به گزارش پیام خانواده؛ حجتالاسلام خدابخش عبدلی، استاد حوزه و دانشگاه با اعلام این مطلب که برای سامان دادن به مساله حجاب و نتیجه گیری مناسب و منطقی بایستی به پیشینه مساله و آنچه که تاکنون انجام شده و آنچه که باید انجام می شد بعنوان تبیین فرآیندی آن پرداخته شود فعل ها و ترک فعل هایی که نتیجه آن، وضعیت کنونی امر مقدس حجاب می باشد؛ اضافه کرده: هم باید آنچه که مروجان و موکدان امر حجاب انجام دادند و آنچه باید انجام می دادند و هم آنچه که مخالفین و معارضان مخصوصا در جبهه دشمن به انجام رسانده و می رسانند. این استاد حوزه و دانشگاه عوامل موثر بر مساله حجاب را مورد بررسی قرار داده که با هم میخوانیم:
سه گانه عفت، غیرت و حجاب
ریشه یابی مساله بی حجاب می تواند کمک شایانی به رفع معضلات در این حوزه داشته باشد اینکه بدانیم و بپذیریم آیا حجاب، یک حلقه تنها و منفصل و یک جزیره در کنار جزایر دیگر است یا اینکه مثل همه موضوعات شرعی مثل نماز و روزه و غیره نتیجه امور دیگری است. آیا می توان حجاب را بدون پرداختن به عفت به جایی رساند چه در عرصه نظر چه در عرصه عمل؟ آیا می توان حجاب و بی حجابی را بدون ملاحظه و تامل در موضوع غیرت انسانی و اسلامی به جایی رساند؟!
دسته بندی مخاطبین مساله بی حجابی:
آیا می توان بدون شناسایی و دسته بندی مخاطبین این مساله، برای همه اقسام آن، نسخه واحدی را ارائه نمود؟!
اینکه به مرحله ای رسیده باشیم که بخواهیم و یا خود را ناچار ببینیم از اینکه از قوه قهریه و اجبار در یک مساله اصالتا دینی و فقهی مدد بجوییم نتیجه چه فرآیند نادرستی می تواند بوده باشد؟ آیا اگر درست باشد که تکالیف شرعی را به مقرره ها و مصوبه ها پشتیبان سازی کنیم، نمی شود در موضوعات دیگر فقهی و فروعات، رویه و عملکرد مشابهی را پیش بینی و تجویز نمود؟!!
نقش خانواده و تاثیر ازدواج:
راه حل های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت بررسی شده اند؟؟ و اگر بخواهیم نسخه ای در هر یک از این سطوح درمانگرانه ارائه دهیم آن نسخه های کوتاه و میان و بلندمدت کدامند؟
اگر آن چنان که متعارف در میان و متداول در بیان می باشد که خانواده را بنیانی اصیل در جامعه و یکی از نهادهای بسیار حائز اهمیت در میان همه نهادهای آن می داند در نسخه های ارائه شده، چه میزان به پتانسیل خانواده، توجه شده و تا چه میزان،از این ظرفیت مورد توجه، در درمانگری بهره برده شده و خانواده، فاکتور مهم و اثرگذار دانسته شده است!؟
در کنار ریشه یابی حجاب و بی ححابی در عفت و غیرت، به عنوان علل اثباتی و اِعدادی،آیا نباید به مسائلی چون ساماندهی اورژانسی موضوع تعطیلی ازدواج( به نسبت آنچه که باید محقق شود و به نسبت سن مقتضی ازدواج،که نتیجه عملیات ریاضی اش، میل به صفر پیدا می کند) و تلاش مضاعف و جهادی همه جانبه، برای نتیجه گرفتن در این مساله پرداخت؟!
ساماندهی معاش خانواده ها با رعایت اصل عدالت:
آیا نباید سامان دادن به اقتصاد خانواده ها و سامان دهی مشاغل کشور و لااقل عدالت پیشگی در فرصت های شغلی موجود در وضعیت عجز از ایجاد فرصت های شغلی جدید را سرلوحه عرصه کسب و کار و ایجاد شغل و گسترش اشتغال، قرار داد!؟
تولیدات قوی رسانه ای و مدیریت تولیدات دیجیتال:
آیا می توان ذهن و چشم و گوش شهروندان یک جامعه را در دریایی از داده های نادرست و غلط و منافی هدف و مطلوبیت ها، غوطه ور و خیره و مبهوت رها کرد به گونه ای که همه زمان و همه مکان، همه نوع خوراک سمعی، بصری و ذهن ساز یا ذهن سوز، در دسترس باشد آن وقت انتظار پاکی و پاکدامنی و رفتار پاکدامنانه و تقیدآمیز را داشت!؟
بله راحت ترین کار و آن آخرین نسخه اول پیچیده شده این است که متحکمانه، مطلوب مان را در مقول مَنهیات قرار دهیم و بگوییم ای شهروند اگر این کار را مرتکب شوی مجازات خواهی شد !!!!
دیوانسالاری حجیم تر، نتیجه گیری کمتر:
آیا گمان می شود با درگیر کردن سازمان ها و نهادهای متعدد و متلون، نسخه جامعی را برای موضوعی که هم عواملش، هم راه حل هایش مشخص و محرز است تدوین کرده ایم؟؟ آیا این همه حجم دادن و متورم کردن حیث بروکراتیک یک مساله، آن نسخه را در همان مرحله مقدماتی و قبل از اینکه پایش به میدان و عرصه عمل باز شود فلج نمی کند!؟ به تعبیری، مکانیزم از پیش شکست خوردن یک نسخه، سنگین کردن بروکراتیک آن می باشد و در این حالت فقط توپی را در یک زمین فوتبال بین بازیکنان مختلف و با شکل بندی و هدف بندی های متفاوت، انداخته ایم بی آنکه کسی بخواهد و بتواند به طرف دروازه و هدف نهایی که رفع آن معضل است حرکتی از خود نشان دهد و گلی به ثمر برسد!
ضرورت نسخه پیچی بومی و اسلامی:
در یک جامعه اسلامی برای صید بهترین نتیجه ها، چاره ای نیست جز اینکه به راه حل یابی مناسب و برخاسته از متن و معارف اعتقادی و عرفی آن بپردازیم و تا زمانی که نظاممسائل و حل شان را در منظومه به همپیوسته قرار نداده و مبتلا به گسست در اندیشه ها و گسست در اندیشه ها و عمل ها باشیم ره به جایی نخواهیم برد چگونه می شود در یک نظام فقهی، متکفل معیشت و معاش را در نهاد خانواده یا ازدواج، مرد قلمداد و معرفی نمود ولی تکلیف همه خانواده هایی که به دلایل گوناگون،( من جمله تقصیر و قصورات متعدد تربیتی در جامعه و فضای رسانه ای و فرهنگی کشور) از نعمت وجود آن متقبل متکفل محرومند و در گردونه سخت یتیمی یا بی شوهری و طلاق افتاده اند تکلیفشان را مشخص نکرده رهایشان نمود! و انتظار نابسامانی نداشت!
راه حل های روشن برای مشکلات ظاهرا بزرگ:
آیا نمی شود با یک مدیریت رسانه ای و تغییر نگرش ها، اموری مانند ازدواج را که صد در صد سهم عمده و غیرقابل اغماض در مسائلی چون بی حجابی دارد را ساماندهی نمود!؟ با همان سرمایه های خرد و به ظاهر بی اهمیت که در نزد خانواده هاست چه بسا اگر ذهنیت ها با کار رسانه ای صحیح و پرتیراژ مدیریت و ترمیم شوند می شود بدون اینکه باری متوجه ماشین سنگین و ثقیل مالی دولت و مملکت بشود بخشی از مساله را حل کرد! مگر با یک پویش همدلانه ان هم در مقطعی کوتاه، هزاران میلیارد از همین ثروت های خفته و به ظاهر بی اهمیت مردمی، برای کمک به حل مشکلات کشوری مورد تجاوز دشمن جمع آوری نشد!؟ پس اگر ما بخواهیم و خواستن ها و هدف هایمان را با استفاده از نظرات نخبگان دلسوز و هوشمند، درست ترسیم و تصویر کنیم قطعا کارهای زیادی می توان انجام داد و بسیاری از مشکلات، یا ایجاد نمی شوند یا اگر ایجاد شده اند قابل حل خواهند بود