به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ لالاییها، کهنترین شکل ادبیات شفاهی و موسیقی زنانه در ایراناند. نغمههایی که باهدف آرامسازی کودک سروده میشوند، اما در بطن خود حامل پیامهاییاند که از دل فرهنگ، باورها، دغدغهها و آرمانهای یک جامعه برمیخیزند. پژوهشهای متعددی در حوزه انسانشناسی و موسیقیدرمانی نشان دادهاند که لالاییها فقط ابزار خواب نیستند؛ بلکه نخستین واحد آموزشی کودکاند؛ جایی که زبان، احساس، اعتماد، و حتی نگاه به جهان، از طریق صدای مادر در کودک کاشته میشودمادر، حلقه طلایی پیوند «ایران» با آیندهوقتی رهبر انقلاب در شب عاشورای گذشته در جمع عزاداران حسینی، سرود «ای ایران» را همراه با مردم زمزمه کردند، این حرکت پیامی عمیق داشت: ایران، حتی در شب عاشورا، مهم است. اگر ایران مهم است، باید نسل بعدی ما، از همان نخستین صداهایی که میشنود، ایران را در جان خود حس کند.مادران، با جایگاهی بیمانند در تربیت فرزندان، این مسئولیت را برعهده دارند. صدای آنان نخستین صدایی است که کودک میشنود و آنچه مادر میخواند، اولین «محتوای تربیتی» کودک است. چه چیزی بهتر از آنکه این صدا، نغمه ایران باشد؟
صدای پیروزی، از گهواره تا سنگر
در طول تاریخ انقلاب اسلامی، سرود و شعر نقش مهمی در تربیت انقلابی و ایجاد حس مسئولیت اجتماعی ایفا کردهاند. همانطور که در دوران دفاع مقدس، اشعار حماسی، ذهن نوجوانان را آماده حضور در جبهه میکرد، امروز هم میتوان این نقش را از «مدرسه» به «گهواره» انتقال داد.لالاییهای مادرانه، اگر با محتوای ملی، حماسی و امیدبخش همراه باشند، میتوانند فرزندان وطن را نه فقط آرام، بلکه آگاه، مسئول و آماده برای آینده تربیت کنند. پژوهشهای علمی نشان میدهد که ساختار تکرارشونده، ملایم و آوایی لالاییها، باعث تثبیت محتوای ذهنی در حافظه بلندمدت کودک میشود.لالایی؛ ابزار انتقال فرهنگ، حافظه شفاهی و روایت ملیلالاییها بخشی از «فولکلور زنده» ایراناند. آنها همچون کتابی نانوشته، از دل مادران نسلهای پیش به مادران امروز رسیدهاند. اما این گنجینه، در معرض فراموشی است. کمتوجهی به ادبیات عامه و مهاجرت تربیتی بهسوی موسیقیهای ضبطشده تجاری، لالایی را به حاشیه رانده است.در این میان، زندهسازی لالاییها با محتوای متناسب با نیاز امروز جامعه – مثل حفظ هویت ایرانی، دفاع از خاک وطن، صلحخواهی، اتحاد و امید – میتواند بهنوعی مقاومت فرهنگی خاموش اما عمیق منجر شود.
«ای ایران» لالایی امروز ماست
«ای ایران» فقط یک سرود نیست؛ روایت نسلی است که از ایران، خانهای برای افتخار ساخته. تبدیل این سرود به لالایی، نه صرفاً یک ابتکار موسیقایی، بلکه یک اقدام تربیتی راهبُردی است. وقتی مادری زمزمه میکند: «در روح و جان من میمانی ای وطن...» نه فقط کودک آرام میگیرد، بلکه با هر تکرار، «ایران» در ضمیر ناخودآگاه او حک میشود.پیشنهاد: برنامه ملی لالاییهای ایرانی – اسلامی- تولید مجموعهای از لالاییهای بومی با محتوای ملی و مذهبی- آموزش لالاییخوانی به مادران (ویژه مادران نسل جوان)- ضبط و بازنشر این لالاییها بهصورت ویدئو، پادکست و اپلیکیشن تلفن همراه- همکاری با شاعران آیینی، مادران فرهنگی و هنرمندان زن برای بومیسازی لالاییها مادران، راویان خاموش یک پیروزی بلنددر پایان جنگ نرم امروز، آنچه باقی میماند نه فقط صداهای میدان که صدای گهوارههاست. مادری که برای کودک خود ای ایران میخواند، دارد آیندهای میسازد که مرزهایش را نه فقط با خون که با عشق حفظ میکند.لالایی، پیامی آرام اما پرطنین است که اگر درست شنیده و استفاده شود، میتواند نسلی بسازد که وقتی بیدار شد، اهل میدان باشد.