به گزارش پیام خانواده بیست و چهارمین پیشنشست حضوری و آنلاین اولین کنفرانس بینالمللی خانواده و تربیت معنوی با موضوع «تربیت معنوی خانواده در عصر تکثر متولیان تربیت» با همکاری مشترک پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مؤسسه خانواده اسلامی و تربیت معنوی «خاتم» به میزبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات برگزار شد.
در ابتدای این نشست خدیجه ذوالقدر، دکتری مطالعات ادیان از دانشگاه کنکوردیا کانادا و عضو هیئت علمی گروه مطالعات زنان دانشگاه علوم و تحقیقات، با اشاره به گرایش همیشگی بشر به معنویت، گفت: بشر همچنان به معنویت گرایش دارد، اما به دلیل اینکه راه گرایش به معنویت و معنویت اصیل و صحیح را پیدا نکرده، در دستیابی به معنویت باشکست مواجه شد است.
وی گفت: در یک دوره زمانی بشر معنویت را رد کرد و کنار گذاشت و اکنون معنویتهای غیرصحیح را در پیش گرفته است. در جهان کنونی چهار تا پنج هزار فرقه معناگرا ایجاد شده است، اما نتوانستهاند بشر را به آرامش برسانند؛ نشیب و فرازهایی که زندگی بشری داشته است ضرورت تربیت معنوی را مشخص میکند. انسان هیچگاه نتوانسته جایگزینی برای خلأ معنوی در زندگیاش پیدا کند. ضرورتاً بشر باید به معنویت بازگردد و باب تربیت معنوی را باز کند، اما اینکه چگونه این راه را باز کند بسیار مهم است.
خانواده بهترین نهاد برای تربیت معنوی است
عضو هیئت علمی گروه مطالعات زنان دانشگاه علوم و تحقیقات خانواده را یکی از نهادهایی دانست که کاملاً حائز شرایط احیای تربیت معنوی در بشر است و گفت: خانواده به بهترین نحو میتواند تربیت معنوی را در افراد شکل دهد. چرا خانواده بهترین نهاد برای تربیت معنوی است؟ اعضای خانواده به هم نگاه مشفقانه دارند. این مورد در آیه ۲۶ سوره طور اینگونه مطرح شده است: «قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ؛ گویند ما پیشتر در میان خانواده خود بیمناک بودیم».
وی ادامه داد: علامه طباطبایی این نگاه مشفقانه را در خانواده دقیق میبینند و تشریح میکند که اعضای خانواده نسبت به هم دلسوزی دارند و این دلسوزی باعث میشود که نسبت به سرنوشت، انحراف و کجرویهای هم بیتفاوت نباشند. علامه این مسئله را دقیقاً همان اشفاق مطرحشده در قرآن میداند و معتقد است که این ویژگی خانواده را به نهادی تبدیل میکند که به دلیل شفقت و دلسوزی در بین اعضای خانواده میتواند در امر تربیت منشأ اثر باشد. نصیحت، گفتوگو، برحذر داشتن از کار بد و ... به دلیل همین ویژگی اشفاق بین اعضای خانواده است. به همین دلیل خانواده بهترین مکان برای تربیت معنوی محسوب میشود.
ذوالقدر یکی دیگر از ویژگیهایی که خانواده را برای تربیت معنوی منحصر به فرد میکند، گره خوردن سرنوشت اعضای خانواده به هم دانست و گفت: اعضای خانواده در یک رابطه تعاملی با یکدیگر و نسبت به تربیت همدیگر حساس هستند و بهترین نهاد برای شکل گرفتن انواع تربیت به خصوص تربیت معنوی همین خانواده است. یکی دیگر از جنبههای منحصربهفرد خانواده ارتباط طولانی اعضاست که از پیش از تولد ایجاد میشود و تداوم دارد.
چرا خانوادهها در تربیت موفق نیستند
وی با مطرح کردن این مسئله که با وجود این عملاً باید تربیت خانوادگی بدون مشکل صورت بگیرد، اما در واقعیت اینطور نیست، به تشریح دلایل عدم موفقیت خانوادهها در تربیت اعضای خود پرداخت و گفت: علتهایی که باعث میشود تربیت معنوی و سایر ساحتهای معنوی در خانواده صورت نگیرد این است که مربی تربیتی، برنامه تربیتی و شخص مورد تربیت نقش خودشان را به خوبی در خانواده انجام نمیدهند و به ویژگیها و عوامل مؤثر در تربیت توجه نمیشود. همچنین در تربیت خانوادگی مخاطب خوب شناخته نمیشود و مربی و شخص مورد تربیت آمادگی لازم را برای تربیت کردن و تربیت شدن ندارند. فعالیتهای تربیتی استمرار ندارد و مورد ارزیابی قرار نمیگیرد و این امر با برنامهریزی صورت نمیگیرد. همچنین، موانع تربیت بررسی و آسیبشناسی نمیشود، تنبیه و تشویقها بجا و به موقع لحاظ نمیشود و ... .
ذوالقدر با تأکید بر اینکه برنامه تربیتی باید تدریجی و مدام باشد، گفت: هماهنگی تربیتی بین پدر و مادر و اعضا باید در محیط تربیتی و ارکان تربیتی وجود داشته باشد، والا ناهماهنگی بر تربیت معنوی تأثیر منفی دارد. اگر مربی صبر کافی برای تربیت نداشته باشد و نتواند با مشکلات تربیتی و معضلاتی که پیش میآید با صبر و حوصله برخورد کند و برخورد شکننده، تند و چکشی انجام دهد، برنامه تربیتی خانواده آسیب میبیند.
وی گفت: اگر همه این عوامل بجا باشد، میتواند یک محیط تربیتی درست مبتنی بر یک دوره کامل تربیت را ایجاد کند و خانواده موفقی در تربیت اعضا به وجود بیاید، اما در خلأ هر یک از این عوامل نهاد تربیتی خانواده با همه ویژگیها و امتیازهایی که دارد میتواند به یک نهاد بیثمر در امر تربیت تبدیل شود. خانواده نقش محوری در تربیت معنوی دارد و سایر نهادها باید همراه و کمک خانواده باشند. اگر خودشان را دست بالا بدانند و خود را به رقیب خانواده تبدیل کنند، آسیبزاست. امروزه یکی از رقبای تربیت معنوی خانواده رسانههایی هستند که به سوی ساحتهای مختلف تربیتی از جمله تربیت معنوی دست دراز کردهاند.
عاصمه قاسمی، دکترای جامعهشناسی از دانشگاه ناتینگهام انگلستان و مدیرگروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم و تحقیقات، دیگر سخنران این نشست بود. وی گفت: هدف از صحبتهایی که مطرح میکنم تأمل جامعهشناسانه درباره وضعیت موجود به خصوص جامعه ایران و وضعیت خانوادهها و جایگاه تعلیم و تربیت به ویژه تربیت معنوی است. باید بیندیشیم که آیا در جامعه امروز میتوانیم در مورد تربیت معنوی صحبت کنیم و فقط نهاد خانواده را متولی بدانیم؟
قاسمی به بیان تغییراتی که در خانواده و جامعه رخ داده است اشاره کرد و گفت: در این تغییرات برخی از منابع و کارگزاران تربیتی در کنار خانواده یا بالاتر از خانواده قرار گرفتهاند و با تغییرات شتابان زیادی در دنیای امروز مواجه هستیم. این تغییرات فقط برای ما نیست و در جامعه جهانی رخ داده است؛ تغییراتی که هم جهانی و هم بومی است و فقط به یک حیطه و حوزه مرتبط نیست و در حیطههای فردی، اجتماعی و... نیز شاهد آن هستیم.
دیگر با انسانهای ملی مواجه نیستیم
وی فناوریها را یکی از مهمترین عواملی دانست که این تغییرات را رقم میزند و اظهار کرد: در کنار این تغییرات و منتج از این تغییرات شتابان، شاهد تعامل و تبادل فرهنگی گسترده در جامعه خودمان هستیم. این تبادلات فرهنگی باعث شکلگیری پدیدههای جدید در جامعه شده است که گاهی فقط پدیده هستند و گاه آسیب میشوند. یکی از این تغییرات این است که ما دیگر با انسانهای ملی مواجه نیستیم، بلکه با افراد فراملی و فراوطنی مواجه هستیم.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: امروزه بسیاری از سازمانها و نهادهای بینالمللی برای جامعه ما، مثل جوامع دیگر، استانداردهای آموزشی، تربیتی و ... را تعریف میکنند. از سوی دیگر در دنیای امروز با گستردگی و انفجار اطلاعات روبهرو هستیم که باعث شده است همه اقشار اطلاعاتی را در دسترس داشته باشند؛ حال ما میخواهیم در مورد تربیت معنوی در چنین جامعهای صحبت کنیم؛ جامعهای که در آن این تغییرات بر خانواده و خانواده بر این تغییرات اثر گذاشته است. ساختار، شکل و روابط خانوادگی، الگوهای اشتغال خانواده و حتی نوع خانوادههای ما تغییر کرده است. زمانی میگفتند خانواده گسترده یا هستهای، اما دیگر با شکل مشخصی از خانوادهها روبهرو نیستیم. نگاه به کودک و کارکرد کودک نیز در جامعه کنونی تغییر کرده است.
قاسمی یکی دیگر از تغییرات مهم خانواده امروز را رسانهای و شبکهای شدن دانست و گفت: فضاهای ارتباطی باعث شده است که معنا و مفهوم خانواده تغییر کند و هستی و شناختی که از خانواده داشتیم نیز تغییر کرده است. اکنون خانواده یک بخش از شبکههایی است که در دنیای جهانی وجود دارد و معنای سنتی خانواده به معنی افرادی نیست که در یک فضای فیزیکی با هم ارتباط و نسبت دارند و در برابر هم وظایفی دارند و به همین ترتیب نقشها و روابط اعضا با هم تغییر کرده است.
فرامکانی و فرازمانی شدن خانوادهها
وی اظهار کرد: نوع نظارت والدین بر فرزندان نیز تغییر کرده و ممکن است فرزند شما در کنار شما باشد، اما در جهان دیگری سیر کند. هویتهایی که در خانواده شکل گرفته نیز دچار تغییر شده است. در عصر کنونی تأثیری که رسانهها بر روی افراد گذاشتهاند بر روی خانوادهها هم گذاشتهاند؛ مثلاً وقتی میگوییم رسانهها باعث شدند که اطلاعات دائماً و به آسانی در دسترس افراد باشد، این امر برای خانواده نیز اتفاق افتاده است و با ویژگی فرازمانی و فرامکانی خانواده مواجه هستیم.
قاسمی ادامه داد: همانطور که انسان فراوطنی شکل گرفته، خانواده فراملی نیز شکل گرفته است که امروز در جامعهشناسی خانواده در خصوص آن صحبت میشود؛ دیگر خانواده ما خانواده بومی و منطقهای نیست، بلکه خانواده ما ترکیبی از خانواده بومی ـ جهانی است که باعث میشود نظام کنشی و ارزشی اعضا تغییر کند. اکنون در حال تجربه کردن یک جهان بدون فاصله در خانواده هستیم. برخی از متخصصان مطرح میکنند که این تغییرات باعث شده است که خانواده را دیگر در یک فضا تصور نکنیم، بلکه خانوادهها دو فضایی شدهاند؛ فضای مجازی و فضای واقعی.
وی با اشاره به اینکه بخشی از این فضا از سوی رسانهها ایجاد میشود، گفت: رسانهها دارند به حوزههایی از جمله حوزههای تربیت معنوی ورود میکنند. قبلاً تلویزیون تنها رسانه موجود بود، اما اکنون خانوادهای به وسعت جهان از سوی شبکههای اجتماعی در حال بازنمایی است. با این شرایط وقتی میخواهیم از تربیت بحث کنیم، نمیتوانیم بگوییم فقط خانواده در خصوص تربیت نقش دارد و قدرتمند است؛ البته منظورم این نیست که خانواده قدرتمند نیست، اما قدرتمندهای دیگری نیز در کنار خانواده قرار دارند، چون خانواده تغییر کرده است. پس باید در کنار منابع و متولیان متعدد تربیت، نقش رسانه را پررنگ دید.
قاسمی از مسئله جامعهپذیری نیز سخن گفت و بیان کرد: ما در جامعهشناسی موضوع جامعهپذیری را داریم؛ بخشی از تربیت معنوی در جامعهپذیری دینی رخ میدهد که رسانه در آن نقش مهمی دارد و امروزه خیلی قویتر در بحث جامعهپذیری دینی و تربیت دینی وارد میشود.
وی به بیان مثالهایی از تأثیر مثبت رسانهها بر تربیت معنوی جامعه پرداخت و با اشاره به اینکه شهید حججی را ابتدا رسانهها و شبکههای مجازی به ما معرفی کردند و سپس رسانه ملی به سراغ معرفی این شهید والامقام رفت، گفت: شهید حججی را به عنوان کسی میشناسم که اثر تربیت معنوی بر خانوادهها داشت. در تشییع ایشان خانوادههایی از هر قشری حضور داشتند. همیشه در مورد شهادت صحبت میشود، اما معرفی این شهید چطور برای نسلی که معنای شهادت برایش چندان مفهوم نبود، اینگونه تأثیرگذار بود؟
قاسمی سرود سلام فرمانده را نیز به عنوان یکی دیگر از تأثیرهای مثبت معنوی رسانه بر خانوادهها برشمرد و گفت: سلام فرمانده یک مجموعه رسانهای است که موسیقی، متن، تصویر و ... دارد. این بسته رسانهای بر روی خیلی از خانوادهها تأثیر گذاشت و فرزندان خانوادهها تحت تأثیر آن قرار گرفتند. حتی بر روی کودکانی که خانواده آنها بر روی تربیت معنویشان کار کرده بودند، تأثیر سلام فرمانده بیشتر و مؤثرتر از تربیت معنوی خانواده بود.
این استاد دانشگاه خواستار تحقیقی بر روی تأثیر رسانهها در زمینه تربیت معنوی شد و ادامه داد: منابع متعدد، متکثر، قدرتمند و شاید قدرتمندتر از خانواده وجود دارند که بر روی تربیت معنوی تأثیر میگذارند و باید بر روی آنها تحقیق شود. رسانه مهم و قدرتمند است و برای اینکه از تأثیر رسانهها غافلگیر نشویم، نیاز به سواد رسانهای داریم. اگر میخواهیم خانواده را حفظ کنیم، نباید صرفاً مصرفکننده رسانه باشیم و نیاز داریم یاد بگیریم که با این دنیای جدید روبهرو شویم.
قاسمی تصریح کرد: تمام مطالبی که گفتیم به این معنی نیست که خانواده مهم نیست، بلکه خانواده رقبای مهمی دارد؛ اینکه پدر و مادر خوبی باشیم کافی نیست، چون بچهها از جاهای دیگر هم تربیت دریافت میکنند. برای تربیت معنوی در عصر حاضر باید با منطق و اقناع جلو برویم. نسل کنونی نسلی نیست که بگوییم چون خدا و قرآن گفته، باید کاری را انجام دهند. نسل جدید در معرض انواع اطلاعات قرار دارد. پس باید اقناع شود.