به گزارش پیام خانواده، سال ۱۳۷۵ مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران با مصوبه شورایعالی حوزه علمیه قم تشکیل شد و از آن زمان تاکنون آثار و ثمرات زیادی داشته است.
در همین زمینه پای صحبتهای حجتالاسلاموالمسلمین رضا کاظم لو، مدیر حوزه علمیه خواهران استان قزوین نشستیم که در ادامه میآید.
ضمن معرفی خودتان، سوابق علمی اجرایی و سال شروع فعالیت و اهداف قبول مسئولیت مدیریت استان را بیان فرمایید.
رضا کاظم لو هستم؛ سطح ۴ حوزه علمیه و دارای حکم تدریس پایه ۱ تا ۸ و سابقه ۳۰ سال تدریس در تمام مقاطع تحصیلی برادران و خواهران. از سال ۱۳۶۵ درس را شروع کردم و رسماً از سال ۷۱ تدریس را با دروس عقاید و تاریخ آغاز نمودم، ۲۰ سال در حوزه علمیه برادران از معاونت و مدیریت مدرسه و ۸ سال مدیر آموزش حوزه علمیه برادران بودم، از سال ۱۳۸۹ با حوزه خواهران در سمت مدیر سطح سه همکاری ام (در کنار تدریس) شروع شده و از سال ۱۳۹۱ بهعنوان مدیر حوزه علمیه خواهران استان منصوب شدم.
اهداف اولیه در قبول مسئولیت: انتقال تجارب کاری، تقویت بنیه علمی حوزه خواهران و معرفی حوزه بهعنوان یک مرجع پاسخگو در مسائل مربوط به حوزه زنان؛ منتهی پاسخگویی علمی مستند به مسائل اصلی بوده است.
توصیف شما از مدیریت موفق چیست و این که کلیدیترین رمز موفقیت را چه میدانید؟
ارتباط نزدیک با بدنه حوزه و تدریس یکی از راههای حل مسائل حوزه است و مدیری میتواند موفق باشد که علاوه بر شأن مدیریت و مقدم بر آن، استاد خوبی برای طلاب باشد؛ چون بنده اعتقاد دارم یکی از راههای ارتباط و آشنایی با مسائل مدارس، تدریس است.
مهمترین چالش در روند مدیریتی بانوان را بیان کنید
چالش قبول همدیگر و تعامل و همکاری با یکدیگر که من این مطلب را در ورودم به حوزه علمیه خواهران دیدم؛ یادم هست در اولین مرحله که من به امر حضرت آیتالله باریک بین(رحمت الله علیه)، مدیر سطح سه قزوین شدم یک خانمی بود که از آمدن من خیلی ناراحت بود، حتی یکی دو بار من خواستم سامانهها را ببینم، ایشان میگفتند مدیر قبلی با این کارها، کار نداشتند؛ حتی باز من میخواستم با طلاب و اساتید صحبت کنم، ایشان میگفتند خانمها با آقایان صحبت نمیکنند؛ من در ابتدا عکسالعملی نشان ندادم، بعد از مدتی با جابهجایی نیروها (ایشان سرجای خودشان بودند با افزایش نیروها) و افزایش حقوق و کمشدن کارشان، خیالشان راحت شد که من با جایگاه او کاری ندارم و هم اکنون هم جزء اساتید ما هستند.
در و دیوار حوزه در هر زمان حرف از جذب بزند، چون جذب در زمان خاص بخشی از نیروها را از دست میدهد، لذا اعتقادم این است که ستاد جذب باید سالانه باشد. ما باید آییننامه ۵ ساله جذب را داشته باشیم نه اینکه منتظر بخشنامه بمانیم
بعد از گذشت زمان چون آن موقع سطح سه بودیم، دیگر این تقابل را در مدیریت ندیدم و اگر نکاتی هم داشتیم به اختلاف سلیقه بازمیگشت، اما چالش اصلی چه در مدیریت آقایان چه در مدیریت بانوان همان چالش تعامل است، لذا باید یک مقدار سعهصدر داشته باشیم تا قضایا حل شود.
مهمترین وظیفه حوزههای علمیه خواهران در عصر امروز چیست؟
تلاش گسترده در نشر معارف اسلامی و شیعی و آشنایی و دفاع از مبانی انقلاب اسلامی. معتقدم دفاع کردن یک حوزوی از نظام اسلامی متفاوت از کسی است که در پایگاه بسیج است، چون کسی میتواند از نظام اسلامی دفاع کند که با مبانی آشنا باشد.
ارزیابی شما از عملکرد فعلی مدیریت حوزههای علمیه خواهران و افق پیشروی حوزههای علمیه چیست؟
مدیریت حوزه علمیه یک ویژگی بارزی از خود نشان داده و آن بحث اخلاق اداری و احترام به طلاب و اساتید و کارمندان است؛ زیرا این راه پیشرفت حوزه است؛ در کنار این امر تدوین قوانین ثابت به عبارتی همان اصول مسلّمه که همان قوانین کلی هستند اتفاق بیفتد و هرجا نیاز داشتیم یک تفصیلی داشته باشیم، چون ما در حوزه، قانون کم نداریم، گاهی قانونهای فراموش شده داریم، لذا پیشنهادم این است یکبار همه قوانین بالادستی مورد مداقّه قرار گیرد در یک پروسه زمانی ویژهای و آن مواردی که مورد اتقان است، بهصورت برنامه کلی و جزئی اجرا شود.
چند نمونه از راهبردها و برنامههای دوره جدید مدیریت نام ببرید؟
یکی از برنامههایی که در دوره جدید مدیریت حوزه خواهران مطرح بود، احترام به دیگران بود، این برای خود من خیلی ملموس بود؛ گاهی اوقات مدیر احساس میکند همه چیز را خودش میداند، اما گاهی با وجودی که خودش میداند امان میدهد تا دیگران هم اظهارنظر کنند. نکته بعدی که برای من خیلی جاذبه داشت چون خودم هم چند سالی مدرسه دار بودم - هم مدرسه ابتدایی و هم مدرسه عالی داشتم - بحث مدرسه محوری است، البته بحث مدرسه محوری با تمام لوازمش، نه اینکه فقط مدرسه باشد و خودش؛ مورد سوم سطحبندی اهداف طی چند سال که این را در برنامه ۱۴۰۰ میبینیم. پس هم بحث مدرسه محوری (البته با تمام لوازمش)، برخورد کریمانه با طلاب و سطحبندی اهداف در طی چندساله (در برنامه ۱۴۰۰)
حوزه انقلابی چه شاخصهایی دارد و چه اقداماتی در این زمینه نیاز است؟
شاخصههای حوزه انقلابی را میشود در چند کلمه جمع کرد: ۱- حرکت منسجم و عقلایی در اهداف انقلاب؛ ۲- پیگیری مستمر مطالبات رهبری از حوزه؛ ۳- اطلاع از حوادث عالم اسلام و ۴- اتخاذ تصمیم در قبال اتفاقات جامعه اطراف؛ یعنی اگر یک حوزه اسمش را بگذارد حوزه انقلابی، اما حرکت منسجم نداشته باشد، این حرکت مفید فایده نیست، حرکت دارد، اما حرکتش عقلایی نیست احساساتی است. این خیلی به نتیجه نمیرسد و اگر اهداف انقلاب را نشناسد طبیعتاً به انحراف کشیده خواهد شد. در خصوص مورد دوم اگر کارها موقت باشد، پیگیر نباشیم بهعنوانمثال یکلحظه سخنرانی رهبر معظم انقلاب و مراجع را میشنویم یک حرکت جزئی میکنیم، بعد رها کنیم فرض بفرمایید در خصوص بیانیه گام دوم انقلاب، روی بیانیه یک سال، دو سال کار میکنیم بعد رها میکنیم؛ این پیگیری مستمر نیست. مورد بعدی اطلاع از حوادث عالم، اطلاع پیدا کردیم کافی است؟ بایستی تصمیمات درست در قبال اتفاقات بگیریم.
راهکارهای شما برای جذب طلاب ناظر به انتظارات نظام اسلامی چیست؟
راهکارهایی که داریم یکی جذب از بیوتات صالحه است یعنی ما رویکرد اطلاعرسانیمان در یکفصل و زمان نباشد و آن بیوتات صالحهای که زمینه رشد دارند را در طول سال شناسایی و جذب کنیم البته در این مطلب خیلی حرف است. مورد دوم تربیت مستمر در طول دوران تحصیلی مطابق مبانی انقلاب اسلامی، این هم یک راه است.
معتقدم جذب نباید منحصر باشد در فصل بهار و آخر زمستان، در و دیوار حوزه در هر زمان حرف از جذب بزند، چون جذب در زمان خاص بخشی از نیروها را از دست میدهد، لذا اعتقادم این است که ستاد جذب باید سالانه باشد. ما باید آییننامه ۵ ساله جذب را داشته باشیم نه اینکه منتظر بخشنامه بمانیم. من به مدیران مدارس هم گفتهام که هر نیرویی در طول سال آمد حواسمان باشد - با گرفتن آدرس و ... اطلاعرسانی و دعوت کنیم. مورد بعدی اینکه آثار حوزه علمیه در بیرون هم گفته شود؛ در حوزه خواهران، در حوزه برادران هم همینطور است آثار وقتی گفته نشود خودبهخود جذب پایین میآید.
چه راههایی برای رشد علمی و عملی حوزههای خواهران پیشنهاد مینمایید؟
برای رشد علمی و عملی حوزه خواهران باید به چند نکته توجه کرد:
الف) اصلاح متون درسی مطابق نیازهای مرتبط به جنس زنان، متون باید نوعی تدوین شود که در عین بیان مسائل علمی با ذکر مثالهای اخلاقی ذهن طلبه را به اخلاق علمی و عملی سوق دهد.
مهمترین برنامهها، اقدامات و دستاوردهای معاونت امور حوزهها در راستای بهبود عملکرد در دوره جدید مدیریت کدام است؟
آموزش و آشناکردن مدیران استانی با موازین مدیریتی بیرون بوده، اما باید این قالب اصلاح شود باتوجهبه تفاوتهایی که حوزه با بیرون دارد؛ مورد دوم توجه به کارکردهای مدیران استانی است یعنی به فرض اگر در مساله ای مدیری خیلی پیگیر نیست، همین قدر توجه مرکز دیده می شود؛ برگزاری نشست های منطقه ای و انتقال تجربیات نیز از کارهای خوب معاونت امور حوزه ها بوده که هم اکنون علاوه بر مدیریت های استانی به ارتباط به سازمانها (سازمان تبلیغات) نیز رسیده ایم.
مهم ترین برنامه ها، اقدامات و دستاوردهای برجسته در دوران مدیریت خود را بیان کنید؟
سه هدف عمده را شروع کردیم یک تقویت بنیه علمی اعم از اساتید خواهر و طلاب که در این زمینه با تشکیل گروه های علمی تا حدّی موفق بودیم و این کار منجر به تقویت علمی اساتید و سپس طلاب شد.
در مرحله تبلیغ، باتوجه به اینکه بانوانی در استان بودند که مجالس را به عهده گرفته بودند و زمینه حضور دانش آموختگان حوزه در آن نبود به دلیل این که اینها مجلس داری را بلد نبودند و مقتل نمی خواندند لذا استقبال خوبی از آنها نمی شد به همین منظور دوره مقتل خوانی را در مدرسه علمیه کوثر انجام دادیم. (بعد از این برنامه هر مناسبتی اعزامی از ۴۰ تا ۵۰ نفر داشتیم)
یکی از گرفتاری های ما نوع دیدگاه نسبت به حوزه خواهران است؛ در همه استانها هم تقریبا این مشکل وجود دارد و آن دید دوم بودن است که ضربه زننده است؛ چطور در دانشگاه، دانشگاه خواهران فرع دانشگاه برادران نیست و در بودجه و حمایت ها خواهران و براداران با هم یکی هستند. منظور من بحث مالی نیست، اما در کل احساس می کنم دید مساوی اتفاق نیفتاده است.
معرفی حوزه در تمام نهادهای مذهبی و انقلابی که امروز چندین تن از خانم ها در صدا و سیمای مرکز استان به عنوان کارشناس فعالیت می کنند. همچنین در سپاه، بسیج و ... امروزه در کمیته امداد علاوه بر ۵ نفر که مستمراً کار فرهنگی می کنند تمام کارهای فرهنگی آن اداره حتی جشن تکلیف که در مدرسه انجام می شود به عهده حوزه علمیه خواهران می باشد و شنیدن این اثر از زبان مدیر کل کمیته امداد استان زیباست.
نکته پایانی و ذکر برخی از تجربیات قابل استفاده برای سایر مدیران
این سؤال به یک معنا سؤال سختی است و به یک معنا سهل؛ سختی اش این است که مدیریت در هر استان، شهر، حتی مدرسه مربوط و مختص به همان است؛ ممکن است مدیری در جایی موفق و در جای دیگر همان مدیر موفق نباشد، لذا مدیر بایستی دانش و هنر خودش را طبقه بندی و قالب بندی کند و مستمع شناسی را در کار مدیریت هم توجه داشته باشد. چطور می گوییم گوینده باید مستمع شناسی را خوب بلد باشد، یک مدیر هم باید بداند با چه کسانی قرار است طرف بشود. اگر مدیری از جای دیگری به یک استان می رود معتقدم یک ماه باید بیاید با پرونده های آن استان، با رفت و آمدها، با فرهنگ هر استان آشنا شود. اگر مدیری هم از خود آن استان است باید یک سری آموزش هایی در خصوص راهکارهای ارتباط را دیده باشد، لذا مخاطب شناسی به معنای عام، به درد همه می خورد.
یکی از گرفتاری های ما در استان، دیدگاه نسبت به حوزه خواهران است؛ در همه استانها هم تقریبا این مشکل وجود دارد و آن دید دوم بودن است، البته تلاش هایی شده و در بخش هایی هم شاکر هستیم، اما این دید دوم بودن ضربه زننده است؛ چطور در دانشگاه، دانشگاه خواهران فرع دانشگاه برادران نیست و در بودجه و حمایت ها خواهران و براداران با هم یکی هستند. البته از طرفی ما می دانیم که برادران مخارج زندگی را تامین می کنند، منظور من بحث مالی نیست، اما در کل احساس می کنم دید مساوی اتفاق نیفتاده است.