به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده، حسن نوروززاده، روانشناس و روانکاو بالینی در نشست هشتم از سلسله نشستهای افزایش آگاهی در شرایط بحران با عنوان «مدیریت احساسات و هیجانات در شرایط بحرانی» که امروز، ۶ مرداد به همت جهاددانشگاهی قم و فرماندهی انتظامی استان به صورت مجازی برگزار شد، با اشاره به اینکه انسان همواره در معرض مواجهه با بحرانها و تروماهای زندگی است، بیان کرد: آغاز مسیر مواجهه با بحرانها، آغاز تولد انسان و نخستین ترومای او، هنگام خارج شدن از رحم مادر است. در همان لحظه، گریهاش فریادی است از سر ناچاری و نیاز و این شروعی است بر سفر پرچالش او در زندگی و آخرین تروما نیز مرگ است؛ اخیراً، جنگ ۱۲ روزه، نمونهای دیگر از حملات بحرانهایی است که بر سر راهمان قرار گرفتند.
وی افزود: اگر فرض کنیم که زندگی بدون بحران و تروما ممکن است، اشتباه است و هر روانکاو و فرد آگاه میداند که زندگی، ذاتاً با مشکل همراه است، اما مهم این است که چگونه این مشکلات را مدیریت کنیم، چگونه از پس آنها برآییم و بتوانیم هوشمندانه و با ظرفیت روانی بالا، از بحرانها عبور کنیم و زندگی کنیم.
این روانشناس بالینی با بیان اینکه بحرانها در ظاهر با یکدیگر متفاوت هستند، اظهار کرد: عامل مشترک در برخورد با بحرانها، توانایی ما در مدیریت و سازگاری است و در این میان، بحرانها نه تنها مقطعی نیستند که انسان در لحظه خاصی با آن مواجه میشود، بلکه بخشی جداییناپذیر از حیات هر فرد هستند.
وی تأکید کرد: بحرانها محدود به یک مقطع خاص نیستند و اغلب افراد، این مشکلات را به سادگی عبور میدهند و بعضی دیگر، در مقابل آنها آسیبپذیرترند که این تفاوت، به شخصیت و تواناییهای روانی هر فرد بستگی دارد.
نوروززاده با ارائه تعریفی از احساسات و هیجانات، بیان کرد: باید بدانیم که چگونه افراد مختلف باتوجه به تفاوت در تجربیات احساسی، میتوانند در مواجهه با بحرانها، خود را کنترل و مدیریت کنند و تا زمانی که نتوانیم تفاوت میان احساس و هیجان را درک کنیم، در کنترل روابط و آرامش روانی خویش ناکام خواهیم بود.
وی ادامه داد: احساس، حالت درونی و تجربهای است که در طولانیمدت ممکن است در وجود ما بماند، مانند غم و اندوه که ممکن است روزها و هفتهها ادامه یابد اما هیجان، واکنشی سریع و زودگذر است که در لحظه بروز میکند و اغلب به رفتارهای سریع و گاهی ناسنجیده منجر میشود؛ مانند خشم و عصبانیت کوتاهمدت که اگر سرکوب شوند، ممکن است در رفتارهای زشتی مانند فریاد کشیدن، ضربه زدن یا واکنشهای تند ظهور یابند.
این روانکاو تصریح کرد: تفاوت اصلی میان احساس و هیجان این است که احساس، حالت روانیای است که معمولاً طولانیتر است و درون فرد باقی میماند، در حالیکه هیجان، واکنشی سریع، لحظهای و زودگذر است که رفتار فرد را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
ناتوانی در مدیریت هیجان مشکل عمده بروز بیماریهاست
وی مشکل عمده در بسیاری از بیماریها و اختلالات روانی را ناتوانی در کنترل و مدیریت این هیجانات دانست و اظهار کرد: سرکوب کردن احساسات منفی و ناخوشایند و ندانستن چگونگی کنترل هیجانات، میتواند روابط فردی، خانوادگی و کاری ما را دچار مشکل کند. بنابراین، شناخت و آگاهی از احساسات و هیجانات و نحوه مدیریت آنها، کلید سلامت روان و روابط سالم در زندگی است.
وی با بیان مصداق عملی آن، گفت: اگر حال درونمان خوب نیست، این نشاندهنده وجود احساس سرکوبشده یا نادیدهگرفتهشده است چون در غیر این صورت، روابط و زندگی اجتماعی ما دچار تأثیر منفی خواهند شد، پس شناخت بهتر احساسات و هیجانات، اولین قدم در مسیر سلامت روان و آرامش درونی است.
نوروززاده گفت: تمام احساسات ما، وقتی بهطور کامل و عمیق درونمان فعال شوند، تبدیل به هیجان میشوند، یعنی احساسات طولانیمدت، حالت درونی و عمیقتری هستند که در بخشهای مختلف بدن نمود پیدا میکنند. برعکس، هیجانات، واکنشهای سریع و گذرایی هستند که در لحظهای خاص رخ میدهند و اغلب هنگام بروز، در بافتها و قسمتهای متفاوت بدن احساس میشوند. مثلا وقتی ترس دارم، آن را در پاهایم احساس میکنم، یا وقتی غم را تجربه میکنم، در قفسه سینهام سنگین میشود. این نشان میدهد که هر حسی، چه مثبت و چه منفی، نمود خاصی در بدن دارد و شناخت این تفاوتها بسیار مهم است.
وی یکی از یکی از مهمترین مواردی که باید آموزش ببینیم را چگونگی مراجعه به احساسات و هیجانات خود، به ویژه در زمانهای تنش و بحران است دانست و گفت: کلید سلامتی روان پیبردن به چگونگی احساسات در زمان بحران است زیرا وقتی احساسات، اعم از غم، خشم، ترس یا گناهان، به درستی درک و شناخته نشوند، سبب بروز مشکلات روانی، جسمانی و روابط ناسالم میشود، پس یادگیری مراقبت و مشاهده دقیق از خود، یعنی تمرین خودآگاهی بسیار حیاتی است.
نوروززاده افزود: از طرف دیگر، مهم است بدانیم کنترل احساسات منفی، مانند اضطراب، خشم یا غم، در صورتی مؤثر است که بتوانیم آنها را شناخته و تنظیم کنیم، یعنی ابتدا نیاز است که تشخیص دهیم چه حسی داریم و چه واکنشی در بدن و ذهنمان رخ میدهد، فقط در این صورت، میتوانیم با تمرین و آموزش، هیجانات خود را کنترل و آرام کنیم. این مهارت، به ویژه در شرایط بحرانی مثل شرایط جنگ، امتحانهای کنکور یا هر موقعیت استرسزا، حیاتی است.
اضطراب به اندازه طبیعی، لازمه زندگی است
وی با بیان اینکه اضطراب، در حد سالم و طبیعی، لازم و مفید است، گفت: اگر اضطراب و استرس طولانیمدت و شدتی شود، برای ما زیانآور و مشکلساز خواهد بود. این حالت، همان disorder یا اختلال است که میتواند آسیبهای زیادی وارد کند و مهم است بدانیم که اضطراب، در بخشهای مختلف بدن بروز میکند و تا حدی طبیعی است اما وقتی شدت بگیرد، میتواند تمام عملکردهای بدن را مختل کند.
این روانشناس بالینی تأکید کرد: باید توجه داشت که هر علامت مانند گرفتگی عضلات، تیرگی دید، تپش یا سردی بدن و علائم بدنی دیگر، میتواند نشاندهنده شدت اضطراب باشد.
وی با ارائه روشهای مؤثر در کنترل اضطراب، اظهار کرد: یکی از روشهای مؤثر در کنترل اضطراب، تمرکز بر بدن و دقت به بافتها و احساسات آن است و وقتی دچار اضطراب شدید، به آرامی، توجه کنید که در کجای بدن احساس فشار یا تنش دارید، مثلاً با تمرکز بر دستها یا قسمتهایی از بدن که دچار گرفتگی شدهاند، میتوانید اضطراب را کاهش دهید. لمس کردن و گرمای بدن، در این فرآیند نقش کلیدی دارد؛ زیرا وقتی دستها را فشرده یا لمس میکنید و گرمای بدن را حس مینمایید، احساس آرامش و امنیت حاصل میشود. این احساس، برگرفته از تجربههای اولیه ما در آغوش مادر است و باعث آرامش درونی میشود.
نوروززاده یکی از مشکلاتی که امروز بسیاری از مردم با آن روبهرو هستند را حس ناایمن بودن نسبت به دلبستگیهای دانست و گفت: کسی که از چنین شرایطی برخوردار است، نیازمند به یافتن راهی برای تبدیل دلبستگیهای ناایمن به دلبستگیهای امن است.
وی با ارائه راهکار این معضل بیان کرد: هر وقت اضطراب را کنترل کنید، اگر اضطراب کنترل و تنظیم شود، دلبستگی شما بهطور طبیعی و ایمن خواهد شد، پس هرقدر بتوانیم اضطراب خود را در محیطهای مختلف، کاهش دهیم، تحول در دلبستگیمان اتفاق میافتد. این راهکار، کمک بزرگی است که حدود ۹۰ درصد از بیماران ما با اجرای آن، نتیجه قابل توجهی در کاهش اضطراب و در نتیجه ایمنتر کردن دلبستگیها دیدهاند.
خودآگاهی در روانکاوی بسیار مهم است
نوروززاده ادامه داد: یکی دیگر از راهکارهای مهم، تمرکز بر بافتهای بدن و احساس گرمای آن است، پروفسور جانسون آمریکایی تأکید میکند که در محیط درمان یا در کنار عزیزان، اگر همراهی شخصی دیگر در کنار ما است، درمانگر یا همراه، با آرامش و آرام صحبت کردن، اضطراب بیمار را کاهش میدهد و وقتی لبهای ما به آرامی و با تکرار مطالبی ناظر بر آرامش زمزمه میکنند، ناخودآگاه اضطراب از بین میرود.
وی در پایان تأکید کرد: در روانکاوی و دیگر رویکردهای روانشناسی و حتی در آموزههای اسلامی، خودآگاهی نقش مهمی دارد. روایتهای زیادی درباره اهمیت توجه و حضور در حال، در نماز و زندگی روزمره داریم. نماز بدون حضور و آگاهی، هیچ ارزشی ندارد. بنابراین، اگر زندگیمان آگاهانه و با توجه باشد، میزان آسیبپذیریمان کمتر خواهد شد. یکی از ابزارهای کلیدی در این مسیر خودمشاهدهگری است؛ یعنی در هر لحظه، هشیار باشید و بدانید چه میگذرد؛ مثلا، آیا اضطراب دارید یا آرامید، احساساتتان چیست، کجا هستید و چه میکنید.