به گزارش پیام خانوادهدکتر مژگان احمدپور با بیان اینکه ۱2 تا ۱۸ سالگی سن استقلال یافتن نوجوان محسوب میشود، اظهار کرد: نوع تربیت برخی والدین به صورتی است که دائما کودک را در خانه نگه داشته، به او امر و نهی کرده، برای او تصمیم گرفته و امکان انتخاب امور را به کودک ندادهاند و همین امر منجر به این میشود که وقتی همان کودک به سن نوجوانی میرسد از استقلال، به تنهایی خارج شدن از خانه برای امور ساده نظیر پیاده روی و یا خرید از سوپر مارکت ترس دارد.
این مشاور و روان درمانگر با بیان اینکه متاسفانه والدین و به ویژه مادران تصور میکنند مادران مهربانی خواهند بود اگر تمام امور کودک را خودشان انجام دهند و هیچ حق انتخابی برای بچه ها قائل نمیشوند، تصریح کرد: بعضا دیدهایم مادران اصرار دارند بند کفش بچه هفت ساله را خودشان ببندند و لباس را مادران به تن بچهها کنند این در حالی است که در مدل فرزندپروری صحیح حتی برای انتخاب رنگ لباسی که کودک میخواهد پس از حمام کردن به تن کند باید از فرزند سوال شود که کدام رنگ از لباس را ترجیح میدهد.
وی با تاکید بر اهمیت "رشد شناختی" فرزندان که شامل تصمیم گیری، برنامه ریزی، هدف گذاری، انگیزه دادن و به ویژه پیدا کردن راه حل میشود، این را هم گفت که والدین باید برای رشد شناختی فرزندان از کودکی به آنها حق انتخاب و تصمیم گیری دهند تا به استقلال برسند.
به گفته این روانشناس، والدین باید بهجای ترساندن نوجوان از انجام امور خود به تنهایی و جلوگیری از رشد اجتماعی او، شرایط استقلال را با موارد سادهای نظیر بستن بند کفش، امکان انتخاب نوع لباس، به تنهایی بیرون رفتن برای پیاده روی و یا ... فراهم کنند.
وسواس فکری نوجوان و لزوم تربیت فرزندی مستقل توسط والدین
احمدپور ادامه داد: موارد یاد شده به این معنا نیست که فرزند دائما در کوچه و خیابان باشد اما والدین باید بعضا کارهایی را برای انجام دادن به نوجوان محول کنند تا استقلال یابد. نوجوانی که از بیرون رفتن به تنهایی میترسد یعنی پر از وسواس ذهنی است باید درمان شود. والدین باید با تشویق و پاداش نوجوان برای بیرون رفتن به تنهایی و انجام امور خود بجای تربیتی فردی ترسو، نوجوانی مستقل بار آورند.
این روانشناس با تاکید بر اینکه ترس از بیرون رفتن به تنهایی در نوجوان طبیعی نیست و بعضا در صورت شدید بودن این مساله میتواند ترس مرضگونهای در نوجوان ایجاد شود، افزود: ممکن است چنین نوجوانی پر از عقده حقارت و اعتماد به نفس پایین باشد و منشا این ترس در عواملی نظیر خجالتی بودن، اضطراب اجتماعی و ترسهایی نظیر گم کردن راه خانه، مورد تمسخر قرار گرفتن باشد که تا این موارد درمان نشود ترس او نیز باقی خواهد ماند.
خطر حضور بیش از حد نوجوان ترسو و مضطرب در فضای مجازی و اعتیاد به این فضا
احمدپور معتقد است که این ترسهای نوجوان به صورت لایه لایه روی هم انباشته شده و تبدیل به اضطرابی میشود که جای بس نگرانی دارد چراکه از جمله تبعات آن این است که نوجوان به دلیل ترس از بیرون رفتن به فضای مجازی پناه برده و با حضور دائمی در ابن فضا اعتیاد به اینترنت پیدا میکند.
این هیئت علمی دانشگاه، "پراکندگی هویت" را از جمله دیگر تبعات انباشته شدن ترس و اضطراب در نوجوانان دانست و خاطر نشان کرد: چنین فردی، موجودی مستقل نیست و با بحران هویت درگیر است و بعضا دچار پراکندگی هویت میشود. همچنین هیچ کاری را در آینده نمیتواند درست انجام دهد و در تصمیم گیری، انگیزه و یافتن راه حل و انتخاب رشته و شغل و همسر دچار مشکل میشود.
وی درباره نشانههای چنین نوجوانانی اینطور بیان کرد که نوجوانانی که دائما در خانه هستند و نتوانستند تعاملات اجتماعی و ارتباطات اجتماعی صحیحی برقرار کنند، از بودن در جمع میترسند، تصور میکنند دیگران آنها را مسخره میکنند و دوست ندارند در معرض دید قرار بگیرند.
این درمانگر یادآور شد: در نوع خیلی شدید وسواس، اختلال روانی و اختلال شخصیت در نوجوان نیز وجود دارد، اگر خیلی اضطراب شدید باشد به طوری که نوجوان دچار وسواس و بدبینی شده باشد ابتدا لازم است به روانپزشک مراجعه و سپس برای درمان نزر روانشناس بروند.
این روانشناس معتقد است که بخش عمده ترسها و اضطرابهای یاد شده به نوع تربیت و فرزندپروری غلط والین بازمیگردد. در فرزند پروری منطقی روشهایی برای استقلال به فرزند از دوران کودکی وجود دارد.
این استاد دانشگاه گفت: در فرزند پروری منطقی به والدین گفته میشود که به کودکان بگویید خودشان به تنهایی وسیلهای را از اتاق برایتان بیاورند و یا آنها را تشویق به صحبت در جمع کنید تا استقلال از کودکی در آنها نهادینه شود. البته برخی افراد به دلیل کمال گرایی و ترس از اینکه مبادا کاری را اشتباه انجام دهند به طور کلی از آن کار فاصله گرفته و انجامش نمیدهند.
احمدپور در پایان سخنان خود توصیه کرد: با تمام این توضیحات اما چنین ترسها و اضطرابهایی قابل درمان است. ما راهکارها و آموزشهای گام به گامی داریم که در آنها به کمک تکنیکهای شناختی رفتاری و cbt میتوان به درمان افراد پرداخت. همچنین مواجه کردن گام به گام نوجوان با ترسهایش نیز در این مسیر موثر است.
انتهای پیام