به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ در این گزارش به باورهای غلطی میپردازیم که سن وسیع بارداری را تبدیل به چند سال محدود کرده و اجازه نمیدهد دختران این سرزمین، وقتی ازدواج میکنند با فطرت مادرانه شان تصمیم بگیرند. دکتر مریم اردبیلی که علاوه بر دکترای پزشکی از دانشگاه شهید بهشتی، دکتری آینده پژوهی نیز دارد. نوعروسان زیادی هستند که دلشان میخواهد بچه دار شوند اما میترسند. از حرفهایی که پشت سرشان ردیف میشود: «بیچاره! یکم سفر میرفتی بعد بچه میاوردی،...نکنه ناخواسته بوده!...درس و شغلت چی پس؟!...هنوز سنی ندارین که!» به طور طبیعی و با محاسبات آماری در همه کشورهای دنیا خانمهایی که در سنین ۱۵ تا ۴۵ سال هستند میتوانند صاحب فرزند شوند. با همین یک خط خیلی از طرفداران آزادی زنان دادشان هوا میرود که ای خانم! پس کی زندگی کنند؟! پس در واقع بچهدارشدن معادل ازدستدادن زندگی و بیچاره شدن به شمار میرود. حرف پشت این اعتراض همین است. اما آیا واقعاً همینطور است؟
کد خبر: 19644
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۵
- چاپ

به طور طبیعی و با محاسبات آماری در همه کشورهای دنیا خانمهایی که در سنین ۱۵ تا ۴۵ سال هستند میتوانند صاحب فرزند شوند. با همین یک خط خیلی از طرفداران آزادی زنان دادشان هوا میرود که: «ای خانم! پس کی زندگی کنند؟!»
یک باور غلط همگانی وجود دارد که تا مدرک دانشگاهی نگرفتهای، تا شغلت ثابت نشده مبادا ازدواج کنی! مریم اردبیلی با اشاره به اولین باور غلط؛ از شعارهای خوبی حرف میزند که در سنگاپور نسبت به زندگی شکلگرفته : «چرا مسیر تحصیلات و اشتغالم را با شریک زندگیام طی نکنم؟!» واقعاً چرا؟! این سؤالی است که همه ما خانوادههای دختردار و پسردار باید از خودمان بپرسیم. با تأخیر در ازدواج سالهای مهمی از باروری تحت تأثیر این تأخیر قرار میگیرد و در واقع از دست میرود و آدمها به تکبعدی بودن عادت میکنند. همین رشد تکبعدی نیز، فرزندآوری را سخت میکند.
مهمانی جشن تولد یکی از اقوام بود. داشتم سرووضعم را مرتب میکردم که دخترخالهام آمد توی اتاق و یک نگاهی به کیفدستی صورتی من انداخت و گفت : «ببین تا بچه نداری قشنگ لذت ببر از این مهمونیا! من که نمیفهمم چی به چیه!» و مشغول پوشیدن جورابشلواری دخترش شد. در قطار مشهد هم که من و همسرم نشسته بودیم روبروی یک زن و مرد که فقط یک بچه داشتند، زن همین جمله را تکرار کرد. باور عمومی همین است. همین یک جمله که همهجا خودش را از لابهلای خاطرات ما پرت میکند بیرون. هیچ زوج جوانی را پیدا نمیکنید که این جمله را نشنیده باشند. در باور غلط عمومی با آمدن بچه خوشی زندگی به زیر خط فقر نزول میکند و دیگر هیچ طعم دلچسبی در خاطراتمان پیدا نمیشود. اما واقعیت همین است؟ با تمام سختیهای منحصربهفرد والدگری، از همین آدمهای بچهدار اگر بپرسید حاضرند برگردند به زندگی بیبچه و به قول خودشان بیدردسر زندگی کنند؟ امکان ندارد یکی از آنها از ته قلبش چنین چیزی بخواهد.
اردبیلی با اشاره به آمار طلاق، هشدار میدهد که بیشترین طلاقها در ۵ سال اول زندگی رخ میدهد و اتفاقاً این باور غلط است که ما باید زمان زیادی باهم و دونفره زندگی کنیم تا بنای خانواده محکم شود. از این انتزاعیات باید فاصله بگیریم و متن زندگی را درک کنیم. در متن زندگی، این بچهها هستند که میخ آرامش و تفاهم را محکمتر به تیروتخته زندگی میکوبند. اما باورهای عمومی بچه هراسی را در دل زوجها تقویت میکند تا آنقدر این امر را به تأخیر بیندازند که یا درگیر مسائل ناشی از ناباروری شوند یا سالهای باکیفیت زندگی را برای مادر و پدر شدن از دست بدهند.
اردبیلی باور غلط سوم را در «تولد فرزند دوم» نشان ما میدهد. حالا که یک بچه داریم، باید به فکر همبازی و تولد فرزند دوم باشیم. اما کی؟! در باور عمومی « بذار بچه اولت مدرسه بره بعد دومی رو بیار» دارد یکهتازی میکند.اردبیلی میگوید برای تولد فرزند دوم باید به شرایط جسمی مادر، ذخایر بدن او ، ورزش خوب و...توجه کنیم. این توجه اگر نباشد ده سال هم برای فاصله فرزندان کم است. به لطف باورهای عمومی که باقدرت خودشان را در همه جای خانهها جا میکنند، ۶ سال دیگر از باروری یک زن، بهراحتی هرچهتمامتر از دست میرود و از آن طرف دو فرزندی که ۶ سال یا حتی ۸ سال اختلاف دارند دیگر دو تکفرزند هستند و کاهش دشواریهای تربیتی را که مدنظر است برای مادر و پدر ندارند. بزرگ کردن هر کدام از این فرزندان جداجدا انرژی قابلملاحظهای خواهد گرفت در حالی که اگر بچهها با هم بازی کنند، با هم درس بخوانند، باهم حتی دعوا کنند و بسازند خیلی زودتر از اینکه ما مداخله کنیم بزرگ میشوند.
انجمن زنان زایمان آمریکا در پروتکلهایی که منتشر کرده است، حتی برای زنان ۵۰ساله هم شرایط بارداری و کمکهای خاصی پیشبینی کرده و این نشان میدهد سن باروری به این زودیها تمام نمیشود اما در کشور ما چطور است؟چند درصد از خانمهای چهلساله را میشناسید که بتوانند صاحب فرزند شوند و از حرف مردم نترسند؟! مگر میشود یک زن ۴۵ساله با کالسکه در خیابان و پارک و مرکز خرید تردد کند و بقیه با حرف و زبان بدن و هزار روش دیگر به او نفهمانند که خیلی بد وقت بچهدار شده؟! اولین سؤالی هم که احتمالاً از او بپرسند این است: ببخشید نوهتونه؟!اردبیلی با اشاره به اهمیت پروتکل های پزشکی و مراقبت و توجهی که برای فرزندآوری نیاز است اشاره میکند که این باورها هیچ کمکی به سلامت جامعه نمیکند و در واقع جز اینکه زمان وسیع بارداری را از زنها بگیرد کاری نکرده است.در واقع اگر سن باروری را وسیع در نظر بگیریم، خانمها میتوانند بافاصله مناسب، با ادامه تحصیل و هر برنامهریزی درست دیگری صاحب بچه شوند و نگران حرف مردم و فشار اجتماعی نباشند.