به گزارش پیام خانواده کتابخانهها یکی از امکانات شهرها و روستاها هستند که به همه افراد جامعه خدمترسانی میکنند، فعالیت آنها به قشر و گروه خاصی محدود نیست. این در حالی است که در عمل دسترسی افراد دارای معلولیت به کتابخانهها، مانند دیگر امکانات شهری، دشوارتر از دیگران است. این مساله با «حق بر شهر» افراد دارای معلولیت در تضاد قرار دارد و در نتیجه ناتوانیِ افرادی ایجاد شده است که امکانات شهری را مهیا کردند، در نتیجه، ضعف ساختاری موجب محدودیت گروهی از افراد جامعه به کتابخانهها میشود. کتابخانهها تنها یکی از امکانات شهری است که باید برای دسترسپذیر بودن مکانی و همچنین امکانات درون کتابخانه برای افراد معلول، مناسبسازی شود.
حسین عبدالملکی مشاور فرهنگی انجمن نابینایان ایران، پژوهشگر و فعال اجتماعی در حوزه افراد دارای معلولیت در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس، درباره اقداماتی که برای ایجاد فضای برابر شهری در حوزه افراد دارای معلولیت انجام شده است و همچنین مشکلات افراد دارای معلولیت در دسترسی به امکانات توضیح داد.
ایرناپلاس: امکانات کتابخانههای ایران را برای دسترسی افراد دارای معلولیت، چگونه ارزیابی میکنید؟
عبدالملکی: چگونگی و کیفیت و کمیت امکانات کتابخانهها برای افراد دارای معلولیت و به عبارتی، امکان استفاده از کتابخانهها برای این افراد را باید ذیل مفهوم و راهبرد «دسترسپذیری» و در ارتباط تنگاتنگ با آن بررسی کرد. دسترسپذیری به عنوان یک راهبرد عام و کلان همه شئونات و ساحتهای زندگی از خرد تا کلان را دربر میگیرد و به عنوان یک موضوع بنیادین و البته راهبردی در ادبیات مربوط به افراد دارای معلولیت قابل توجه است. چنانکه در «کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت» به عنوان یک سند بینالمللی و بالادستی به شکل ویژهای به آن توجه شده است.
در واقع، دسترسپذیری به عبارتی گزارهای کانونی در نگاه سیاستی به افراد دارای معلولیت است زیرا دسترسپذیری در یک نگاه عام علاوه بر «تضمین استفاده حداکثری شهروندان و از جمله افراد دارای معلولیت از امکانها، ظرفیتها و منابع موجود در جامعه»، در «ایجاد فرصتهای برابر برای افراد معلول با سایر شهروندان»، «تضمین حقوق آنها»، «رفع تبعیض»، «ایجاد استقلال و فراهم شدن بستر برای شکوفایی توانمندیها و استعدادهای افراد معلول و تبدیل شدن آنها به شهروندانی پویا و فعال» و بسیاری موارد دیگر موثر خواهد بود و به عنوان یک مولفه مبنایی و پایه بسترساز و مقوم بسیاری دیگر از امکانها برای افراد دارای معلولیت است.
بر این مبنا، دسترسپذیری کتابخانه به عنوان یک فضای فرهنگی و البته عمومی در ابعاد مختلف آن برای ایجاد امکان حداکثری در استفاده افراد دارای معلولیت میتواند بسیار حائز اهمیت باشد؛ تا آنجا که حتی در «قوانین استاندارد برابرسازی فرصتها برای معلولان» مصوب ۲۰ دسامبر ۱۹۹۳ صریحا به دسترسپذیر بودن کتابخانهها اشاره شده است.
معلولان، بزرگترین اقلیت اجتماعی
ایرناپلاس: آیا افراد با معلولیت میتوانند به منابع دسترسی داشته باشند یا محدودیتهای زیادی در این حوزه وجود دارد؟
عبدالملکی: دسترسپذیری به کتابخانه و امکانات آن میتواند شامل دسترسپذیری فیزیکی یعنی تا رسیدن به کتابخانه و فضای داخل آن در ابعاد مختلف، دسترسی به منابع به فراخور نوع معلولیت، سهولت استفاده از امکانات کتابخانه، دسترسپذیری وبسایتها، سامانهها، اپلیکیشنهای مربوطه و بسیاری موارد دیگر باشد.
برای افراد دارای معلولیت به مثابه بزرگترین اقلیت اجتماعی در هر جامعه در موازات ضرورت کاربست دسترسپذیری در همه ساحتها و ابعاد، به فراخور نوع معلولیت ممکن است دسترسپذیر بودن یک بُعد برای یک قشر از این افراد دارای اهمیت بیشتری باشد.
به عنوان مثال، دسترسپذیر بودن مسیر تردد و نیز مناسبسازی فضای درون کتابخانه برای معلولان جسمی _ حرکتی بسیار دارای اهمیت بوده و استانداردها و ترتیبات خاص خود را دارد و نقش اصلی را بازی میکند؛ اما برای یک فرد با آسیب بینایی در کنار ضرورت رعایت استانداردهای لازم برای مناسبسازی مسیر تردد و نیز سهولت دسترسی به بخشهای مختلف کتابخانه و مناسبسازی فضای درونی آن متناسب با یک فرد نابینا، دسترسپذیر بودن منابع و نیز سامانهها و وبسایتهای مربوطه دارای اهمیت بسیاری است؛ درحالیکه برای یک معلول جسمی که صرفا مشکل حرکتی دارد، نیاز به منبع دسترسپذیر یا ویژهای نیست و بر همین منوال درباره آسیب دیدگان شنوایی و سایر معلولیتها.
البته ذکر این نکته ضروری است که با وجود این تفاوتها و سطوح اهمیت ابعاد مختلف دسترسپذیری برای گروههای معلولیتی مختلف، همواره رعایت همهجانبه و کاربست جامع این راهبرد در کتابخانهها برای بهرهمندی حداکثری هر فرد معلول و در نگاهی کلانتر هر یک از شهروندان جامعه از امکانها و ظرفیتهای موجود در آنها، امری ضروری و یک حق برای همه شهروندان و از جمله افراد دارای معلولیت است.
از اینرو بنابر آنچه عرض کردم بررسی و واکاوی امکانات کتابخانهها و دسترسپذیر بودن آنها برای افراد دارای معلولیت و تشریح جامع زوایا و ابعاد مختلف آن، موضوعی بسیار کلان بوده و مجالی بسیار بیشتر از یک مصاحبه را میطلبد؛ هم به واسطه ابعاد مختلف معلولیت و انواع آن و هم ابعاد، زوایا و سطوح مختلف مربوط به دسترسپذیری آن هم در یک فضای عمومی و فرهنگی به نام «کتابخانه».
هنوز تا رسیدن به استانداردها فاصله داریم
در یک نگاه کلی در زمینه میزان دسترسی به امکانات و بهرهمندی افراد دارای معلولیت از کتابخانهها در کشور در دهههای اخیر و به ویژه در این دو دهه و بهتدریج با «تدوین برخی استانداردها»، «تاکید بر دسترسپذیری و ابعاد مختلف آن»، «فرهنگسازی و افزایش آگاهی در جامعه و نیز در میان مسئولان ذیربط در این زمینه» و همچنین، «افزایش آگاهی در بین افراد دارای معلولیت و مطالبهگری این افراد و تشکلهای آنها»؛ توجه به امر دسترسپذیری البته با شدت و ضعفهای متفاوت در ابعاد مختلف آن رو به جلو بوده است.
همچنین، طبعا پیوستن به کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت و نیز تجربه تدوین و تصویب دو قانون در حوزه افراد دارای معلولیت (قانون جامع حمایت از حقوق معلولان مصوب اردیبهشت ۱۳۸۳) و (قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت مصوب اسفند ۱۳۹۶ و ابلاغی اردیبهشت ۱۳۹۷) -که به عنوان جایگزین قانون قبلی مصوب شد- و نیز آییننامهها و مصوبات معطوف به آنها و برخی موارد دیگر، باعث توجه بیشتر به ادبیات معطوف به افراد دارای معلولیت در حیات سیاستی کشور شد که طبیعتا بر توجه به دسترسپذیری و ابعاد مختلف آن و از جمله توجه به دسترسپذیری کتابخانهها و امکانات آنها موثر واقع شد؛ اما هنوز تا رسیدن به استانداردها، رویه و رویکرد کشورهای توسعه یافته در این زمینه و به ویژه آنچه که مورد انتظار و رضایت افراد دارای معلولیت است، فاصله داریم.
در حال حاضر توجه به امر دسترسپذیری در کتابخانهها و ضرورت آن در قریب به اتفاق موارد به عنوان یک امر پذیرفته شده مورد وفاق است (سطح رویکردی)؛ اما چند و چون و سازوکارهای آن، تدوین استانداردها، داشتن یک سیاست جامع در این حوزه و به ویژه کاربست این سیاستها و استانداردها (سطح سیاستی و اجرایی)، دارای نارساییهایی مختلفی است. مضاف بر اینکه بیشتر نگاه به امر دسترسپذیری معطوف به بُعد فیزیکی است تا ابعاد دیگر آن، هرچند در این زمینه نیز مشکلات و مسائل مختلفی وجود دارد.
اقدامات به هیچ وجه رضایتبخش نبود
ایرناپلاس: به استانداردهایی که در برخی کتابخانهها برای افراد دارای محدودیت در نظر گرفته شده است، اشاره کردید، اگر ممکن است برخی از نوآوریها را توضیح دهید.
عبدالملکی: توجه به دسترسی فیزیکی و محیطی (مناسبسازی مسیر تردد تا کتابخانه و مناسبسازی فضای داخلی آن) حداقل از «منظر رویکردی» نسبت به سایر ساحات دسترسپذیری در زمینه کتابخانهها و بهرهگیری افراد دارای معلولیت از امکانات آنها بیشتر مورد توجه است و در سنوات اخیر نیز برخی اقدامات اجرایی در زمینه مناسبسازی فضاهای شهری که مسیر تردد به کتابخانهها را نیز بهتبع دربرمیگیرد، انجام شده است؛ اما به هیچ وجه رضایتبخش نبوده و گاه و بیگاه مواردی مصداقی در مناسبسازی نبودن مسیرهای تردد به کتابخانهها نیز در میان اعتراضات و مطالبهگریهای افراد دارای معلولیت از عدم مناسبسازی فضاهای شهری طرح میشود، البته طبیعتا با تقلیل خدمات حضوری کتابخانهها در همهگیری کرونا در دو سال اخیر و محدود شدن همان ترددهای اندک افراد معلول در فضاهای شهری، بروندادها و واکنشهای کمتری در زمینه نامناسبسازی مسیر تردد به کتابخانهها نسبت به پیش از آن طرح شده است.
در این زمینه «هماهنگی بیشتر بین دستگاهی (شهرداری، نهاد کتابخانههای عمومی، نهاد متولی ساخت و تجهیز کتابخانه و...»، «بازبینی و ارزیابی مداوم استانداردهای دسترسپذیری»، «رعایت بیکم و کاست این استانداردها» و «نظارت و ارزیابی اجرایی سازی این استانداردها توسط افراد دارای معلولیت که تخصص لازم را در حوزه دسترسپذیری دارند» و البته «ایجاد حساسیت بیشتر بین مسئولان امر و مطالبهگریهای بیشتر افراد دارای معلولیت»، میتواند در بهبود شرایط مسیر تردد به کتابخانهها بسیار موثر باشد.
لزوم تدوین سیاست جامع و مدون
ایرناپلاس: به نظر شما برای اینکه تعداد بیشتری از کتابخانهها به امکانات برای افراد با محدودیت مجهز شوند، چه کار باید کرد، آیا شروع جدید در این کار نیاز به تصویب قانون دارد؟ عبدالملکی: طبعا اقدامات تقنینی از جمله، نیاز به اتخاذ تمهیداتی درباره منابع ویژه نابینایان در زمینه «حق مؤلف» همانند بسیاری از کشورهای دیگر و نیز تصویب معاهده مراکش در مجلس شورای اسلامی برای بهرهمندی نابینایان از مزایای آن و... در حوزه بهرهمندی افراد دارای معلولیت ضروری است؛ اما بیش از تصویب قانون و توجه صرف به آن نیاز به تدوین یک سیاست جامع و مدون در زمینه نیازهای اطلاعاتی و خدمات کتابخانهای در حوزه افراد دارای معلولیت با مشارکت همه دستگاههای ذینفع در این حوزه و به ویژه با نظرداشت ضمانتهای اجرایی مناسب برای سیاستهای اتخاذ شده، هستیم.
در حال حاضر اقدامات مختلفی در زمینه نیازهای اطلاعاتی و خدمات کتابخانهای به معلولان انجام شده اما بیشتر آنها در یک سازمان یا دستگاه بوده است یا بخشی از موضوع را پوشش میدهد که در صورت تدوین یک سیاست جامع و مشارکتی و البته در قالب یک نگاه کارشناسانه و با مشارکت فعال صاحبنظران دارای معلولیت در این حوزه بسیاری از این مشکلات قابل حل است و میتوان بهبود شرایط افراد دارای معلولیت در دسترسی به امکانات کتابخانهها و منابع اطلاعاتی را به همراه آورد.
دسترسپذیر نبودن وبسایتها و اپها برای نابینایان
ایرناپلاس: امکانات شهری برای رسیدن فرد دارای محدودیت به کتابخانهها در چه اندازه است؟ آیا فضای مجازی توانسته است بخشی از نیازهای معلولها را برآورده کند؟
عبدالملکی: در جهان دو فضایی شده امروزی، فضای مجازی در تکمیل و حتی موازات فضای حقیقی، میتواند نقش مؤثری در برآورده سازی و تامین نیازهای اطلاعاتی همگان و از جمله افراد دارای معلولیت داشته باشد.
در فضای مجازی نیز همانند فضای حقیقی برای ایجاد امکان بهرهگیری افراد دارای معلولیت، اتخاذ برخی تمهیدات در حوزه دسترسپذیری لازم است، با این تفاوت که نسبت به فضای حقیقی بسیار سریعتر و سهلتر انجام شده و بسیار کمهزینهتر است.
سطح مناسبسازی فضای مجازی برای افراد دارای معلولیت و از جمله افراد با آسیب بینایی در کشور رضایتبخش نیست و همواره شاهد اعتراضها و مطالبهگریهای فراوانی از سوی این افراد در حوزه دسترسپذیر نبودن وبسایتها و اپهای مختلف بودهایم. چنانکه با همهگیری کرونا و ضرورت استفاده از خدمات غیرحضوری با وضوح بیشتری این عدم دسترسپذیری رخ نمود.
از دسترسپذیر نبودن نرمافزار شاد برای دانش آموزان نابینا گرفته تا...، سامانهها و پایگاههای اطلاعاتی مربوط به خدمات کتابخانهای نیز تابعی از همین شرایط کلی هستند. اتفاقا یکی از ابعاد و سطوح مهم دسترسپذیری در زمینه خدمات کتابخانهای، دسترسپذیر بودن وبسایتها، سامانههای کاربری (چه تحت وب و چه در محل کتابخانه) و افزونهها و اپلیکیشنهای مربوط به این امر است که باید به شکل بسیار ویژهتری به آن توجه شود.
واقعیت آن است که شرایط کنونی به هیچوجه پاسخگوی نیازهای افراد دارای معلولیت و از جمله افراد با آسیب بینایی آن هم با توجه به ظرفیتهای فراوان فضای مجازی در این حوزه و ضرورت توجه به آن نیست.
بنابراین، فضای مجازی در این زمینه مؤثر بوده اما به دلیل عدم دسترسپذیری، ظرفیتهای آن در حوزه دسترسی به منابع و خدمات کتابخانهای مورد استفاده واقع نشده است و جای کار بسیار و نیاز به توجه ویژه دارد.