به گزارش پیام خانواده، سید مصطفی موسوی پژوهشگر هسته مکتب امام خمینی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) طی یادداشتی نوشت: در طلیعه گام دوم انقلاب اسلامی، این پدیده نوین در عصر حاضر دومین مرحله از جامعهپردازی خود را طی میکند. همگام شدن این مرحله با آغاز قرن جدید، فرصت مناسبی برای ایجاد یک حرکت منطقی، صحیح و اصولی در مسیر تحقق شعارهای انسانساز این انقلاب است. قرنی که با یک رویداد مهم در عرصه سیاسی این انقلاب مصادف گشته، انتخاباتی که به مثابه شب قدر این نهضت بوده و شاید نه تنها سرنوشت 4 ساله این نظام، بلکه گام دوم انقلاب را معین میکند.
در هنگامه انتخاب هشتمین رئیس قوه مجریه و گذشت بیش از 43 سال از عمر انقلاب خمینی، ملت این انقلاب با سپری نمودن وادیهای مختلفی در این سالها حال در وادی تازهای قرار دارند که سرنوشت و عمر 40 ساله دوم نهضتشان بستگی به عملکرد آنان در این وادی دارد. ملت در دورانهای مختلف به حسب شرایط گوناگون وادیهای مختلفی را پشت سر نهادهاست؛ وادی مبارزه برای پیروزی نهضت، وادی جهاد و استقامت در هشت سال دفاع مقدس، وادی بصیرت و استقامت در فتنههای سال 78 و 88، وادی صبر بر مصیبت در واپسین سالهای دهه نود و وادی حُریّت در طلیعه سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری که وادی سرنوشتساز و حیاتی این ملت خواهد بود.
حُریّت به معنای آزادی و در عرصه انتخابات به معنای آزادی و آزاداندیشی در انتخاب است. تجربههای گوناگون انتخابات سالهای گذشته در جمهوری اسلامی، مؤید این مطلب است که هرچند توده مردم با مشارکت خویش در انتخابات باعث استحکام پایههای نظام اسلامی شدهاند، اما همواره انتخابهای نادرست شیرینی مشارکت مردم را به نتایج تلخی مبدل کردهاست که همین مسئله، شور و شوق و امید ملت را از شرکت در دورههای بعدی انتخابات از بین بردهاست.
شاید یکی از مهمترین دلایل عدم انتخاب درست در سالهای گذشته و اصرار بر تصمیم نادرست در مواقعی نداشتن حُریت و آزادی در تصمیمگیری بودهاست. شاید به ظاهر افراد با اختیار و اراده رأی خود را به صندوقها انداختهاند، اما انتخابها عمدتاً ناشی از جبر فکری، جانبداری جناحی و گاهی مواقع ترس از برخی اتهامات به کاندیداهای انتخابات در کشاکش جنگ روانی بودهاست. این عوامل سبب شدهاست تا هر جریانی در انتخابات که بخواهد رأی اکثریت مردم را در عین مشارکت حداکثری به دست آورد، آنها را به کار میگیرد و رأی مردم را در حالتی به دست میآورد که حریت و آزاداندیشی آنان را سلب نمودهاست.
در انتخابات پیشرو، یکی از مهمترین مؤلفههای انتخاب درست توسط مردم، حریت و آزاداندیشی ملت در جریان انتخابات است. اگر مردم با دید باز، بدون قرار گرفتن در جبر فکری، جانبداری جناحی و ترس از جنگ روانی پای صندوقهای رأی بیایند، آن موقع میتوان یک انتخاب درست و همچنین انتخابات درست را در آخرین روزهای خرداد 1400 انتظار داشت. حال سوال اینست که حریت و آزاداندیشی چگونه برای مردم محقق میشود؟ چه عاملی میتواند حریت را در فکر و عمل مخاطبان انتخابات ایجاد کند؟ آیا میتوان از عملکرد نامزدهای حاضر در انتخابات ریاست جمهوری به این مسئله پیبرد؟
پاسخ مثبت است! اگر عرصه فعالیت در ستادهای انتخاباتی هر کاندیدا بر مبنای واقعگرائی، مقایسه برنامهی نامزد با دیگر کاندیداهای انتخابات و عرضهی کلیت گفتمان هر نامزد بر مبانی و اصول انقلاب اسلامی باشد، آن موقع است که مخاطبان فعالیت در عرصهی انتخابات و همچنین تودهی مردم میتوانند در یک فضای آرام سیاسی به شنیدن شعارها، برنامهها و محورهای فعالیت هر نامزد پرداخته و آن هنگام به انتخاب بپردازند. اما اگر فضای غالب در فعالیتهای انتخاباتی به سمت فعالیت صرفاً جناحی مبتنی بر روابط سیاسی، جمود فکری ناشی از علاقهی شخصی و یا فکری به یک نامزد و ترس از نامزد مقابل به دلیل جنگ روانی هدایت شود، آن موقع است که طی وادی حریت از جانب ملت با شکست مواجه میشود و ممکن است بعد از طی وادی مصیبت، جامعه با وادی حیرت مواجه شود؛ وادیای که مساوی با ناامیدی و سرگردانی و دستکشیدن از آرمانهای انقلاب اسلامی خواهد بود.
در نتیجه باید به این مسئله توجه نمود اگر به مسئله حریت و آزاداندیشی در انتخابات توجه شود، آن موقع میتوان به دور از فضای سیاستزده در عرصه انتخابات فعالیت نمود و به صورت طبیعی وقتی به صورت آزاد و خارج از قید و بندهای مانع انتخاب درست، رأی مردم به صندوق انداخته شود، انتخاباتهای بعدی نیز میتواند زمینهی رشد و ارتقاء نگرش سیاسی تودهی جامعه را بالا برده و باعث حرکت رو به جلوی جامعه به سمت اهداف خویش گردد. شرط تحقق این حُریت به دست نامزدها و فعالان عرصه در انتخابات است، بازیگرانی که در نقش خواص و نخبگان پدیدهی انتخابات شناخته شده و توانایی جهتدهی و ذائقهسازی مردم را در انتخابات دارند.