به گزارش پیام خانواده در ورودی نمایشگاه پسری جوان بازدید کنندگان را به تماشای غرفه‌ای با نام ستاره‌های زمین دعوت می‌کند و مژده می‌دهد که این بازدید ممکن است منجر به سفر زیارتی به مشهد یا کربلا هم بشود.
او به من و بازدید کنندگان برگه‌ای کوچک می‌دهد که روی آن چند سؤال نوشته شده‌است. به ۱۱۴ نفر از کسانی که به سوالات جواب درست بدهند به قید قرعه جایزه سفر زیارتی اهدا می‌شود.
بازسازی اولین جلسه خانگی قرآن
غرفه ستاره‌های زمین شامل چند اتاق بزرگ است. اتاق اول فضای خانه‌های تاریخی صدر اسلام را در ذهن زنده می‌کند. پنج رحل حاوی کتاب آسمانی قرآن که بر روی زمین قرار گرفته‌اند، فضایی معنوی به اتاق بخشیده‌اند پسربچه‌ای که به‌همراه خانواده‌اش وارد اتاق شده از مرد روحانی می‌پرسد بلیط سفر مشهد را از کجا و چه کسی باید تحویل بگیریم؟
حاج‌آقا می‌خندد و از پسربچه می‌خواهد اول به توضیحات او گوش فرا دهد. او ابتدا ماجرای پنج جلد قرآن را تعریف می‌کند. توضیح می‌دهد که فضای خانه پیامبر گرامی اسلام در این اتاق بازسازی شده‌است. خانه‌ای که اولین جلسه خانگی قرآن در آن‌جا برگزار می‌شده است. پسربچه می‌پرسد در این جلسه چه کسانی شرکت می‌کردند؟ حاج‌آقا می‌گوید: سوال خوبی بود. آن پنج نفر همان پنج تن آل عبا هستند که عبارت‌اند از پیامبر گرامی اسلام، حضرت فاطمه(س)، حضرت امام علی(ع)، حضرت امام حسن(ع) و حضرت امام حسین(ع).
حالا متوجه می‌شوم که چرا اسم این غرفه را ستاره‌های زمین گذاشته‌اند. ستاره‌های زمین پنج شخصیت نورانی هستند که در این جلسه معنوی شرکت می‌کردند. حاج‌آقا توضیح می‌دهد که روش تربیتی قرآن چقدر برای والدین در حوزه پرورش فرزندان مفید است. او به آیه‌ای از قرآن استناد می‌کند که در آن گفته‌شده به پدر و مادرتان حتی یک اف هم نگویید. در بخش دیگری از غرفه فضای جلسات خانگی قرآن در قبل‌از انقلاب بازسازی شده‌است. حاج‌آقا به کرسی اشاره می‌کند و می‌گوید در آن زمان مردم خودشان را با این وسیله گرم نگه می‌داشتند. جلسات هم مذهبی بودند و هم بار سیاسی و اجتماعی داشتند کسانی که در این جلسات شرکت می‌کردند، علاوه‌بر قرآن‌خوانی به فکر مبارزه با طاغوت هم بودند.
تئاتر پنج دقیقه‌ای
در اتاق بعدی بازیگری سال‌خورده زندگی شهید علم الهدی را در قالب یک نمایش پنج‌دقیقه‌ای شرح می‌دهد. او که نقش پدر این شهید عزیز را بازی می‌کند توضیح می‌دهد که شهید علم‌الهدی در سن یازده سالگی مربی قرآن بوده و همچنین در رادیو فعالیت داشته و آن‌جا هم قرآن می‌خوانده است. این تئاتر شامل بخش‌هایی از زندگی شهید همچون مبارزات سیاسی او و لحظه شهادتش در سال‌های دفاع مقدس می‌شود.
پویش جلسات خانگی و اهدای پرچم متبرک
اتاق‌های بعدی غرفه به پویش جلسات خانگی قرآن اختصاص پیدا کرده‌است. این پویش یک حرکت مردمی است که با بهره‌گیری از ابزارهای حمایتی و رسانه‌ای در جهت کمک به این جلسات در سطح کشور گام بر می‌دارد.
اکبر قربانی یکی از مسئولان غرفه هدف از این پویشی را کمک به گسترش جلسات خانگی قرآن عنوان می‌کند و می‌گوید: من و همکارانم در تمام طول سال برای تمام جلسات خانگی مربی اعزام می‌کنیم. این کار را برای تمام سطح کشور انجام می‌دهیم و برایمان فرقی نمی‌کند که تعداد اعضای جلسه کم باشد یا زیاد.
او به پرچم سبزرنگی که بر روی دیوار نقش بسته اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: این پرچم متبرک توسط نمایندگان پویش به جلسات شاخص اهدا می‌شود.
هنگام خروج از غرفه با پویش دیگری آشنا می‌شوم که از مردم می‌خواهد سر سفره افطار سوره قدر را به‌صورت خانوادگی بخوانند و با ارسال عدد هشت به یک شماره پیامکی در قرعه‌کشی سفرهای زیارتی شرکت کنند.
همچنین متوجه می‌شوم که برنامه‌ای با عنوان «ستاره‌های زمین» هر شب بعد از افطار از شبکه قرآن و معارف سیما پخش می‌شود و محتوایش با آن‌چه در این غرفه دیده‌ام منطبق است.
استعدادیابی برای جذب مجری کودک
در بخش دیگری از نمایشگاه با غرفه شبکه تلویزیونی قرآن و معارف مواجه می‌شوم. مردی آن‌جا مشغول استعدادیابی برای جذب مجری کودک است. او از کودکان می‌خواهد متنی را جلوی دوربین بخوانند و اجرا کنند. به گفته او پس‌از چند مرحله راستی‌آزمایی کودکانی که استعداد اجرا و گویندگی داشته باشند، جذب شبکه‌ی تلویزیونی قرآن خواهند شد.
ازدواج آسان و همسان گزینی
چند قدم جلوتر احساس می‌کنم وارد مجلس عقد و عروسی شده‌ام. سفره عقد با مخلفاتش همچون آیینه و شمعدان و گل و شمع و جواهرات روی زمین پهن شده، ولی جای عروس و داماد خالیست. ظاهراً دو خانمی که جلوی غرفه نشسته‌اند در فکر یافتن عروس‌ها و دامادهای آینده هستند.
آنها در غرفه احیاگران سنت نبوی، ازدواج آسان و پایدار را ترویج می‌کنند.
همسان گزینی اصلی‌ترین فعالیت این غرفه است. این دو خانم اسامی دختران و پسران آماده ازدواج را ثبت می‌کنند تا بعدها با آنها مصاحبه حضوری داشته باشند. البته مشاوران این واحد دختر و پسر را بعد از خواستگاری و بله گفتن رها نمی‌کنند و تا سه سال بعد از عقد به آنها مشاوره می‌دهند.
کارکنان این غرفه به تمامی افراد مجرد از ۱۷ ساله گرفته تا هفتاد ساله خدمات مشاوره‌ای می‌دهند.
آقا پسری که جلوی غرفه ایستاده مردد است که اسم و شماره تلفنش را به فهرست اضافه کند یا نه. او از مشکلات مالی‌اش می‌گوید و خانم مشاور از جوان‌هایی که با دست خالی شروع کرده‌اند و الان خیلی هم خوش‌بخت هستند.
صدای مناجات‌خوانی قبل‌از اذان مغرب، در فضای نمایشگاه می‌پیچد و من متوجه نمی‌شوم که نتیجه مجادله پسر مردد و خانم مشاور طرفدار ازدواج به کجا می‌انجامد. همین‌قدر می‌فهمم که پسر راجع‌به مسائل عقلانی صحبت می‌کند و خانم مشاور از احساسات زیبایی که بعد از ازدواج ممکن است ظاهر شوند.
سفرهای سالم گروهی
نمایشگاه قرآن چندین غرفه را نیز به دوستداران سفر و گردشگری اختصاص داده است. در تبلیغات این غرفه‌ها عنوان تور گردشگری ویژه مذهبی‌ها درج شده‌است. مسئول غرفه که صاحب یک شرکت خدمات مسافرتی و گردشگری است می‌گوید: سفر و طبیعت‌گردی از تفریحات مورد تأکید در قرآن و احادیث است. ولی متأسفانه گردشگری در کشور ما بعضاً با مسائلی همراه شده که امکان بهره‌مندی قشر مذهبی جامعه از سفرهای سالم گروهی را سلب کرده‌است. ما سعی می‌کنیم با استفاده از راهنمایان مجرب محیط امن و با نشاطی را برای قشر مذهبی جامعه فراهم کنیم. هر خانواده می‌تواند با خودروی خودش در سفرها شرکت کند و به‌همین دلیل قیمت نهایی سفر بسیار ارزان تمام می‌شود.
افطاری با شیر برنج عسلی
هرچه به زمان ملکوتی اذان مغرب به افق تهران نزدیک‌تر می‌شویم فضای غرفه‌ها خلوت‌تر می‌شود، غرفه ها رفته‌رفته تعطیل می‌شوند و حضار خودشان را برای اقامه نماز جماعت آماده می‌کنند، پس‌از نماز نوبت به چای صلواتی می‌رسد، روزه‌داران روزه خودشان را با چای داغ باز می‌کنند و برای گرفتن بسته افطاری عازم فضای باز خارج از شبستان می‌شوند.
افطاری شامل شیر برنج عسلی، یک پاکت شیر کم‌چرب و دو عدد ساندویچ می‌شود. ساندویچی که کسی اسمش را نمی‌داند و بیشتر به شیرینی شباهت دارد. ماده‌ای شبیه شکلات را وسط دو عدد نان ساندویچی گرد گذاشته‌اند. هر چه هست خوردنش در هوای بهاری و لطیف نمایشگاه حسابی می‌چسبد.