کد خبر: 20919
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۴
image-20250918191350-1.jpeg

کارشناس غرب آسیا معتقد است برگزاری اجلاس خاخام‌های صهیونیست در باکو تلاش اسرائیل برای انتقال بحران از فلسطین به سمت قفقاز است.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ با اشاره به تحولات اخیر در منطقه قفقاز و پیش رویی برگزاری اجلاس خاخام‌های صهیونیست در باکو اظهار کرد: نکته‌ای بسیار مهم آن است که جمهوری آذربایجان و به‌ویژه شهر باکو نه تنها به‌عنوان یک شریک راهبردی، بلکه به‌عنوان حوزه‌ای از نفوذ رژیم صهیونیستی تعریف می‌شوند. مقامات اسرائیلی باکو را شریک استراتژیک و بخشی از حوزه نفوذ خود تلقی کرده‌اند. علت اصلی این وضعیت آن است که دولت الهام علی‌اُف در آذربایجان از مؤلفه‌های واقعی قدرت ملی و پشتوانه مردمی برخوردار نیست و به همین دلیل برای تضمین بقای سیاسی خویش، سیاست خارجی را بر مبنای امتیازدهی تنظیم کرده است.

وی افزود: بر همین اساس، باکو از مدت‌ها پیش به عرصه نفوذ رژیم صهیونیستی بدل شده است. بسیاری از رویکردها و عملیات‌های خرابکارانه اگرچه ممکن بود در آنجا اجرا نشود، اما دست‌کم طراحی و برنامه‌ریزی آن‌ها در همین حوزه صورت می‌گرفت. نکته مهم‌تر آن است که اسرائیل همواره کوشیده و همچنان می‌کوشد تا با همراهی ایالات متحده، بحران فلسطین در خاورمیانه را به قفقاز منتقل کند؛ به این معنا که دامنه درگیری را تغییر داده، جهت آن را منحرف ساخته و افکار عمومی را از آنچه در غرب آسیا و در ارتباط با فلسطین رخ می‌دهد، به سوی قفقاز معطوف کند.

این کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: این سیاست دلایل متعددی دارد؛ نخست، نزدیکی جغرافیایی قفقاز به تهران به‌عنوان پرچمدار گفتمان مقاومت اسلامی؛ دوم، وجود کشورهایی همچون آذربایجان که پس از فروپاشی شوروی استقلال یافته و بستر پذیرش نفوذ را دارند؛ و سوم، اختلافات ریشه‌دار میان آذربایجان و ارمنستان که زمینه یارگیری و بهره‌برداری خارجی را فراهم می‌سازد.

نشست خاخام‌ها در باکو؛ بخشی از پروژه مشروعیت‌بخشی اسرائیل

عزیزی با بیان اینکه اسرائیلی‌ها پس از حوادث ۷ اکتبر به‌طور جدی در روند عادی‌سازی با کشورهای عربی با دشواری روبه‌رو شدند، گفت: حتی در کشورهایی چون قطر نیز تحولات اخیر نشان داد که این فرایند برای اسرائیل به‌شدت تضعیف شده است. از این‌رو، تل‌آویو می‌کوشد این پروژه را از حوزه قفقاز و به‌ویژه آذربایجان آغاز کند.

وی اضافه کرد: در این میان، اختلافات آذربایجان و ارمنستان بستر مناسبی برای چنین سناریویی به شمار می‌رود. در این چارچوب، هم دامنه بحران از غرب آسیا به قفقاز منتقل می‌شود و هم یک حوزه نفوذ جدید برای اسرائیل تعریف خواهد شد. همچنین، به دلیل همسایگی با ایران، قفقاز می‌تواند به مرکزی برای توطئه‌چینی و برنامه‌ریزی عملیات‌های مختلف علیه جمهوری اسلامی بدل شود؛ به‌گونه‌ای که رژیم صهیونیستی احساس کند مرزهای اشغالگری خود را تا نزدیکی تهران گسترش داده است.

این تحلیلگر مسائل منطقه‌ای در ادامه گفت: موضوع برگزاری نشست خاخام‌ها در باکو نیز در همین راستا قابل تحلیل است؛ یعنی بخشی از پروژه مشروعیت‌بخشی اسرائیل و انتقال روند عادی‌سازی از جهان عرب و غرب آسیا به حوزه قفقاز. آن‌ها بر این باورند که دولت آذربایجان ظرفیت لازم برای چنین پروژه‌ای را داراست. با این حال، این روند به‌طور مستقیم به هویت اسلامی، شیعی و ملی مردم آذربایجان آسیب وارد می‌کند و به همین دلیل با مخالفت‌های گسترده مواجه شده است. منتقدان بر این باورند که بیش از هر چیز، هویت ملی و دینی آذربایجان در معرض تهدید جدی قرار گرفته است.

پیامدها برای ایران و واکنش احتمالی جامعه آذربایجان

عزیزی گفت: در پرتو این شرایط، این پرسش اساسی مطرح می‌شود که راهبرد دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران چه باید باشد؛ زیرا تحولات اخیر به‌طور مستقیم بر منافع ملی کشور تأثیرگذار است و رژیم صهیونیستی از منظر امنیتی در پی آن است که سایه خود را بر ایران بیفکند. همچنین باید پرسید آیا این مسئله ابعاد فرهنگی نیز دارد و جمهوری اسلامی چه نوع رویکردی را باید در این زمینه اتخاذ کند.

وی تأکید کرد: آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که اولاً این روند تهدید مستقیمی برای تهران به شمار نمی‌رود. اقدامات امنیتی که دولت آذربایجان دنبال می‌کند حتی در داخل این کشور نیز با مخالفت جدی مردم، ملی‌گرایان و توده‌های اجتماعی روبه‌روست. نباید فراموش کرد که اکثریت جامعه آذربایجان شیعه هستند. بنابراین، تأثیرگذاری این پروژه در بُعد فرهنگی به‌سختی می‌تواند ایران را به‌طور جدی متأثر سازد.

این کارشناس غرب آسیا در پایان خاطرنشان کرد: آنچه بیش از همه هویت داخلی جمهوری آذربایجان را تحت تأثیر قرار خواهد داد و به‌طور قطع با مخالفت‌های گسترده مواجه خواهد شد، موضوع نزدیکی این کشور به رژیم صهیونیستی است. تهران همواره در قبال هر رفتاری از سوی آذربایجان که به معنای تقویت روابط با اسرائیل و تعریف این کشور به‌عنوان حوزه نفوذ رژیم صهیونیستی باشد، هشدارهای جدی داده است. جمهوری اسلامی ایران نیز از مؤلفه‌های قدرت لازم برای پاسخگویی و مقابله با چنین سیاست‌ها برخوردار بوده و از اهرم‌های خود در این زمینه بهره خواهد گرفت.

وی افزود: یکی از این اهرم‌ها، نزدیکی دینی و فرهنگی میان دو ملت ایران و آذربایجان است که می‌تواند به‌عنوان یک عامل قدرت‌مند در مقابله با این روند عمل کند. در هر حال، اکثریت مردم آذربایجان شیعه هستند و به‌طور طبیعی تمایلی به برقراری روابط با رژیم صهیونیستی به‌ویژه در شرایط اعتقادی و هویتی کنونی ندارند و این مسئله خود به‌عنوان یک مانع مهم در برابر سیاست‌های تل‌آویو عمل خواهد کرد.

عزیزی گفت: اسرائیل تلاش می‌کند حوزه نفوذ خود را از مسیر عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی و غرب آسیا به سمت قفقاز گسترش دهد، اما این مسیر برای آن کشور آسان نخواهد بود. اگرچه تل‌آویو فعالیت‌های خود را در این حوزه سازمان‌دهی کرده است، اما با موانع جدی روبه‌رو است. باید انتظار واکنش‌های خاص و حتی شدید از سوی جریان‌های دینی، سیاسی و احزاب مستقل در آذربایجان نسبت به رویکرد دولت باکو در قبال اسرائیل داشت.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 10 =

آخرین‌ها