطوتفریطها در خصوص مبحث آزادی، انسانمحوری و فردگرایی، از عقل انسانی خود استفاده کند حقیقتاً به این جمعبندی خواهد رسید که حجاب به هر زنی -حتی زنی که مقید به آیین اسلام و ادیان آسمانی هم نباشد-کمک میکند تا از ویژگی جنسی خود در پرتو پوشیدگی محافظت کند.
حتی برخی از جنبشهای فمینیستی در غرب، بهنوعی در حال مبارزه با استفاده از بدن زنانه جهت استفاده و غرایز جنسی مردان هستند. بهعنوانمثال، برخی از جنبشهای فمینیسم رادیکال که حتی در خصوص تدوین قوانین پورنوگرافی در جهان فعالیت میکنند، معتقد به این هستند که زن نباید ابژه جنسی در جامعه باشد. به هر ترتیب، اگر هر فردی از رشد عقل انسانی خود استفادهی کامل را ببرد، قطعاً مسئله حجاب را یک پدیدهی قدیمی قبل از مدرنیته تصور نخواهد کرد بلکه آن را یک پدیدهی عقلانی و منطقی در جهت رفع نگاه جنسی به خود در فضای جامعه خواهد دید.
اینهمه در اسلام احکام وجود دارد ربا، اختلاس، رشوه و... چرا به حجاب گیر دادهاید؟
نگاه احکام به یکدیگر یک نگاه پیوسته و سیستمی است و هر دستوری در جای خودش قابلتوجه است؛ لذا عمل نکردن به برخی احکام و عدم اجرای برخی دستورات اسلامی منکر این نمیشود که برخی دیگر از احکام هم به همچنین وضعیتی دچار شوند. هر انسان مسلمانی باید به این باور برسد که اگر در فضای جامعه برخی از احکام به هر دلیلی مورد بیتوجهی قرار گرفت این دلیل و توجیهی به دنبال نخواهد داشت که بقیهی احکام هم میبایست به این سرنوشت دچار شوند. بااینحال، اگرچه هر انسان مسلمانی باید به وظیفه شخصی خود در اجرای احکام الهی مقید باشد اما مسئولین نیز باید به این باور برسند که کج کارکردهای ارکان مختلف حاکمیت اعم از اختلاس، عدم شایستهسالاری، تورم کمر شکن اقتصادی و سایر کج کارکردهای مسئولین بر کیفیت اجرای دیگر احکام الهی تأثیرگذار است؛ لذا هر مسئولی در مدیریت این آسیبها، باید اجرای دقیق سایر احکام الهی را مدنظر قرار داده و گفتمان انقلابی خود را گفتمانی کاملاً منطبق بر گفتمان دینی قرار دهد.
خداوند در قرآن میفرماید «لا اکراه فی الدین»؛ پس چرا در مسئله حجاب اجبار وجود دارد؟
اولاً، برای هر انسان مسلمانی که دین را پذیرفته و بر اساس آزادی و اختیار خود این دین را انتخاب کرده، احکام دین لازمالاجراست و قطعاً هم حکومت اسلامی از باب اجرای احکام اسلامی، مشروعیت و مقبولیت خواهد داشت.از سوی دیگر به این نکته نیز باید توجه شود، آنچه در حوزه ساحت سیاستگذاریهای عفاف و حجاب باید موردتوجه قرار بگیرد این است که آیا ارکان جامعه اسلامی اعم از سیستم آموزشوپرورش، رسانه ملی، دستگاههای تبلیغی- ارشادی و فرهنگی توانستند مبتنی بر یک انسان مختار صاحب تعقل انسان تربیت کرده و تربیت دینی را در جامعه نهادینه کنند؟!
متأسفانه بروز و ظهور این شبهات و همچنین بسیاری از آسیبها ازجمله معضل بدحجابی در جامعه نشان میدهد که ما در طی چهار دهه اخیر نتوانستیم در حوزه تربیت دینی موفق عمل کنیم.
حجاب باعث حرص و طمع بیشتر مردان میشود. در اروپا مشکلی با بیحجابی نیست و همه چشمپاک هستند، اینجا هم کمکم بیحجابی برای مردان عادی میشود!
افرادی که دینداریشان مبتنی بر یک تربیت درست شکل نگرفته باشد اغلب احکام دین را بهصورت گزینشی انتخاب میکنند و خود را با این شبهه یا شبهات دیگر توجیه مینمایند اما اگر انسان دین را به صورت باور پذیرفته باشد، احکام دین را به هر شکلی میپذیرد؛ مثل خیلی از خانمهایی که در کشورهای اروپایی مسلمان میشوند و به دلیل دستیابی به باور درونی نسبت به دین، در انجام احکام شرعی و واجبات نیز بسیار مقید عمل میکنند لذا این افراد در جامعهای که هجمههای خیلی زیاد را متحمل میشوند بازهم دست از باورها و عقایدشان برنمیدارند.
در رابطه با این شبهه که بدحجابی و بد پوششی در کشورهای اروپایی باعث آزار و اذیت زنان نمیشود، باید بگویم که آمارهای بینالمللی خشونت علیه زنان اعم از خشونتهای جنسی، زبانی و رفتاری بیانگر وضعیت نگرانکننده زنان در کشورهای اروپایی است. گزارش مرکز پایش ستاد حقوق بشر در اتحادیه اروپا نشان میدهد که زنان و دختران بهویژه تحت تأثیر تجاوز و آزار جنسی قرار دارند و بیش از ۹۰ درصد قربانیان تجاوز جنسی و بیش از ۸۰ درصد قربانیان آزار جنسی را تشکیل میدهند.
در رابطه با عادی شدن بدحجابی برای مردان نیز باید به این مسئله توجه داشت که عادی شدن بدحجابیها برای مردان اگر هم اتفاق بیفتد که دور از ذهن نیست، آسیبزا خواهد بود؛ زیرا انسان در تکرار دیدن جاذبههای جنسی دچار سردی جنسی میشود و محرکهای اولیه دیگر او را تحریک نمیکند لذا تحریکپذیری غریزه جنسی بهنوعی، بالاتر میرود و به همین دلیل برای تحریک جنسی به حیوان، اشیاء و همجنسان گرایش پیدا میکند؛ بنابراین، عادی انگاری بدحجابیها این آسیبها را در پی خواهد داشت و امنیت روحی و روانی در جامعه را بهشدت زیر سؤال میبرد و بعدازاین، آسیبهای خیلی ویژهای جامعه را تهدید خواهد کرد.
مهم حجب و حیای رفتاری است نه چادر و روسری!
این شبهه بخشی از آثار عرفی گرایی دینی است که فرد تشخیص میدهد که باید رفتارش مبتنی بر یک نوع خویشتنداری باشد و جسم و پوششش ربطی به آن ندارد؛ این در حالی است که حیا یک بازدارندهی درونی است و اگر این بازدارندهی درونی خودش را در جسم و رفتار بیرونی فرد نشان ندهد باید با تردید به آن نگاه کرد.
قطعاً همهی انسانهای بد پوشش انسانهای بیحیایی نیستند ولی انسانهایی هم نیستند که به موضوع حیا نگاه دقیق داشته باشند و اینیک شاکلهی ناقصی از مبحث حیا است و برای کامل شدن آن، فرد باید در پوشش و نماد بیرونی و جسمی خود نیز حیا را نشان دهد؛ یا بالعکس، زمانی که فرد پوششی مثل چادر داشته باشد اما این حیای درونی در او شکل نگرفته باشد بازهم این آسیب است؛ لذا هر دو وجه، دچار افراطوتفریطهایی است که تعریف ناقصی از عفاف، حیا و پوشش را نشان میدهد.
شکلگیری و گسترش باورهای غلط درباره حجاب و عفاف از کجا نشات میگیرد؟
متأسفانه شبهات برای بخشی از افراد جامعه که مبتنی بر انسانِ مختارِ صاحب عقل و متفکر تربیت نشدهاند، بسیار گیرا است و این مسئله نشأت گرفته از عدم سرمایهگذاری در حوزه پرورش، تربیت و آموزش است.
ما در مراحل تربیتی قائل به این هستیم که والدین باید ردههای تربیتی را مدنظر قرار دهند. مثلاً انس باحجاب و علاقهمندی به آن، از دوران کودکی باید ایجاد شود؛ سپس کودک در سنین ۶ الی هفتسالگی باید به داشتن حجاب ولو در حد انداختن یک روسری کوچک بر روی سر عادت کند. انس و عادت به حجاب کمکم باعث میشود تا نداشتن حجاب برای کودک در سن تکلیف سخت شود.اما چطور انس به حجاب را در کودک ایجاد کنیم؟! انتخاب یک پوشش خیلی زیبا، گرفتن عکس از این پوشش زیبا و تشویق کودک هنگام وارد شدن مهمان به خانه میتواند باعث ایجاد انس به حجاب در کودک شود. بعد از انس و عادت کودک به حجاب، والدین باید درباره علت و چرایی انتخاب این پوشش از فرزندشان سؤال کنند؛ این چرایی به کودک کمک میکند تا دین را مبتنی بر تفکر بشناسد. در این مرحله شاید لازم باشد تا ما باورهای گذشته نسبت به دین را به چالش بکشیم تا کودک از دل آنها، برای سؤالاتش پاسخ مناسب پیدا کند.
بعدازاین مراحل، خودجوشی دینی در کودک اتفاق میافتد و این باعث میشود تا فرد در بزرگسالی تحت تأثیر شبهات، رسانه یا پیامهای معارض قرار نگیرد زیرا او چالشهای مربوط به حجاب را سپری کرده و به یک باور عمیق دینی دست پیدا یافته است؛ بنابراین دقت در حوزه تربیتی یکی از نکات مهمی است که باید به آن توجه کرد زیرا بیتوجهی به این مسئله قطعاً جامعه را به سمت اضمحلال و پذیرش هجمههای جهانی در این خصوص سوق میدهد.
به نظر شما چطور میتوانیم باور درونی نسبت به حجاب را در بانوان نهادینه کنیم؟
در بحث تقویت باور درونی نسبت به حجاب، هم بحث تربیتی یک انسان دیندار مهم است و هم اینکه زنان ما، در خصوص نگاه دین به آنها به یک هویت جنسیتی درستی رسیده باشند؛ عدم تحقق این مسائل باعث شده تا دین در اجزای مختلف خودش را نشان دهد. البته بنده بهعنوان تحلیلگر فرهنگی و تحلیلگر مطالعات حوزه زنان، اختلاس، تورم و انواع و اقسام بدکارکردیهای دیگر جامعه را در بد پوششی افراد مؤثر میدانم کما اینکه این مسائل بههیچوجه برای یک انسان مسلمان قابل توجیه نیست اما از باب تحلیل این عوامل مؤثر هستند.
برای عبور از این بحران، ما نیاز به برنامهریزی دقیق، نگاه بلندمدت و استفاده از روشهای نرم داریم، نه متأسفانه روشهایی که در این سالها در حوزه حجاب و عفاف دیدیم که واقعاً روشهای درستی نبود و شاید هم اثرات و نتایج معکوسی با خود داشت؛ بنابراین سیاستگذاریها در مقوله حجاب و عفاف باید بازبینی شود و به فرموده رهبر انقلاب در این خصوص باید از روشهای مبتنی بر خرد منطقی استفاده شود.
امیدواریم در آینده با اصلاح سیاستگذاریها، نهتنها در بحث عفاف و حجاب بلکه در دیگر ارکان جامعه اسلامی اعم طلاق، ازدواج و دیگر آسیبهای اجتماعی، شاهد هنجارشکنیهای اجتماعی نباشیم.