مادر

علم به ما می‌گوید که پاسخگویی عاطفی، ثبات، حمایت از استقلال و مراقبت از سلامت روان مادر، کلیدهایی هستند که درهای رشد سالم کودک را باز می‌کنند.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده، وقتی از «مادر خوب» یا «مادر کامل» حرف می‌زنیم، اغلب ذهن‌ها به سوی مادری می‌رود که همیشه حاضر و بی‌نقص و خستگی‌ناپذیر است، اما روان‌شناسی رشد تصویر دیگری به ما نشان می‌دهد: مادری که "امن" است، نه مادری که "کامل" است. مفهومی که ریشه در نظریه دلبستگی دارد و آینده روانی کودک را شکل می‌دهد.

مادر امن کیست؟

مفهوم «مادر امن» ریشه در نظریه دلبستگی جان بالبی، روان‌شناس برجسته بریتانیایی، دارد. تئوری دلبستگی (Attachment Theory) که نخستین‌بار توسط روان‌تحلیل‌گر بریتانیایی جان بالبی در دهه ۱۹۶۰ مطرح شد، یکی از سنگ‌بنای اصلی روان‌شناسی رشد کودک به‌شمار می‌رود. طبق این نظریه، کیفیت رابطه بین کودک و مراقب اصلی (که اغلب مادر است) در سال‌های نخست زندگی، زیربنای احساس امنیت، اعتماد، هویت و روابط آتی کودک در بزرگسالی را پی‌ریزی می‌کند.

در سال ۱۹۷۸، مری اینزورث، پژوهشگر همکار بالبی، در پژوهش معروف خود با نام «موقعیت ناآشنا» نشان داد کودکانی که مادرانشان در موقعیت‌های بحرانی حضور ثابت، حساس و پاسخگو داشتند، دلبستگی ایمن‌تری به مادر پیدا کردند. این کودکان در نبود مادر نگران می‌شدند، اما پس از بازگشت او آرام می‌گرفتند. آنها در سال‌های بعد، خودتنظیمی بهتری، اضطراب کمتر، و توانایی اجتماعی بالاتری داشتند.

طبق مطالعات بالبی و پژوهش‌های بعدی مری اینزورث، مادر امن کسی است که به‌عنوان یک «پایگاه امن» برای کودک عمل می‌کند، اما لزوماً همیشه بی‌نقص و حاضر نیست. ویژگی‌های کلیدی مادر امن عبارت‌اند از:

۱. حضور عاطفی مداوم، نه فیزیکی مطلق

پژوهش‌ها (مثلاً کارهای دانیل سیگل و مری اینزورث) نشان داده‌اند که حضور هیجانی پایدار بسیار مهم‌تر از حضور صرف فیزیکی است. کودکی که بداند مادرش احساس او را می‌فهمد، حتی در غیاب او نیز احساس امنیت خواهد کرد.

برخلاف تصورات رایج، مادر امن نباید همیشه آرام، مهربان و خندان باشد. حتی دونالد وینیکات، روان‌پزشک کودک، اصطلاح «مادر به‌اندازه‌کافی خوب» (Good Enough Mother) را مطرح کرد تا تأکید کند کودک برای رشد روانی سالم، به مادری انسانی نیاز دارد؛ نه بی‌نقص. اشتباهات کوچک و جبران‌شده مادر، به کودک کمک می‌کند تا با ناکامی‌ها کنار بیاید.

۲. گوش‌دادن فعال و همدلی

مطالعات منتشرشده در ژورنال Child Development نشان می‌دهند که پاسخگویی عاطفی مادر به نیازهای کودک، مهم‌ترین عامل در ایجاد دلبستگی ایمن است. مادران امن به سیگنال‌های عاطفی کودک از گریه‌های نوزادی گرفته تا ابراز احساسات در سنین بالاتر با حساسیت و دقت پاسخ می‌دهند. برای مثال، وقتی نوزاد گریه می‌کند، مادر امن به‌جای نادیده گرفتن یا واکنش تند، سعی می‌کند نیاز او (گرسنگی، خستگی یا نیاز به محبت) را شناسایی و برآورده کند. این پاسخگویی به کودک می‌آموزد که احساساتش مهم هستند و دنیای اطرافش قابل اعتماد است.

۳. قابلیت تنظیم هیجانات خود مادر

یکی از مهم‌ترین فاکتورها، توانایی مادر در تنظیم هیجانات خود در مواجهه با بحران‌هاست. اگر مادر بتواند هنگام گریه، عصبانیت یا بی‌قراری کودک، آرامش خود را حفظ کرده و با صدای نرم پاسخ دهد، این الگو را به کودک هم منتقل می‌کند. مادر امن در موقع ترس، ناراحتی یا عصبانیت کودک، ابتدا گوش می‌دهد و بعد واکنش نشان می‌دهد، نه برعکس.

۴. مادر آرام، کودک آرام

تحقیقات اخیر در Frontiers in Psychology (۲۰۲۱) نشان می‌دهند که سلامت روان مادر تأثیر مستقیمی بر رشد عاطفی کودک دارد. مادران امن معمولاً آگاهی خوبی از احساسات و استرس‌های خود دارند و می‌توانند آنها را مدیریت کنند. این مادران به‌جای انتقال اضطراب یا خشم به کودک، از تکنیک‌هایی مثل تنفس عمیق، گفت‌وگو با همسر یا مشاوره استفاده می‌کنند تا آرامش خود را حفظ کنند. این آرامش به کودک منتقل می‌شود و او را از تأثیرات منفی استرس والدین محافظت می‌کند.

۵. ثبات و پیش‌بینی‌پذیری

بر اساس مقاله‌ای در Journal of Family Psychology (۲۰۲۰)، ثبات در رفتار و واکنش‌های مادر به کودک کمک می‌کند تا او دنیای اطراف را قابل پیش‌بینی ببیند. مادران امن برنامه‌های روزمره‌ای مثل ساعت خواب، غذا یا بازی را با انعطاف‌پذیری معقول حفظ می‌کنند. این ثبات به کودک کمک می‌کند تا احساس کنترل و امنیت کند. برای مثال، تحقیقی در دانشگاه کمبریج نشان داد کودکانی که والدینشان برنامه‌های منظمی برایشان دارند، اضطراب کمتری را در مواجهه با تغییرات تجربه می‌کنند.

۶. سازگاری و نه کنترل‌گری

مطابق یافته‌های روان‌شناس رشد Ross Thompson، مادران امن در برابر نیازهای کودک انعطاف‌پذیرند، اما او را کنترل نمی‌کنند. آنها به کودک اجازه می‌دهند کنجکاوی کند، خطرهای کوچک را تجربه کند، اما در عین حال مرزهای ایمن هم تعیین می‌کنند.

مادران امن به کودکانشان اجازه می‌دهند تا به‌تدریج استقلال خود را کشف کنند. مطالعه‌ای در Developmental Psychology (۲۰۱۹) نشان می‌دهد مادرانی که به کودکانشان فرصت تجربه و حتی شکست می‌دهند (در عین حمایت عاطفی)، به رشد اعتمادبه‌نفس و خودکارآمدی آنها کمک می‌کنند. این مادران به‌جای کنترل بیش‌ازحد یا حمایت افراطی، تعادلی بین هدایت و آزادی ایجاد می‌کنند. برای مثال، وقتی کودک تلاش می‌کند اسباب‌بازی‌اش را سرهم کند، مادر امن به‌جای انجام کار به‌جای او، تشویقش می‌کند و در صورت نیاز راهنمایی ظریفی ارائه می‌دهد.

مادر امن لزوماً مادر ایده‌آل نیست

برخلاف تصورات رایج، مادر امن نباید همیشه آرام، مهربان و خندان باشد. حتی دونالد وینیکات، روان‌پزشک کودک، اصطلاح «مادر به‌اندازه‌کافی خوب» (Good Enough Mother) را مطرح کرد تا تأکید کند کودک برای رشد روانی سالم، به مادری انسانی نیاز دارد؛ نه بی‌نقص. اشتباهات کوچک و جبران‌شده مادر، به کودک کمک می‌کند تا با ناکامی‌ها کنار بیاید.

پیامدهای نبود «مادر امن»

تحقیقات بلندمدت، از جمله مطالعه «Minnesota Longitudinal Study of Risk and Adaptation»، نشان داده که سبک دلبستگی کودک در سه سال نخست، با روابط عاطفی، تحصیلی و شغلی او در بزرگسالی همبستگی دارد.

کودکی که مادرش یا مراقب اصلی‌اش رفتاری ناپایدار، غایب، عصبانی، یا کنترل‌گر دارد، ممکن است به یکی از سه الگوی ناسالم دلبستگی دچار شود:

دلبستگی اجتنابی: کودک به ظاهر مستقل است (برون‌گرایی ظاهری)، اما از برقراری ارتباط عاطفی می‌ترسد. پژوهش اینزورث در «موقعیت ناآشنا» نشان دادکه این کودکان هنگام بازگشت مادر تماس را رد می‌کنند اما ضربان قلب آنها همچنان بالا می‌ماند که نشان‌دهنده‌ی اضطراب پنهان است.

همچنین متاآنالیزهای جدید مشخص کرده که ککودکان دارای دلبستگی اجتنابی نسبت به افراد دارای دلبستگی ایمن، میزان بیشتری اضطراب و نشانه‌های درونی‌شده دارند. طبق مقاله‌ای که در پایگاه سلامتی WebMD نیز منتشر شده، به دلیل والدین عاطفی غایب یا انتقادگر، کودک خودبسنده می‌شود و از صمیمیت می‌ترسد.

دلبستگی دوسوگرا: کودک ناپایدار، نگران و وابسته است، چون نمی‌داند آیا مادرش پاسخگو خواهد بود یا نه. در وضعیت ناآشنا، این دسته کودکان پیش از جدا شدن مضطرب‌اند و پس از بازگشت مادر نیز آرام نمی‌شوند؛ نشان‌دهنده نوسان بین نیاز به امنیت و وظیفه‌ی واکنش به اضطراب.

دلبستگی آشفته: کودک دچار ترس و بی‌اعتمادی عمیق می‌شود، که در آینده ممکن است با مشکلات رفتاری یا شخصیتی بروز کند. طبق مطالعات رفتار بی‌نظم/ترس‌آمیز زمانی رخ می‌دهد که مراقب (مادر) هم منبع ایمنی کودک است و هم منبع ترس و افراد دارای این سبک اغلب در بزرگسالی با مشکلات خلقی و رفتارهای ناپایدار مواجه می‌شوند.

مطابق یافته‌های روان‌شناس رشد Ross Thompson، مادران امن در برابر نیازهای کودک انعطاف‌پذیرند، اما او را کنترل نمی‌کنند. آنها به کودک اجازه می‌دهند کنجکاوی کند، خطرهای کوچک را تجربه کند، اما در عین حال مرزهای ایمن هم تعیین می‌کنند.

نقش پدر و محیط اطراف

اگرچه این گزارش بر نقش مادر تمرکز دارد، اما پژوهش‌ها نشان می‌دهند که پدران، مادربزرگ‌ها، معلمان و مراقبان نیز می‌توانند نقش "منبع دلبستگی ایمن" را ایفا کنند. کودکانی که یکی از مراقبانشان امن و پاسخگو بوده، بهتر از پس دشواری‌ها برمی‌آیند.

مطالعه‌ای در ژورنال Attachment & Human Development (۲۰۲۴) نشان داده است که کودکانی که دست‌کم با یکی از مراقبان خود (چه مادر، چه پدر یا دیگران) رابطه‌ای ایمن و پاسخ‌گو داشته‌اند، در مواجهه با استرس، اضطراب و ناملایمات زندگی عملکرد بهتری دارند. به‌عبارت دیگر، حتی اگر دلبستگی با مادر ضعیف باشد، وجود یک منبع جایگزین و ایمن می‌تواند بسیاری از آسیب‌های احتمالی را خنثی یا کاهش دهد.

پژوهشگر رشد کودک، Ross Thompson، در مطالعاتش تأکید دارد که «دلبستگی ایمن یک فرایند انحصاری نیست؛ بلکه یک شبکه حمایتی قابل توسعه است». این یعنی کودک می‌تواند به مرور، پیوندهای عاطفی امن با افراد مختلفی بسازد که هریک نقشی مکمل در رشد هیجانی او ایفا می‌کنند.

لازم است بگوییم مادر امن بودن یک مقصد نیست، بلکه سفری است که با عشق، صبر و یادگیری همراه است. برای والدینی که این گزارش را می‌خوانند، پیام روشن است: شما نیازی به کامل بودن ندارید، کافی است با قلب باز و آگاهی در کنار فرزندانتان باشید. دنیای آنها با حضور امن شما روشن‌تر و امن‌تر خواهد بود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 1 =

آخرین‌ها