به گزارش پیام خانواده تیم ملی فوتبال برای جام جهانی آینده نیاز به بازیکنان جوان دارد. این حقیقت مثل روز روشن است که تیم ملی به تغییر نسل نیاز دارد. نه در فهرست کلی که در ترکیب اصلی تیم.
همه به این نتیجه رسیده اند: تیمی که اکنون در مسابقات مقدماتی جام جهانی بازی می کند، با میانگین سنی بالای 30 سال، تیمی پا به سن گذاشته است و در جام جهانی دو سال آینده، توان مقابله با تیم های بزرگ را نخواهد داشت.
20 بهمن 1389 زمانی که تیم ملی با سیدمهدی رحمتی، خسرو حیدری، هادی عقیلی، سیدجلال حسینی، احسان حاج صفی، محمد نوریف آندرانیک تیموریان، قاسم حدادی فر، آرش افشین، محمد غلامی و محمدرضا خلعتبری در ابوظبی امارات مقابل تیم ملی روسیه قرار گرفت و کارلوس کی روش به عنوان سرمربی آینده تیم ملی از روی سکوها، بازی را دید، متوجه شد این تیم پا به سن گذاشته، نیاز به پوست اندازی دارد.
اولین بازی تیم ملی با سرمربیگری کارلوس کی روش، 7 ماه بعد و مقابل ماداگاسکار بود. کی روش هنوز در فوتبال ایران صاحب پایگاه نشده بود ولی به شدت به تغییر نسل فکر می کرد. کاری که در فوتبال پرتغال انجام داده و نسل طلایی این کشور را ساخته بود. او از دومین بازی شروع به دعوت بازیکنان جوان کرد که تا آن زمان امکان ورود به فهرست تیم ملی را نداشتند. از جمله مهرداد پولادی و سعید دقیقی.
کی روش تا سال 93 ترکیب های متفاوتی را امتحان کرد. از ورود بازیکنان دورگه به تیم ملی تا بازیکنان جوان. تا آن زمان از نسل طلایی ایران، تنها علیرضا جهانبخش امکان ورود به فهرست را پیدا کرده بود. مهدی طارمی، سردار آزمون، سعید عزت اللهی، علیرضا بیرانوند و خیلی های دیگر در جام جهانی 2014 برزیل، هنوز در آرزوی پوشیدن پیراهن تیم ملی بودند.
در تیمی که به جام جهانی 2014 رفت، دنیل داوری، مهرداد بیت آشور، رضا قوچان نژاد و اشکان دژاگه بازیکنانی بودند که در ایران نه دیده شده بودند و نه بازی می کردند. دنیل داوری و مهرداد بیت آشور بازیکنانی با کیفیت متوسط بودند و تنها به این دلیل در فهرست مسافران برزیل قرار گرفتند که پیامی واضح به مهدی رحمتی و هادی عقیلی و به طور کلی به همه بازیکنان مدعی ارسال شود. آن روزها اوج کشمکش اهالی فوتبال با کی روش بر سر این دو بازیکن بود که برای تیم ملی ناز کرده بودند و یقین داشتند که سرمربی تیم ملی به سراغ آنها خواهد رفت.
کی روش پس از جام جهانی بزریل، نسلی تازه از بازیکنان را وارد فهرست تیم ملی کرد تا این تیم برای سالها بیمه شود. مهدی طارمی و سردار آزمون در خط حمله و علیرضا بیرانوند هم در درون دروازه خیال فوتبالدوستان را راحت کردند.
تیمی که اکنون بازی می کند به شکلی کامل، نتیجه کشف و انتخاب کارلوس کی روش بود. این مربی پرتغالی در کنار همه بداخلاقی ها و تندروی هایش، این خدمت را به فوتبال ما کرد که به تیم ملی اعتبار و احترام داد و ساختمان PEC را برای آن ساخت.
تیمی که اکنون بازی می کند، از بازیکنانی باتجربه و البته پا به سن گذاشته تشکیل شده است. بازیکنانی که از سال 93 به این سو برای ما بازی می کنند.
بی تردید این بازیکنان، سرمایه های ما هستند؛ اما کرواسی که با نسل طلایی اش تا مقام سوم جام جهانی پیش رفت، پس از استفاده مکرر از همان نسل، به نتایج تلخی رسید. شکست پشت شکست در یورو و جام جهانی. حالا مدیران فوتبال کرواسی به این نتیجه رسیده اند که باید از بنزین سبز یعنی نیروی جوانی استفاده کنند. کرواسی خیلی دیر حقیقت را دریافت؛ اما بالاخره به آن رسید.
ما هم تا دیر نشده باید فکری به حال تیم ملی بکنیم. تا به جام جهانی نرسیده ایم باید تغییر نسل را انجام دهیم. آنجا دیگر حریفان ما کره شمالی و قرقیزستان نیستند که بتوانیم دو گل خورده را با 3 گل جبران کنیم. آنجا باید در برابر بهترین های فوتبال دنیا قرار بگیریم و علاوه بر تاکتیک درست تیمی و بدنسازی و تغذیه روز، نیاز به بازیکنانی داریم که بتوانند از پس حریفان بزرگ بربیایند.
در فهرست های اخیر بازیکنان جوان به اردو فراخوانده شده اند اما در مسابقات از آنها استفاده نشده است. وقتی نیاز به تغییر داریم باید جسورانه عمل کنیم. تیم ما نیاز به تحول دارد. ایجاد این تحول، جسارت می خواهد. همان جسارتی که اسپانیا به خرج داد و مزدش را با قهرماتی در یورو گرفت.
تیم ملی باید 6 تا 8 سال جوان شود. ما ناگزیریم پوست اندازی کنیم. مهدی طارمی (32 سال)، علیرضا بیرانوند (32 سال)، روزبه چشمی (31 سال)، علیرضا جهانبخش (31 سال)، سردار آزمون (30 سال) و .... این فوق ستاره ها تا ابد نمی توانند برای تیم ملی بازی کنند. آنها خود جایگزین ستاره های نامدار شدند و باید جای خود را به ستاره های جوان بدهند. ما مجبور به تغییر نسل هستیم. باید شجاعت داشته باشیم. مثل اسپانیا که مزد جسارتش را با قهرمانی یورو گرفت. اگر روی یک نسل، متوقف بمانیم، مانند کرواسی خواهیم شد که بعد از نایب قهرمانی جام جهانی در سال 2018، فقط ناکامی دید و شکست.