کد خبر: 14222
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۰
محرم

محرم که سر می‌رسد بچه‌ها طلایه دارند. می‌خواهند مثل آدم‌بزرگ‌ها مشکی بپوشند و پای قصه‌های جان‌سوز کربلا اشک بریزند. «زهرا رشیدی»، روان‌شناس کودک و نوجوان از مهارت‌های لازم در این روزها می‌گوید. از چگونگی بازگویی روایت‌های سرخ عاشورا برای نازدانه‌هایی که دلشان خیلی کوچک است.

به گزارش پیام خانواده    با آمدن محرم، حال و هوای شهر برخلاف سیاهی‌هایش صاف می‌شود و زلال. همه چیز رنگ و بوی دیگری می‌گیرد. انگار روحی تازه در کالبد دنیا دمیده می‌شود. مادرها و پدرها دست دخترکان و پسرکان قد و نیم‌قد را می‌گیرند و راهی مجالسی می‌شوند که یک‌دنیا درس دارد برای نسلی که قرار است پای مکتب حسین درس انتظار و ولایت‌مداری بیاموزد. اما با دل‌های کوچک، قلب‌های مهربان و روح لطیف نازدانه‌هایمان چه کنیم؟ این همه قساوت آن هم بر سر طفلی شیرخواره و در نبردی نابرابر را چطور برای آنها بازگو کنیم؟ «زهرا رشیدی» روان‌شناس کودک و نوجوان می‌گوید: «خیلی مهم است که ما در ایام شهادت ائمه اطهار (ع) چطور برای بچه‌هایمان ماجرا را توضیح دهیم. به‌گونه‌ای که هم مسئله را درک کنند، هم با وجود نازنین اهل‌بیت (ع) و در مکتب آن بزرگواران تربیت شوند و هم گفتنی‌های ما در حد و اندازه سن‌وسال و فهم و درکشان باشد.

*کربلا را کودکانه برای کودکان روایت کنیم

چرا امام حسین (ع) بچه‌های کوچکش را با خود به جنگ برد؟ چرا آن قدر قوی نبود که همه را بزند و نگذارد بچه شیرخواره‌اش شهید شود؟... این سؤال‌ها و ده‌ها و صدها سؤال دیگر ابهاماتی است که در ذهن کودکان نقش می‌بندد و نباید از پاسخ‌دادن به آنها غفلت کنیم. رشیدی می‌گوید:« باید پذیرفت باتوجه‌به اینکه قدرت درک کودکان از حکمت‌های الهی کمتر است امکان ایجاد این سؤالات در ذهنشان وجود دارد و وقتی می‌خواهیم مانند بزرگ‌ترها برای آنها ماجرا را توضیح دهیم قطعاً متوجه نخواهند شد و چه‌بسا این عملکرد ما اثر معکوس خواهد داشت. بنابراین در توضیح‌دادن مسائل مربوط به زندگانی اهل‌بیت (ع) و ظلمی که نسبت به آن بزرگواران روا شده است نکاتی قابل‌توجه وجود دارد.

* نکته اول: امام خیلی بچه‌ها را دوست دارد

این روان‌شناس کودک و نوجوان در بیان نکته‌های مهم درباره نحوه بیان مصائب وارد شده بر اهل‌بیت (ع) می‌گوید:«نخستین مسئله این است که ما همیشه و ابتدابه‌ساکن درباره مهربانی ائمه (ع) با بچه‌ها صحبت می‌کنیم. مثلاً اگر می‌خواهیم درباره امام حسین (ع) دختر و یا پسرمان صحبت کنیم می‌گوییم امام خیلی بچه‌ها را دوست داشتند. عاشقشان بودند. دختربچه‌ها را روی پاهایشان می‌نشاندند. موهای آن‌ها را شانه می‌کردند و با آن هاحرف می‌زدند. با پسربچه‌ها بازی می‌کردند...در قدم بعدی نوبت به این است که از علت رفتن به میدان نبرد و همچنین مظلومیتی بگوییم که بر وجود نازنین امام حسین (ع) تحمیل می‌شود.» رشیدی معتقد است نباید برای فرزندانمان این طور تشریح کنیم که امام حسین (ع) آن قدر مظلوم بود که در کربلا کشته شد و سر از تنش جدا کردند. چرا که این بیان واقعاً برای بچه‌ها سنگین است.

*نکته دوم: برای بچه ها روضه باز نخوانیم

چه بسیار بدی‌ها که در تقابل با خوبی‌ها شناخته می‌شوند. رفتارهای زشت و ناپسند، حرف‌های نسنجیده، همه‌وهمه زمانی قبحشان نمود پیدا می‌کند که در کنار رفتارهای زیبا و پسندیده و گفتار نیکو قرار بگیرند. در بیان واقعه کربلا نیز به‌وضوح می‌توان به‌قرار گرفتن باطل در مقابل حق پرداخت. رشیدی با تأکید بر اهمیت حضور کودکان و نوجوانان در مجالس روضه و شادی اهل‌بیت (ع) می‌گوید: «نباید برای بچه‌ها روضه باز بخوانیم. مثلاً در مورد حضرت علی‌اصغر (ع) نباید به این بچه‌ها تأکید کنیم که تیر سه شعبه آمد و گلوی شش‌ماهه گوش‌تاگوش بریده شد. این خیلی بچه‌ها را غمگین می‌کند و گاهی آن‌ها را دچار اضطراب و استرس خواهد کرد.

* روایتی کودکانه از ماجرای شش ماهه

شاید بهتر باشد وقتی که می‌خواهیم از ماجرای جان‌سوز شش ماهه بگوییم آن را با زبانی کودکانه و لطیف این طور بازگو کنیم: علی‌اصغر خیلی کوچک بود. شش ماه بیشتر نداشت. چون یزید آن قدر آدم بدی بود که به امام حسین و یارانش اجازه نداد از رودخانه آب بردارند. همه تشنه بودند. علی هم نه آبی برای خوردن داشت و نه شیر. پدر، علی‌اصغر را بغل کرد و پیش سپاه یزید برد و به آن‌ها گفت این بچه خیلی کوچک است. شما با من جنگ دارید، با این کودک که جنگ ندارید. به او آب بدهید و از آن‌ها برای علی طلب آب کرد. اما آن قدر آدم‌های بدی بودند که نه‌تنها به علی آب ندادند بلکه او را به شهادت رساندند.

*نکته سوم: هیئت هایی که هوای کودکان را دارند

به عاشورا که نزدیک می‌شویم بسیاری از مجالس مقتل می‌خوانند. روضه‌های سنگین قتلگاه و بی‌تابی های عزاداران پای شنیدن مصائب اهل حرم. رشیدی می‌گوید: « سومین نکته این است که کودکانمان را به هیئت‌هایی ببریم که برای آن‌ها فضای مناسب تدارک دیده‌اند. مهدکودک‌هایی که آن جا بازی می‌کنند. نقاشی می‌کشند و وقتشان را به شادی می‌گذرانند. بچه های زیر ۶ سال باید در این بازه زمانی در هیئت در حال بازی باشند. یا می‌توانیم به‌صورت دسته‌جمعی به همراه دوستان آشنایان و اقوام پای منبر برویم. این شیوه کمک می‌کند که سطح اضطراب کودکان در حین شنیدن روضه‌ها کمتر باشد.»

*کودکان در این مسیر عاشق می‌شوند

رشیدی به پدرها و مادرها توصیه می‌کند که حتماً برای فرزندان خوراکی ببرند برای اینکه بچه‌ها باید احساس کنند هیئت رفتن مساوی با خوشحالی و شادی است و این باعث می‌شود که بچه‌ها به محیط هیئت بیشتر می‌گوید شوند. با این علاقه‌مندی بزرگ شوند و کم‌کم که سنشان بیشتر شد و عقلشان کامل‌تر می‌توانند پای روضه‌ها بنشینند. آن وقت درک خواهند کرد که چرا امام حسین(ع) همسر و فرزندانش را با خود می‌برد و بسیاری از چراهای دیگر. اما آنچه که برای ما مهم است این است که فرزندانمان پای مکتب اهل‌بیت (ع) و عشق و دلدادگی به ایشان بزرگ شوند و این عاشقی در وجودشان تا ابد زنده بماند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =