به مناسبت شهادت امام رضا (علیه السلام) حجت الاسلام و المسلمین حسین عندلیب مدرس حوزه و دانشگاه یادداشتی را در اختیار پیام خانواده قرار داده اند که با هم می خوانیم:
برخی نویسندگان با نگاه بخشی، غیر تخصصی و تقطیع برخی روایات که در مذمت حکومت داری وارد شده است بر این فرضیه پافشاری کرده اند که امامان شیعه تنها معلمان اخلاقی بودند که از سیاست و حکومت بی زار بودند. این اندیشه نه تنها با نصوص متعدد قرآنی و روایی در تعارض است بلکه با سیره عملی و تشکیل حکومت از سوی رسول مکرم اسلام، امیرمومنان و امام مجتبی (علیهم السلام) کاملا در تضاد است.
اما در این میان چند سخن گهربار از عالم آل محمد علی بن موسی الرضا(ع) در خور توجه و تامل است.
زمانی که تلاش امام رضا(علیه السّلام) برای نیامدن و نپذیرفتن ولایت عهدی سودی نبخشید، امام(علیه السّلام) در پی آن شد تا از این مسأله در جهت اهداف سیاسی خویش بهره ببرد. در این باره نکته مهم آن بود که امام(علیه السّلام) این اقدام مأمون را، به عنوان اقدامی در شناخت حق علویان در امر خلافت نشان دهد. آگاهیم که تا آن زمان خلفای عباسی چنین حقّی را برای علویان نپذیرفته بودند. این اقدام به خوبی می توانست بُطلان اقدامات خلفای پیشین را در خلاف این جهت؛ اعم از اموی و عبّاسی نشان دهد و لذا امام فرمود: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی حَفِظَ مِنَّا مَا ضَیَّعَ النَّاسُ وَ رَفَعَ مِنَّا مَا وَضَعُوهُ حَتَّی لَقَدْ لُعِنَّا عَلَی مَنَابِرِ الْکُفْرِ ثَمَانِینَ عَاماً وَ کُتِمَتْ فَضَائِلُنَا وَ بُذِلَتِ الْأَمْوَالُ فِی الْکَذِبِ عَلَیْنَا وَ اللَّهُ یَأْبَی لَنَا إِلَّا أَنْ یُعْلِیَ ذِکْرَنَا وَ یُبَیِّنَ فَضْلَنَا»(عیون اخبار الرضا 162/2)؛ (سپاس خدای را که آنچه مردم از ما تباه کرده بودند، حفظ فرمود و قدر و منزلت ما را که پایین برده بودند، بالا برد. هشتاد سال بر بالای چوب های کفر ما را لعن و نفرین کردند، فضایل ما را کتمان نمودند و دارایی هایی در دروغ بستن به ما هزینه شد و خداوند، جز بلندی یاد ما و آشکار شدن فضل ما را نخواست).
در نخستین جلسه ای که به منظور معرفی امام(علیه السّلام) به عنوان ولیعهدی برپا گردید، آن حضرت همین تعبیر را به شکل مختصری بیان داشت: «إِنَّ عَلَیْکُمْ حَقّاً بِرَسُولِ اللَّهِ(صلّی اللّه علیه و آله) وَ لَکُمْ عَلَیْنَا حَقٌ بِهِ، فَإِذَا أَدَّیْتُمْ إِلَیْنَا ذَلِکَ وَجَبَ عَلَیْنَا الْحَقُ لَکُم»(مقاتل الطالبین/375)؛ (به خاطر رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) ما حقّی بر گردن شما و شما حقّی بر گردن ما دارید، پس اگر شما حق ما را به ما ادا کنید ما نیز حق شما را می دهیم). آنچه جالب تر از این موارد به نظر می رسد، استدلالی است که امام(علیه السّلام) در برابر مأمون پیش از پذیرش پیشنهاد ولایت عهدی بدان تمسّک جست و او را تلویحاً و به گونه ای خاص در بن بست قرار داد، آن گونه که مجبور شود یا از اساس منکر حقّ خلافت برای خود و پدرانش شود و یا دست از سر امام(علیه السّلام) بر دارد. امام(علیه السّلام) در برابر او فرمود: «إِنْ کَانَتْ هَذِهِ الْخِلَافَةُ لَکَ وَ اللَّهُ جَعَلَهَا لَکَ فَلَایَجُوزُ لَکَ أَنْ تَخْلَعَ لِبَاساً أَلْبَسَکَ اللَّهُ وَ تَجْعَلَهُ لِغَیْرِکَ وَ إِنْ کَانَتِ الْخِلَافَةُ لَیْسَتْ لَکَ فَلَایَجُوزُ لَکَ أَنْ تَجْعَلَ لِی مَا لَیْسَ لَک»(عیون اخبار الرضا 138/2)؛ (اگر این خلافت مال تو است و خدا آن را برای تو قرار داده است، در این صورت، جایز نیست لباسی را که خدا به تو پوشانده از خود خلع کرده و در اختیار دیگری قرار دهی و اگر مال تو نیست در این صورت جایز نیست آنچه را که مال تو نیست به دیگران ببخشی).
این عبارت جای تامل بسیار دارد. امام به صراحت از حق امامت، ولایت و حکومت از سوی اهل بیت (ع) سخن می گویند.