به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ هر ساله میلیونها نفر از سراسر ایران گرد هم میآیند تا در حرم امام رضا(ع)، فضایی سرشار از معنویت و تجربهای مشترک در زیارت و عبادت را رقم بزنند. حرم رضوی صرفاً یک زیارتگاه مذهبی نیست؛ این مکان، نمادی ملّی برای ایران است، جایی که هویت دینی و ایرانی در هم تنیده شده و وحدت و همبستگی اجتماعی تبلور مییابد. زائران از تمام اقوام ایرانی در این کانون مقدس به هم میپیوندند و تفاوتهای قومی، زبانی و طبقاتی را در سایه هویتی مشترک به حاشیه میرانند. از منظر جامعهشناختی، این زیارتگاه عظیم نه تنها یک مکان دینی، بلکه بستری پویا برای بازتولید سرمایه اجتماعی، تقویت هویت ملّی و کاهش شکافهای اجتماعی است.
حرم امام رضا(ع)، فراتر از یک زیارتگاه، مجموعهای عظیم است که شامل مضجع شریف هشتمین امام شیعیان، مسجد گوهرشاد، موزه، کتابخانه، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، بیمارستانها و دیگر امکانات میشود. این مجموعه به ویژه از دوره صفویه که تشیع به عنوان دین رسمی ایران تثبیت شد، به نمادی محوری در هویت شیعی-ایرانی بدل شده است. حرم میتواند به تعبیر پییر نورا یک «مکان خاطره» باشد؛ فضایی که حافظه تاریخی، دینی و ملّی ایرانیان را باز مینمایاند و خاطره جمعی را تقویت میکند.
این همگرایی عظیم، بستری منحصربهفرد برای تعاملات اجتماعی فراهم میآورد که در آن هویتهای قومی و محلی در زیر هویت دینی-ملّی کمرنگ میشوند. حرم فضایی است که افراد از پیشینههای متنوع در آن بهتعبیر بندیکت اندرسون به یک «جماعت خیالی» میپیوندند؛ جماعتی که از طریق نمادها، آیینها و روایتهای مشترک، حس تعلق به ایران اسلامی را بازتولید میکنند.
حرم امام رضا(ع)، با آیینهای پرشور خود، همچون صحنهای است که افراد از هر قشر و قوم در آن حضور دارند. صدای زیارتنامهخوانی، نوای نقارهها و عطر گلاب، فضایی خلق میکند که زائران در آن، فارغ از تفاوتهای اجتماعی، در مناسکی مانند نماز جماعت، غبارروبی حرم و جاروکشی صحنها و پذیرایی با غذا و چای مشارکت میکنند. این آیینها «آگاهی جمعی» را بیدار میکنند؛ حالتی که افراد را از طریق تجارب عاطفی مشترک به یک جامعه اخلاقی بزرگتر متصل میسازد. در این فضا، تمایزات اجتماعی محو میشوند و حس همسرنوشتی در میان زائران شکل میگیرد. در واقع، این آیینها نه تنها سرمایه اجتماعی را تقویت میکنند، بلکه حرم را به نمادی ملّی برای وحدت و همدلی تبدیل کردهاند که فراتر از مذهب، ایرانیان را به هم پیوند میدهد.
حرم رضوی، گنجینهای از روایتهای تاریخی و دینی ایران است. از دوره صفویه تا رویدادهای معاصر مانند نهضت مشروطه، انقلاب اسلامی و تجمعات ملّی، همواره یکی از مراکز مهم تحولات ایران بوده است. معماری باشکوه آن، با کاشیکاریهای رنگارنگ و گنبد طلایی، بازتابی از تمدن ایرانی-اسلامی است که حس غرور ملّی را در زائران بیدار میکند. حرم گذشته و حال را به هم پیوند میدهد. حضور شاعران، علما و رهبران در این مکان، آن را به نمادی از تداوم فرهنگی و ملّی تبدیل کرده است. زائران با قدم گذاشتن در این فضا، به روایتی مشترک از تاریخ شیعی-ایرانی متصل میشوند. این نقش حرم بهعنوان نمادی ملّی، بهویژه در کشوری با گوناگونی قومی و زبانی، به بازتولید حس تعلق به یک کل بزرگتر کمک میکند.
سرزمین ایران با تنوع قومیاش همواره با چالش انسجام ملّی روبهرو بوده است. حرم امام رضا(ع)، بهعنوان یک فضای بیطرف و مقدس، این تفاوتها را در خود حل میکند. اینجا، هویت دینی بر هویتهای قومی و محلی غلبه میکند و زائران را به یک هدف مشترک وصل میسازد. یک زائر کُرد کنار یک لُر زیارتنامه میخواند، یک بلوچ با یک عرب نذری تقسیم میکند. یک تُرک به یک گیلک چای میدهد. این تعاملات، زمینهای برای گفتوگوی بین فرهنگی فراهم میآورد و تنشهای قومی را کاهش میدهد و حرم را به یکی از مهمترین نهادهای وحدتبخش ملّی تبدیل میکند.
این آستان مقدس نه تنها زائران، بلکه گردشگران را نیز جذب میکند. مسجد گوهرشاد با معماری خیرهکننده، موزه پر از گنجینههای تاریخی و فضاهای فرهنگی حرم، هر ساله هزاران گردشگر داخلی و خارجی را به مشهد میکشاند. در این فضا، زائر و گردشگر در بازارهای اطراف، جشنوارههای فرهنگی یا حتی خیابانهای شلوغ مشهد به هم میرسند. از منظر جامعهشناختی، این همافزایی به «سرمایه اجتماعی پیوندی» کمک میکند؛ نوعی سرمایه که از تعاملات بینفرهنگی میان گروههای مختلف شکل میگیرد. این تعاملات، همدلی و احترام متقابل را ترویج میدهند.
برای تقویت نقش حرم به عنوان نمادی ملّی و کانون همبستگی، راهکارهایی پیشنهاد میشود: برگزاری برنامههای بین ادیانی مانند نمایشگاههای موزه یا گفتوگوهایی که غیرشیعیان و غیرمسلمانان را به تعامل دعوت کند، میتواند به کاهش شکافهای فرقهای کمک کند. توسعه تورهای فرهنگی در بخشهای عمومی حرم، مانند مسجد گوهرشاد و کتابخانه، با راهنمایان چندزبانه، نیز موجب نزدیکی بیشتر غیرمسلمانان به این نماد ملّی خواهد شد. همچنین گسترش فرصتهای مشارکت زائران در فعالیتهایی مانند خدمت در آشپزخانه یا غبارروبی، حس برابری و سرمایه اجتماعی را تقویت میکند. تنظیم فعالیتهای تجاری در راستای حمایت از کسبوکارهای محلی و همسو با روح زیارت نیز به حفظ اصالت معنوی حرم کمک مینماید. تبدیل دانشگاه رضوی و کتابخانه حرم به مراکز جهانی پژوهش، میتواند شبکههای فکری و فرهنگی را گسترش دهد. از سوی دیگر، توسعه اپلیکیشنها و افزایش پخش زنده مراسمها، زائران دورافتاده را به این نماد ملّی متصل میکند. در نهایت، ارائه خدمات یارانهای مانند غذا و اقامت برای زائران کمدرآمد، میتواند نقش مؤثری در کاهش شکافهای اجتماعی و جذب مطرودان اجتماعی به جامعه داشته باشد.
برای عملی کردن این راهکارها، میتوان در کوتاهمدت رویدادهای بین ادیانی و تورهای فرهنگی را آغاز کرد، در میان مدت زیرساختهای دیجیتال و برنامههای آموزشی را گسترش داد، و در بلندمدت سیاستهای دسترسی و تجاریسازی را اصلاح کرد تا حرم به نمادی دینی-ملّی و در دسترس برای همه ایرانیان بدل شود و بیشازپیش چراغ راه ایرانمان باشد.