به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ دکتر فرهمندپور با قدردانی از حضور آرام، صبور، مقاوم و پرشور مردم در صحنههای مختلف، به نقش همیشگی و پررنگ خانواده ایرانی، بهویژه زنان، در تحولات مرتبط با نهضت انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: از نخستین روزهایی که نهضت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام (رحمةاللهعلیه) شکل گرفت، زنان ایرانی نقش مشخص و پررنگی ایفا کردند و میتوان گفت در سالها و ماههای پایانی نهضت که منتهی به پیروزی انقلاب شد، این بانوان بودند که به روند پیروزی انقلاب جهش و شتاب بخشیدند. این نقشآفرینی پس از آن نیز، در سالهای دفاع مقدس و تا به امروز، ادامه داشته است.
وی سپس با فاصله گرفتن از تحلیلهای صرفاً سیاسی و با نگاهی از منظر یک فعال اجتماعی و متخصص حوزه خانواده، به دغدغهای مهم در چند دهه اخیر پرداخت و با اشاره به افول و کاهش قدرت و انگیزه عاملیت در خانوادهها، تصریح کرد: با فاصله گرفتن از سالهای انقلاب و دفاع مقدس و با حرکت جامعه بهسوی ثبات، بهتدریج شاهد کاهش عاملیت خانوادهها بودهایم. بسیاری از امور تربیتی و فرهنگی به نهادهای اجتماعی، مدنی و حاکمیتی واگذار شده است.
رئیس شورای فرهنگ اجتماعی خانواده و زنان افزود: انتظار میرفت خانوادهها نقش فعالتری در این حوزهها ایفا کنند، اما ما کمکم و بهتدریج شاهد کاهش این عاملیت بودیم. این مسئله همواره یکی از دغدغههای فعالان اجتماعی بوده است. به نظر میرسد حتی حاکمیت نیز تا حدی با این وضعیت کنار آمده و با به رسمیت شناختن آن، کوشیده است با توسعه حدود و ثغور مداخلات خود در امور خانواده، کمکاری خانواده را جبران کند.
وی تصریح کرد که در مواردی، خانواده به حوزهای تبدیل شده بود که دیگر نهادها باید برای مسائل آن، نظیر تحکیم بنیان خانواده و مناسبات والدین و فرزندان، چارهاندیشی میکردند.
فرهمندپور رخدادهای بینظیر چند روز اخیر را نقطه عطفی در روند بازگشت عاملیت به خانوادهها دانست و گفت: اتفاق بینظیری که در این روزها در کشور رخ داد، بازگشت پرشتاب، اثربخش و چشمگیر عاملیت به خانوادهها بود. خانوادهها نهتنها انگیزهای فوقالعاده برای کنشگری پیدا کردند، بلکه احساس قدرت قابل توجهی نیز برای ایفای نقش داشتند. آنان به این جمعبندی رسیدند که در مناسبات، موقعیتها و چینش نیروها و ظرفیتها در وضعیت کنونی، نقش دارند و دارای مأموریتاند.
وی دلیل این تحول را غفلت از تعریف درست نقش خانواده در سالهای گذشته عنوان کرد و با ذکر نمونهای از ایفای نقش مادران در آموزش فرزندان طی دوران کرونا، یادآور شد: هرگاه وظیفهای بر دوش خانوادهها نهاده شده، آنان توانستهاند بهخوبی از عهده آن برآیند.
به باور فرهمندپور، این واقعیت نشان میدهد که مشکل اصلی نه در توانمندی خانواده، بلکه در توزیع نقشها، تولید نقشها و انتقال انتظارات نقشآفرینی به خانوادهها بوده است.
وی بازگشت انتظار نقشآفرینی مؤثر و عاملیت اثربخش به خانواده را رخدادی مطلوب دانست و تأکید کرد: خانوادهها از مجموعهای از مسائل که باید توسط حکمرانی حل شود، به مجموعهای از ظرفیتها و راهحلها تبدیل شدهاند که میتوانند در حل مسائل اجتماعی نقشآفرین باشند؛ از جمله در توزیع شربت در صفهای بنزین یا میزبانی از مسافران در شهرهای مختلف. ضروری است برای خانوادهها نقش درستی تعریف کنیم و فضای اجتماعی را در جهت نقشآفرینی صحیح و عاملیت مؤثر خانوادهها هدایت کنیم.
فرهمندپور در ادامه عوامل بازگشت عاملیت خانوادهها را بر سه مؤلفه آگاهی، احساس مسئولیت و توانمندی برای پذیرش مسئولیت مبتنی دانست و گفت: جامعه ایرانی در موقعیتهای خاص و استثنایی، بهسرعت به سطح لازم از حساسیت و مسئولیتپذیری میرسد و در پی زمینههایی برای ایفای نقش میگردد.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد که ما، بهعنوان سیاستگذاران و مدیران، باید از این حادثه تجربهای ارزشمند کسب کنیم، آن را مستندسازی کرده و بهصورت مهندسی معکوس تحلیل کنیم تا دریابیم چه عواملی باعث این تحول شد، شاخصهای جلب توجه و بهکارگیری این ظرفیتها چه بوده و چگونه میتوان در شرایط عادی نیز از آنها بهرهمند شد.
وی همچنین گفت: مدتی است که بهاشتباه، در حال فرافکنی برخی ناکارآمدیهای خود در مدیریت فرهنگی و اجتماعی به نسل نوجوان هستیم. ما مدتهاست نسلی را - بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، خوشایند یا ناخوشایند - متهم میکنیم، در حالیکه مشخص شده این نسل تا چه اندازه پایکار است، تا چه حد با هنجارهای جمعی همراهی دارد و چه سرمایه ارزشمندی برای نقشآفرینی در موج درهمتنیده و پویای مطالبات اجتماعی به شمار میرود.
وی به تلاشهای نوجوانان در تولید محتوا و اثرگذاری در فضای داخلی و بینالمللی اشاره کرد و افزود: این نشان میدهد اگر بتوانیم این ظرفیتها را مستندسازی کرده و شاخصهای بهرهگیری از آنها را شناسایی کنیم، میتوان در شرایط عادی نیز از این توانمندیها بهرهبرداری کرد.
فرهمندپور در ادامه به نقش ویژه زنان پرداخت و با تفکیک میان «امنیت» و «احساس امنیت»، تأکید کرد: به نظر میرسد توسعه احساس امنیت، کارویژهای زنانه است. امروز در بسیاری از خانوادهها، با فقدان امنیت مواجه نیستیم؛ بلکه مشکل اصلی، احساس ناامنی در میان فرزندان و اعضای خانواده است. ما بیش از آنکه با ناامنی روبرو باشیم، با احساس ناامنی دستوپنجه نرم میکنیم.
وی افزود: به باور من، امروز این زنان هستند که باید پاسداران احساس امنیت در خانواده باشند. اگر بتوانیم این مسئولیت را به درستی به بانوان منتقل کنیم و شیوههای توسعه این الگو را به آنان آموزش دهیم، خواهیم دید که زنان، مادران و دختران تا چه حد میتوانند در توسعه احساس امنیت موفق و اثربخش عمل کنند.