کد خبر: 16095
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۶
افسردگی

در میان تبریک‌های تولد و تب‌وتاب ورود یک عضو جدید به خانواده، گاه صدایی خاموش، آرام و ویرانگر به گوش می‌رسد؛ صدای زنی که لبخند می‌زند اما از درون فرو می‌ریزد. افسردگی پس از زایمان، پدیده‌ای که در سکوت گسترش می‌یابد و می‌تواند پایه‌های روابط خانوادگی را سست کند. این گزارش، به بررسی ابعاد روانی، اجتماعی و خانوادگی این اختلال می‌پردازد.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ مادر شدن، یکی از مهم‌ترین و در عین حال پیچیده‌ترین تحولات زندگی یک زن است. این رویداد بزرگ با تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی عمیقی همراه است که هر کدام می‌توانند تجربه مادر شدن را به تجربه‌ای متفاوت برای هر زن تبدیل کنند. در میان خوشحالی‌های ظاهری و تبریک‌های اطرافیان، ممکن است زن تازه‌مادر شده، درگیر احساساتی شود که هیچ شباهتی به آنچه انتظارش را داشته ندارد؛ غم، اضطراب، ناامیدی و حتی بی‌علاقگی به فرزند خود.

یکی از شایع‌ترین اما کمتر شناخته‌شده‌ترین اختلالاتی که در این دوران رخ می‌دهد، افسردگی پس از زایمان (Postpartum Depression) است. اختلالی که اگرچه ممکن است در ابتدا با بی‌حوصلگی‌های معمول دوران پس از زایمان اشتباه گرفته شود، اما در صورت بی‌توجهی، می‌تواند بنیان روانی مادر را متزلزل کرده و روابط خانوادگی او را با چالش‌های جدی مواجه سازد.

در این گزارش، به بررسی دقیق افسردگی پس از زایمان، علائم آن، تأثیر آن بر روابط زناشویی و فرزندپروری، و نیز موانع فرهنگی و اجتماعی در مسیر درمان می‌پردازیم. همچنین با استفاده از نظرات کارشناسان و روایت‌های واقعی مادران، ابعاد پنهان این اختلال را واکاوی می‌کنیم تا زنگ خطری باشد برای خانواده‌ها، متخصصان، و سیاست‌گذاران حوزه سلامت.

مادر شدن؛ رؤیا یا واقعیتِ تلخ؟

مادر شدن برای بسیاری از زنان یکی از شیرین‌ترین لحظات زندگی محسوب می‌شود، اما این واقعیت همیشه با لبخند همراه نیست. طبق آمارهای سازمان جهانی بهداشت، حدود 10 تا 15 درصد از زنان در سراسر جهان دچار افسردگی پس از زایمان می‌شوند. در ایران، برخی تحقیقات نرخ این اختلال را حتی تا 25 درصد نیز گزارش کرده‌اند.

دکتر لیلا محتشمی، روان‌پزشک و متخصص اختلالات خلقی، می‌گوید:

«افسردگی پس از زایمان یک بیماری روانی جدی است که معمولاً در هفته‌های اول پس از تولد نوزاد شروع می‌شود، اما در برخی موارد ممکن است تا ماه‌ها بعد هم ظهور پیدا کند. این بیماری تنها یک حالت گذرا نیست، بلکه می‌تواند به شدت بر سلامت روانی مادر، رابطه او با نوزاد و البته پیوندهای خانوادگی تأثیر بگذارد.

علائم خاموش، فریادهای بی‌صدا

علائم افسردگی پس از زایمان ممکن است با خستگی طبیعی دوران نوزادی اشتباه گرفته شود. اما نشانه‌هایی چون غمگینی مداوم، بی‌علاقگی به کودک، احساس گناه یا بی‌ارزشی، بی‌خوابی یا خواب بیش از حد، تغییر اشتها، و حتی افکار خودکشی از جمله هشدارهایی هستند که نباید نادیده گرفته شوند.

مریم، 32 ساله، یکی از مادرانی است که تجربه این اختلال را داشته است. او در گفت‌وگو با ما می‌گوید:

«بعد از زایمان پسرم، هیچ چیز خوشحالم نمی‌کرد. همه فکر می‌کردند باید ذوق‌زده باشم، اما من فقط گریه می‌کردم. همسرم نمی‌فهمید چه مرگم شده. کم‌کم بین‌مون فاصله افتاد.»

آسیب به روابط زناشویی؛ سکوتی که فریاد می‌زند

روابط زناشویی یکی از اولین قربانیان افسردگی پس از زایمان است. مادر افسرده نه‌تنها توان برقراری رابطه عاطفی و جنسی را از دست می‌دهد، بلکه اغلب به اشتباه از سوی همسرش به بی‌توجهی یا سردی متهم می‌شود.

دکتر سیامک فلاح، مشاور خانواده و زوج‌درمانگر، در این زمینه هشدار می‌دهد:

«افسردگی پس از زایمان اگر بدون مداخله باقی بماند، می‌تواند منجر به دوری عاطفی، درگیری‌های لفظی، و در موارد شدیدتر حتی طلاق شود. متأسفانه بسیاری از مردان نسبت به این پدیده شناخت ندارند و آن را با تغییر رفتار طبیعی پس از بچه‌دار شدن اشتباه می‌گیرند.»

به گفته او، نقش همسر در حمایت روانی بسیار حیاتی است. «همسرانی که آگاهانه در کنار همسر افسرده خود می‌ایستند، روند بهبودی را تسریع می‌کنند.»

کودک نیز آسیب می‌بیند

یکی از تلخ‌ترین اثرات افسردگی پس از زایمان، تأثیر منفی آن بر رشد روانی نوزاد است. اگر مادر نتواند پیوند عاطفی مناسبی با فرزندش برقرار کند، احساس امنیت و اعتماد در کودک خدشه‌دار می‌شود.

دکتر محتشمی در این باره توضیح می‌دهد:

«رابطه مادر-نوزاد یک پیوند زیستی و روانی عمیق است. وقتی مادر درگیر افسردگی باشد، واکنش‌های عاطفی‌اش به گریه یا لبخند کودک کمتر می‌شود. این بی‌توجهی نه‌تنها بر رشد عاطفی کودک، بلکه حتی بر رشد زبانی و اجتماعی او تأثیر می‌گذارد.»

سکوت فرهنگی، مانع درمان

در بسیاری از خانواده‌ها، به ویژه در فرهنگ‌های سنتی، صحبت درباره بیماری‌های روانی تابو است. زن افسرده ممکن است از ترس قضاوت شدن یا برچسب «ضعیف بودن»، هیچ‌گاه احساسات خود را بروز ندهد.

الهام، مددکار اجتماعی در یک مرکز سلامت مادر و کودک در تهران، می‌گوید:

«ما با مادرانی مواجه می‌شویم که ماه‌ها با علائم افسردگی زندگی کرده‌اند اما حتی به نزدیک‌ترین افراد خانواده هم چیزی نگفته‌اند. گاهی مادرشوهر یا خانواده همسر با جملاتی مثل "بچه‌دار شدی باید خوشحال باشی" یا "نق نزن" عملاً راه هرگونه ابراز احساسات را می‌بندند.»

درمان ممکن است؛ اما نیازمند آگاهی و حمایت

خبر خوب این است که افسردگی پس از زایمان قابل درمان است. از مشاوره‌های روان‌شناسی گرفته تا دارودرمانی و حتی گروه‌های حمایتی، راه‌کارهای متعددی برای کمک به مادران در دسترس است.

دکتر فلاح تأکید می‌کند:

«مهم‌ترین گام، پذیرش بیماری و مراجعه به متخصص است. همچنین باید آموزش‌های عمومی درباره سلامت روان پس از زایمان در کلاس‌های بارداری گنجانده شود تا مادر و همسرش از قبل آگاه باشند.»

نقش رسانه‌ها و نهادهای حمایتی

رسانه‌ها می‌توانند نقش مهمی در شکستن تابوی افسردگی پس از زایمان ایفا کنند. برنامه‌های آموزشی، مستندها، و گفتگوهای کارشناسی در صداوسیما یا شبکه‌های اجتماعی، ابزارهایی هستند که می‌توانند افکار عمومی را به سمت پذیرش و آگاهی سوق دهند.

از سوی دیگر، نهادهای دولتی و مراکز بهداشت باید خدمات روانی رایگان یا ارزان برای زنان تازه‌زا فراهم کنند. حمایت‌های اجتماعی مانند مرخصی بیشتر برای مادران، آموزش همسران، و پیگیری‌های بعد از زایمان از جمله اقداماتی است که در بسیاری از کشورهای پیشرفته انجام می‌شود و در ایران نیز قابل اجراست.

تولدی دیگر، این بار برای آگاهی

افسردگی پس از زایمان، بیماری‌ای نیست که با چند جمله امیدبخش از بین برود. این یک هشدار جدی برای سلامت روان مادر، کودک و ساختار خانواده است. در کشوری که خانواده، ستون اصلی جامعه است، توجه به سلامت روان مادران باید یکی از اولویت‌های بهداشت عمومی باشد.

فراموش نکنیم: مادر شاد، خانواده شاد، جامعه سالم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 2 =