چند سالی میشود که دیدارهای بانوان با رهبر انقلاب تبدیل به رسمی در آستانه سالروز میلاد حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها شده است. دیداری که برای برخی از اقشار جامعه جذابیت خاصی دارد. از آن دیدارهایی که همه توقع بیان دیدگاههای جذاب و جدید از سخنرانان دارند و روی بیانات رهبری هم متمرکز میشوند. این بیانات شاید مهمترین جهتدهی و تعیین خط مشی در حوزه زنان است. رهبری هرسال با دقت خاصی اهم موضوعات و چالشهای این حوزه را بیان میکنند و نکات مطرح شده گویای اشراف و اطلاع دقیق ایشان از چالشهای این حوزه است.
امسال هم مطابق رسم هر ساله اقشار مختلفی از بانوان به نمایندگی از جامعه زنان در حسینیه امام خمینی (ره) حاضر شدند. این دیدار بسیار ویژه است. همه چیز آن جذاب است. از جملات حک شده بر کتیبهها در محل سخنرانی رهبر انقلاب، تا سخنان مگو و گاه سانسوری برخی از سخنرانان و حتی حال و هوای خاص و احساسی حاکم بر جلسه. همین که بانوان در جلسهای در این سطح فرصت طرح دیدگاههای خود را به دست میآورند و عالیترین مقام کشور گوش میدهد و یادداشت برمیدارد بر جذابیت این جلسه میافزاید.
در بیانات امسال رهبر انقلاب با اشاره به سیره زندگی حضرت زهرا (س) الگویی متعالی برای زنان جامعه ترسیم کردند که در آن بر همه نقشهای خانوادگی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زن تاکید شده است. هم چنین ایشان با پرداختن به جزئیات، به ترسیم منشور خانواده پرداختند. توجه ایشان به جایگاه مادری، مکمل بودن زن و مرد در عین تفاوتها، برابری زن و مرد و توانمندیهای علمی و فرهنگی بانوان بازتاب بسیاری پیدا کرد. علاوه بر اینها رهبری با شناختی که از نگاه غرب به مسئله زن دارند به صورت ویژه نقشه دشمن در سوءاستفاده از زنان برای کنترل جوامع را افشا کردند و در پایان به مسئله مقاومت پرداختند.
با نگاهی به بیانات رهبری در دو دیدار قبلی با بانوان در میابیم که گویی رهبر انقلاب عامدانه روند یکسانی را در بیانات اتخاذ کردهاند و حتی برخی نکات را عیناً تکرار میکنند. مسئله برابری زن و مرد، زوجین و مکمل بودن دو جنس، لزوم نقش اجتماعی بانوان، تبیین نگاه ابزاری غرب به زن و برخی نکات دیگر هر سال محل بحث ایشان است. بانوان در سخنرانی پیش از بیانات، مطالبات و گلایههایی را مطرح میکنند و سپس سیر مشابهی از بیانات از سوی رهبر انقلاب ایراد میشود. گویی این محتوای ثابت گره کور و چالشی لاینحل است که ایشان برای رفع آن تلاش میکنند و مجبور به تکرار هستند.
این تکرار از کجا نشأت میگیرد؟
آیا حوزه زنان و مشکلات عدیده آنان مطلب دیگری ندارد؟ پس چرا سطح بحث پیشرفتی نمیکند و مطلب بیشتری به حوزه زنان اضافه نمیشود؟
مشکل از رهبری نیست. زیرا این تکرار نشانه از یک رکود و انسداد در ادبیات و عدم بسط نظری حوزه زنان است و تا زمانی که این مسائل همچنان در جامعه حل نشده باشد و از شبهاتی مانند «دوگانه زن در خانه و زن در اجتماع»، دوگانه «عقلانیت و احساس» عبور نکرده باشیم، رهبر انقلاب مانند یک معلم صبور در مقام توضیح و تبیین در این جلسات سخن خواهند گفت و سوال و شبهه پاسخ میدهند.وظیفه تکرار و یادآوری سخنان رهبری، شرح و بسط خط مشیهای طرح شده توسط ایشان بر عهده نخبگان و فعالین حوزه زنان و رسانهها است ایشان هم گامهای بعدی را مشخص کنند و راه را برای ما روشن کنند
بانوان نیز به مطالبه، گلایه و درد دل از فضای بسته و محدودی که عدهای با کجفهمی ایجاد کردهاند، خواهند پرداخت. هر سال به حسینیه امام خمینی پناه میبرند، دردی را فریاد میزنند و بازمیگردند و باز هم این رهبر انقلاب است که صبورانه و پدرانه شبهه پاسخ میدهد و تکرار میکند.
در حالی که وظیفه تکرار و یادآوری سخنان رهبری و شرح و بسط خط مشیهای طرح شده توسط ایشان بر عهده نخبگان و فعالین حوزه زنان و رسانهها است. ما باید هرسال برویم و به ایشان در خصوص روند رو به پیشرفت حوزه زنان و مسائل حل شده گزارش بدهیم نه اینکه همچنان مطالبه و گلایه کنیم. ایشان هم گامهای بعدی را مشخص کنند و راه را برای ما روشن سازند. اما وضعیت موجود نشان از عقبماندگی اندیشهای ما در حوزه زنان است.
عقبماندگی حاصل جنگ همیشگی دو نگاه؛ از رنجی که میبریم
یکی از علل ساکنبودن و رکود در حوزه زنان شاید این درگیری است که همچنان میان جریان متحجر و کوتهنگر و جریان فمینیسم به عنوان مطالبهگر ظاهری حقوق زن در جامعه ما وجود دارد و آنقدر این آش شور شده است که راهی برای ورود گفتمان رهبری به عرصه عمومی جامعه وجود ندارد.
زنان با مطالبههای گوناگون، شبهات و تناقضها، موانع متعدد در برابر حرکت رو به جلو، نگاههای سلیقهای و گاهاً سیاسی و حتی امنیتی مواجه میشوند. هنوز بسیاری از حقوق زنان نادیده گرفته میشود و هنوز خودشان هم نمیدانند که آیا تکلیفشان در خانه و خانهداری است و در برابر جامعه مسئولیتی دارند یا ندارند. هنوز هم شبهات مربوط به عقل و احساس زن مطرح است. هنوز باید برای اینکه شنیده شوند ابتدا خود و جایگاهشان در نظام هستی را ثابت کنند. باید برای نفی نگاه ابزاری انسانبودنشان را یادآوری کنند. همچنان باید به عدهای بگوید که اگر از حقوق زنان حرف میزنند و سخن از برابری میگویند و یا اگر تاکید میکنند که فقه زنان باید پویا شود لزوماً فمینیست نیستند.همچنان باید به عدهای بگوید که اگر از حقوق زنان حرف میزنند و سخن از برابری میگویند و یا اگر تاکید میکنند که فقه زنان باید پویا شود لزوماً فمینیست نیستند
جالب است که رهبر انقلاب در سخنان امسالشان صراحتاً بر تقلید از زنان مجتهد تاکید کردند که بازتاب زیادی هم داشت. گویی تا به حال چنین چیزی مطرح نبوده که لازم باشد رهبری به این نکته اشاره کند. به گونهای که ما اگر از چنین مطالبی سخن میگفتیم حتماً «فمنیست مذهبی» خوانده میشدیم. چه بسا فمنیسم هم از درد و احقاق حقی شروع شد و به بیراهه کشید که ما امروز برای فرار از فمینیسم از آن سوی بام افتادهایم و آن را تبدیل کردهایم به ناسزایی که باربط و بیربط، بار دغدغهمندان و فعالان حوزه زنان میکنیم.
از جهت دیگر زنان امروز جامعه، باید برخی دیگر را که بدبینانه و غربگرایانه به هر موضوع مرتبط با اسلام مینگرند، را نیز قانع کنند که اگر سخن از اسلام به میان میآورند و حرف خانواده و نقش زن را پیش میکشند متحجر نیستند.
مسئولیت این عقبماندگی بیش از هر کسی بر عهده نخبگان جامعه است که نمیتوانند بر مدار گفتمان رهبر انقلاب حرکت کرده و فلسفه و ادبیات این حوزه را بر مبنای الگوی سوم زن ارتقا بخشند. تقصیر متوجه رسانه ما است که در این فضا ضعیف عمل کرده یا خود را کنار کشیده است. مقصر همین فضای مصلوب است که نمیتوان حتی سخنان رهبری را در آن گسترش داد.
تا زمانی که این سوالات و شبهات حل نشود و رهبری هر سال ببینند که مسئله حوزه زنان همان همیشگی است و فعالان حوزه زنان درگیر سوال مهمتر و فراگیرتری از ایشان نیستند، ناچار میشوند باز هم این مطالب را تکرار کنند و پاسخ بگویند
برخی معتقدند در جامعهای که هنوز گفتن این دست مطالب مورد پذیرش نیست، گاه لازم است یادآوری شود. یادآوری بد نیست اما تنها به یادآوری بسنده کردن، یعنی قرار نیست تغییری در حوزه زنان حاصل شود. آیا بعد از این همه تکرار، باز هم یادآوری لازم است؟ گویا عدهای دیدارهای اینچنینی با رهبری را تشریفاتی بیش نمیبینند و تمام سخنان رهبر انقلاب در خصوص نقش و جایگاه زن در پیروزی و پیشبرد انقلاب را تعارف تلقی کرده یا نهایتاً نصیحتی به مردان، که کمی با زنان ملایمتر رفتار کنند و آش همان است و کاسه همان کاسه. امام جامعه اگر مطلبی میگوید ما باید آن را پیشران حرکت خود قرار دهیم و از جایی که هستیم جلوتر برویم.
الگوی سوم زن؛ عینی یا انتزاعی؟
اما الگوی سوم زن مسئلهای جدید و کاملاً انتزاعی یا روی کاغذ نیست که ما چندین سال منتظر باشیم رهبری بیاید تعریفش کند و عدهای هم تلاش کنند بلکه محقق شود و ناگهان زنان جامعه ما دگرگون شده و جور دیگری که نمیدانیم چگونه است، رفتار کنند! رهبر انقلاب سالها پیش این نظریه را تعریف کرده و بارها به آن پرداختهاند. مصادیق عینی آن هم اکنون قابل مشاهده است.
الگوی سوم همان چیزی است که در بطن جامعه ما حضور دارد. همان حرکت تاریخی زن که امام آن را تکلیف زن میداند و میفرماید: «این انقلاب به برکت زنان پیروز شده است». همان حرکتی که بر مبنای آن رهبر انقلاب زن را «معمار ایران جدید» دانسته و با تحقق تمدن اسلامی در رابطه است. همان نگاه و تفکری که مقاومت به آن وابسته است و ما این روزها حضور فداکارانه و شجاعانه زن را در عرصههای مختلف جهاد و مقاومت شاهد هستیم. الگوی سوم برایند حرکت زن و مرد در واحد زوجیت است به سوی «حیات طیبه».
زنان بسیاری امروز در جامعه ما در ذیل گفتمان الگوی سوم در حال حرکت به سوی افقهای روشن پیش رو هستند. حتی اگر خودشان هم ندانند و گاه با سوالات و موانع بسیاری روبهرو شوند، این حرکت متوقف نشده و نخواهد شد. اما متأسفانه این قشر بیصدا و بیزبان هیچ حمایت خاصی ندارد و جز رهبری که خود به تنهایی علم این گفتمان را به دوش میکشد، پناهگاهی نمییابد. زیرا هنوز عدهای به دنبال پاسخ به شبهه عقلانیت و احساس زن یا نقش اجتماعی زن هستند و یا انگشت اتهام به سمت اسلام دراز میکنند. عدهای هم با بستن همه درها به روی زنان در شیپور تهجر میدمند، سوال روی سوال ایجاد میکنند و مانع شناسایی زن انقلابی ذیل گفتمان اسلام عزیز میشوند و اگر رویشان بشود رهبری را هم فمینیست میخوانند.مسئله ما امروز تحقق الگوی سوم نیست. مسئله بسط نظری و دارای ادبیات شدن آن است. مسئله پژواک دادن به صدای زن مسلمان ایرانی انقلابی است
هرچند این دو گروه صرفاً حرکت زنان مسلمان انقلابی موسوم به الگوی سوم زن را تا حدی کُند میکنند. اما نمیتوانند آن را متوقف کنند. بدیهی است که زنان جامعه ما برای حفظ هویت، فرهنگ و آرمانهای انقلاب اسلامی ایستادگی بسیاری کردهاند و الگوی سوم را تحقق بخشیدهاند. اما این قشر از جامعه همواره اقلیت فرض شده و بیصداترین قشر جامعهاند که در متن جامعه حضور دارند.
مسئله ما امروز تحقق الگوی سوم نیست. مسئله بسط نظری و دارای ادبیات شدن آن است. مسئله پژواک دادن به صدای زن مسلمان ایرانی انقلابی است.
ای کاش محور سخنان مدعوین در جلسه بعدی به جای گلایه و مطالبه، ارائه گزارش پیشرفت به رهبری و درخواست روشنساختن افقهای جدید و بر عهده گرفتن مسئولیتهای بیشتر برای زنان باشد و گرنه بیش از این تعمیق عقبماندگی ما، از رهبر انقلاب است.