به گزارش پیام خانواده، فاطمه دهقان نیری در خصوص اینترنت و عوامل تنهایی می نویسد: این خبر که ژاپن الگوی توسعه یافتگی با حفظ ارزش های شرقی است اولین وزیر تنهایی خود را منصوب کرد، کوتاه اما عجیب بود در حالی که با نگاهی به آمارهای اورژانس اجتماعی در مورد میزان تماس ها از خودکشی، افسردگی و آسیب هایی روحی و روانی می توان دریافت در بحران کرونا و شرایط دوری از روابط اجتماعی، تنهایی چه می کند.
ژاپن همواره دارای سطح بالایی از انزوای اجتماعی است، مردم این کشور زمان روزانه خود را بیشتر به کارکردن اختصاص میدهند. بر پایه مطالعات دفتر کابینه ژاپن، ۱۶.۱ درصد از افراد بالای ۶۰ سال ژاپنی هیچ کسی را ندارند که برای کمک به او مراجعه کنند و این بالاترین رقم در جهان است. پس از ژاپن، آمریکا با ۱۳ درصد و سوئد با ۱۰.۸ درصد در جایگاه دوم و سوم جهان هستند. این مشکل به دلیل همهگیری کرونا به ویژه در میان افرادی که تنها زندگی میکنند، افزایش یافته است.
پیش از ژاپن، انگلیس نخستین کشوری بود که 3 سال پیش وزارتخانهای برای مبارزه با تنهایی راهاندازی کرد؛ این راه اندازی در حالی بود که برپایه آمار دولت انگلیس و صلیب سرخ بیش از ۹ میلیون شهروند یعنی حدود 15 تا 20 درصد، تنها و منزوی در این کشور زندگی میکردند و هر روز بین ۱ تا ۵ نفر از مراجعهکنندگان به پزشکان، کسانی بودند که از روی تنهایی و بیکسی به بهانه مریضی به مطب میآمدند تا چند دقیقه با پزشکان صحبت کنند بلکه از تنهایی ویرانگر دربیایند.
ریشههای تنهایی کجاست؟
پس از انقلاب دیجیتالی که در جهان رخ داد و فضای مجازی به عنوان یکی از روزمرگی های افراد درآمد، برخی بیدرنگ آن را عامل تنهایی عنوان و انگشت اتهام به سمت این فضا و اینترنت بردند و راهکار را محدودسازی و مسدودکردن اینترنت اعلام کردند.
حال آنکه از دید کارشناس ارشد ارتباطات این نگاه درستی نیست و چالش تنهایی نیازمند نگاهی ژرفتر و مطالعات و اقدامات بنیادین و دانشمحور است و بر همین اساس ژاپن که سرآمد توسعه درونزا است برای آن وزارتخانهای تاسیس کرده است.
سایه افکنی ارزش های تجاری بر روابط اجتماعی
مسعود صادقی کارشناس ارشد ارتباطات در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: اینترنت و فناوری ارتباطات و اطلاعات اگرچه سطح ارتباطات واقعی و رو در رو را کاهش داده اما عامل اصلی رشد فزاینده انزوای اجتماعی در کشورهای توسعه یافته، صنعتی شدن جوامع است که از انقلاب صنعتی آغاز شد و رفته رفته ارزشهای تجاری بر روابط اجتماعی سایه افکند، به بیان سادهتر انگیزههای اقتصادی در شکلگیری ارتباطات اهمیت بیشتری پیدا کردند و هرچه این روند ادامه پیدا کرد روابط انسانی و اجتماعی از مبانی عاطفی و پیوندهای احساسی دور شد.
وی افزود: اگرچه در کشورهای پیشرفته نیازهای مادی آدمها در سطح خوبی پاسخ داده شده اما انسان موجودی اجتماعی و البته عاطفی است و کمبودهای عاطفی و اجتماعی باعث شده تعادل زیستی او به هم بخورد چراکه نیازهای مادی به بهای سرکوب نیازهای عاطفی برآورده شده است.
بی توجهی به نیازهای درونی انسان
صادقی تاکید کرد: این موضوع جدیدی نیست، کارل یونگ روانپزشک و روانکاو سوئیسی (1961-1875)، پایه¬گذار مکتب روانشناسی تحلیلی بر این باور بود که در روان انسان دو جریان اساسی وجود دارد، یک جریان خودآگاه که نیل به انطباق با محیط دارد و یک جریان شهودی که به نیازهای درونی انسان گرایش دارد. در یک روان متعادل این دو جریان لازم و ملزوم هستند.
وی اظهارداشت: یونگ که سالیان دراز عمر خود را به بررسی روان انسان و مطالعۀ باورهای جوامع گوناگون گذرانید، بر این باور بود انسان امروزی بیش از هر زمان دیگر نیازمند توجه به ناخودآگاه است، چون بیش از اندازه بر خودآگاهی تاکید دارد. باید توجه داشت که یونگ بیش از یکصد سال پیش به این موضوع اشاره کرده است یعنی هفتاد سال پیش از اینکه پدیده اینترنت مطرح بشود.
صادقی ادامه داد: فیلسوفان مکتب فرانکفورت، تهی شدن روابط اجتماعی از روح انسانی را نقد کردهاند و هابرماس نظریه کنش ارتباطی را بهعنوان راهکار ارائه کرده است، شماری از جامعهشناسان در نقد تبلیغاتهای تجاری بیش از همه به دستمایه قراردادن احساسات برای مقاصد تجاری و مسخ شدن انسان امروزی تمرکز داشتهاند بنابراین نشانههای این آسیب اجتماعی پیش از شکلگیری اینترنت وجود داشته است.
اینترنت راهگشا یا متهم؟!
کارشناس ارشد ارتباطات با بیان اینکه «اتفاقا اینترنت به کمک انسانهای جدا افتاده آمده» اظهار داشت: اینترنت شبکهای فراگیر از جوامع انسانی پدید آورده و بستر ارتباطی یگانهای بنا کرده که پیش از آن وجود نداشت. شبکههای اجتماعی بر بستر اینترنت ظرفیت بینظیری برای پیوندهای ارتباطی برقرار کرده و محدودیتهای قراردادی و زیرساختی برای برقراری ارتباط را از میان برداشته است.
وی ادامه داد: ارتباطات و پیوندهای اجتماعی در شبکههای اجتماعی به دلایل و مبانی عرفی و سنتی دست و پای آدمها را نبسته است و هر کاربری به صرف داشتن اشتراکاتی میتواند با دیگری ارتباط برقرار کند و محدودیتهای فیزیکی و روحی هم وجود ندارد. به عنوان مثال برقراری ارتباط مستلزم طی مسافت نیست و بحث خجالت کشیدن در ارتباطات آنلاین و هماهنگی زمانی در ارتباطات اینترنتی در کار نیست. آدمها کمتر در رودربایستی میافتند، امکان اصلاح و ویرایش پیامها را دارند و نگرانی حاصل از خطاهای ارتباطی کاهش یافته است.
صادقی تصریح کرد: پیدایش اینترنت، شکلگیری جامعه اطلاعاتی و سپس جامعه شبکهای بر بستر فضای مجازی اگرچه وجه نوینی به ارتباطات انسانی بخشیده اما توسعه ضریب نفوذ اینترنت در زندگی انسان امروزی فرصت روابط رو در رو را کاهش داده است. ناگفته نماند اینترنت سطح روابط یکسویه رسانههای گروهی را از ارتباط یکسویه به ارتباط دوسویه و فراگیر ارتقا داده و شبکههای اجتماعی فرصت ارتباطات چندگانه و نامحدود را فراهم کردهاند.
رقابت جنون آمیز آدم ها برای دستیابی به رفاه آرمانی عامل تنهایی است نه اینترنت
کارشناس ارشد ارتباطات در زمینه کمرنگ شدن روابط رو در رو انسانی، اینترنت را عامل دست دوم دانست و تاکید کرد: فراتر از اینترنت، رقابت جنونآمیز آدمها برای پیشرفت و دستیابی به رفاه آرمانی و تغییر الگوهای فکری باعث شده اعضای یک خانواده سهم بیشتری از زندگی را به کار کردن اختصاص بدهند، وظایف پدر و مادری را محدود کنند و با موضوع پرورش فرزندان صنعتی برخورد کنند.
وی تاکید کرد: با این نظم جدید فرزندان زیر دست پرستار بچه و مربیان کودکان و مسئولان مدرسه بزرگ میشوند و پدران و مادران سالخورده هم در سرای سالمندان زندگی را سپری میکنند و روابط میان بستگان هم هر روز کمرنگتر میشود.
به گفته این کارشناس ارشد ارتباطات، مشکل اینترنت نیست، اگرچه اینترنت سطح تعاملات رو در رو را کاهش داده و لازم است سازوکارهایی برای پایداری و تقویت ارتباطات رو در رو ارائه بشود اما عامل اصلی و ریشهای گونهای از سبک زندگی است که در سایه صنعتیشدن شکل گرفته است،
صادقی با تاکید بر اینکه دنبال پاسخهای سادهانگارانه و واپسگرایانه نباشیم، تصریح کرد: بازگشت به گذشته و زندگی بدوی بدون اینترنت راهکار دانشستیز، واقعیتگریز و توهمآلودی است، پاسخ دادن به این چالش از کارگروههای حرفهای متشکل از کارشناسان حوزههای مختلف از علوم اجتماعی، روانشناسی و پزشکی تا فنی مهندسی بر میآید یعنی همان رویکردی که ژاپن پیشگرفته است.