به گزارش پیام خانواده حکایت رابطه ایران با جهان، داستان سنگ سیزیفی شده بود که رنج حملش بر دوش مردم بود و ژستاش برای دیگران. افسانه مذاکره در پشت اتاقهای هتلی شیک درحالی نُقل و نَقل رسانهها بود که ویروس کرونا و تحریم باهم به جان مردم ایران افتاده بود. این تابوکه «دَم کدخدا را دیدن راهکار است» باید شکسته میشد، این رویه که منتظر بمانیم تا تروییکای اروپا و ترامپ آمریکا برای معیشتمان خواب ببینند باید یک جایی قطع میشد. این سیاق که چشمآبی و موبور کعبه آمال هستند و از همسایگان و منطقه و شرق آبی برای این مملکت گرم نخواهد شد، باید تغییر میکرد.
آیتالله سید ابراهیم رئیسی با درک تمام آن تابوها و بایدها رئیسجمهور ایران شد و از همان ابتدا گفت که «منافع ایران را در هر نقطهای از جهان که باشد، پیگیر خواهد بود». حالا دو سال از آغاز راهش گذشته، دولت ادعای معجزه ندارد، مدعی نیست که مردم در رفاه و آسایشاند، در بوق و کرنا نمیکند که میراث باقیمانده از قبل چه اندازه شوم است، به جای این طلبکاریها، در میدان ایستاده، گرچه میداند تحریمهای ظالمانه را باید رفع کند اما این را هم میداند که ظرفیتهایی در این جهان است که برای دسترسی به آنها نیازی به امضای کدخدا نیست.
همین همسایگان، همین منطقهای که در آن هستیم، همین شرقی که غفلت کردیم از آن سالها. دستکم سوتفاهمهایی با همسایگان، منطقه و شرق رفع کرده است که هریک دری به روی منافع این کشور بسته بودند.
صعود رابطه با سعودی
«اولویت ما در ارتباطات خارجی، کشورهای همسایه خواهند بود»، آیتالله رئیسی این جمله را بیستم خرداد ماه سال ۱۴۰۰ و چند روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم گفت و شاید اگر میخواست آن را ادامه دهد، میگفت که چه همسایهای مهمتر از عربستان سعودی. رابطه با ریاض آن روزها سرد بود و حتی پرتنش. ریاض پس از خروج ترامپ از برجام، روی دور شاخ و شانه بود با تهران. تهران مدارا میکرد اما سطح تنشها گاهی نگران کننده بالا میگرفت و این در حالی بود که هرگونه التهابی در خاورمیانه برای این جغرافیا، سم بود. تصمیم به کاهش تنش را میتوان ضرورتی دانست که هر دو پایتخت باهم احساس کردند و پروسه آن زمانی جدیتر شد که آیتالله رئیسی در هر تریبونی که برای تشریح برنامههای سیاست خارجیاش تدارک دیده شده بود، از همسایگان سخن گفت و اهمیت بازگشت روابط به مدار منطق و صلح.
سیگنالهای ارسال شده از سوی ایران از یک سو و خطرات برهم خوردن تناسب حاصل از تعادل در منطقه از سوی دیگر میانجیگران منطقه را به تکاپو برای گرم کردن روابط تهران-ریاض سوق داد. ابتدا بغداد میزبان چند دوره از مذاکرات بود که منجر به تفاهمنامهای ۱۰ بندی شد. پس از آن دوحه و مسقط وارد کار شدند و چند دور از گفتوگوهای ابتدایی دو کشور هم در پایتختهای قطر و عمان برگزار شد و سرانجام اسفندماه سال گذشته، میانجی نهایی، یعنی چین این روابط به حالت عادی بازگرداند.
پس از آن سفارتخانههای دو کشور در تهران و ریاض آغاز به کار کردند و اکنون سید ابراهیم رئیسی دعوتنامهای از پادشاهی سعودی برای سفر به این کشور دارد و متقابلا هم ایران آمادگی خود را برای میزبانی محمدبن سلمان اعلام کرده است.
تیرگی روابط ایران و عربستان بیشترین نفع را برای غرب و رژیم صهیونیستی داشت تا پیمانهای جعلی چون ابراهیم را در منطقه تثبیت کنند. این صلح منطقی میان دو کشور، حتی اگر با طعنه و کنایه رقبای سیاسی هم همراه شود، برای دولت سیزدهم دستاوردی محسوسی محسوب میشود. دولت آیتالله رئیسی روابط صعودی با سعودی را در پیش گرفته است اما در این مسیر هم ادعای معجزه ندارد و با قواعد منفعتطلبانه در روابط بینالملل غریبه نیست.
با تثبیت روابط عادی میان ایران و عربستان، امیدها به پایان جنگی غیرانسانی در یمن، بلاتکلیفی سیاسی در لبنان و درگیریهای پراکنده در سوریه و حتی عراق افزایش یافته است و دو کشور میتوانند با استفاده قدرت نرم و سخت خود در مسیر ثباتسازی در منطقه تلاش کنند.
مدیریت سوتفاهم با همسایگان
روی کار آمدن دولت سیزدهم، مصادف شد با برخی رویدادهای عجیب در همسایگی ایران. در مرزهای شرقی کشور، همسایه ایران یعنی افغانستان، شاهد ظهور دوباره گروه طالبان بود. گروهی که چندان با جهان در صلح نبودند و گرچه از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران را میدانستند، بازهم نیازمند تدبیری برای مهار بودند. استراتژی دولت سیزدهم مبتنی بر کنارهگیری از نزاعهای داخلی بود و این استراتژی را فدای برخی حرکات احساسی شکل گرفته در ابتدای حضور طالبان در افغانستان نکرد. تهران هوشیارانه، تحولات کابل را رصد و درباره آن تصمیم گرفت و اکنون دو سال پس از آغاز به کار دولت سیزدهم گرچه در برخی موارد چون حقابه ایران، با همسایه شرقی تنش و تقابلهایی مشاهده میشود اما سطح تهدید موجود قابل کنترل و مهار است.
تجربه همسایه شرقی با مختصات متفاوتی در همسایه شمال غربی هم تکرار شد. جمهوری آذربایجان به تحریک رژیم صهیونیستی و زمانی که در جنگ و تنش با ارمنستان بود، در مقام حرف، کنایههایی متوجه ایران میکرد. استراتژی دولت سیزدهم با درک تمام جوانب موضوع در قبال باکو، مدارا بود. خویشتنداری که تاکنون هم جواب داده و سطح تنش را با این همسایه تحت کنترل درآورده است.
تدبیر وزارت خارجه دو سال است که نقشههای تلآویو علیه تهران را ناکام گذاشته است، روسای جمهور دو کشور در حاشیه نشستهای برگزار شده با یکدیگر دیدار و در مسیر رفع سوتفاهمهای موجود گام برداشتند. همکاریهای منطقهای با اجرای پروژه های مشترک، ورود شرکتهای ایرانی در شهرکهای صنعتی و مناطق آزاد تجاری جمهوری آذربایجان، همکاری در حوزه انرژی و ترانزیت از برنامههایی است که باکو و تهران برای ارتقا روابط اقتصادی خود آنها را در دستور کار دارند.
آثار اقتصادی یک سیاست
سیاست تنشزدایی در روابط با همسایگان، اگر با همین روند پیش رود، منافع اقتصادی را هم به منافع سیاسی خود خواهد افزود. اینکه بدانیم ایران جاری بیشترین رشد وزنی و ارزشی صادرات غیر نفتی خود را با عربستان سعودی داشته و این رقم به ۱۴.۷ میلیون دلار رسیده است یا اگر بدانیم که مبادلات تجاری جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۱ با ۱۵ کشور همسایه خود با رشد ۱۴.۵ درصدی به ۵۸ هزار و ۸۴۳ میلیون دلار رسیده است یا امارات با فروش ۱۶.۵ میلیارد دلار، ترکیه با پنج میلیارد و ۵۶۰ میلیون دلار، روسیه با یک میلیارد و ۳۰۵ میلیون دلار، پاکستان با ۷۷۵ میلیون دلار، عمان با ۷۴۲ میلیون دلار ، عراق با ۲۰۸ میلیون دلار و قزاقستان با ۱۱۹ میلیون دلار ،هفت مبدأ واردات کالا در یازده ماهه سال جاری در بین ۱۴ کشور فروشنده کالا به ایران از میان همسایگان بودهاند، آیندهای را نوید میدهد که در سایه سیاست درست رابطه با همسایگان به وجود آمده است.=
زمزمههایی از اهرام ثلاثه
کلیدواژه «سیاست همسایگی» و دعوت به کاهش تنش و افزایش صلح، از قرارِ شواهد موجود، در خاورمیانه و حتی آفریقا خواهان کم ندارد. قاهره هم یکسال بیشتر است که در مسیر لبیک به این ندا گام برمیدارد و خبرهای امیدوارکنندهای از آغاز روابط میان ایران و مصر به گوش میرسد.
با سیگنالهای سبز داده شده از سوی دو کشور میانجیان در تکاپو هستند تا این روابط مهم و استراتژیک را بار دیگر به حالت طبیعی خود درآوردند که این خود مدیون عوامل بسیاری است و نشانه تأیید حسننیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه.
ایران و مصر به عنوان دو تمدن کهنِ زمین، برای رسیدن به سطحی از روابط باید از بندهای بسیاری رها شوند که مهمترین آن توطئههای رژیم صهیونیستی و دخالتهای آمریکاست. تلآویو پس از پیمان کمپدیوید، خطری از سوی قاهره متوجه خود نمیداند اما رابطه با ایران خط قرمزی است که به این راحتی اجازه عبور از آن داده نخواهد شد.
روابط با همسایگان کابوس رژیم صهیونیستی
واقعیت آن است که تثبیت و تحکیم رابطه ایران با همسایگان، آشکارترین نشانه شکست سیاستهای انزواطلبانه غرب در قبال ایران است.
تحریمهای غیرقانونی آمریکا علیه ایران گرچه بار سنگینی بر دوش مردم نهاده اما نکته امیدبخش، تکاپوی ناتمام دولت برای کاستن از این فشار است. با هربار خوردن مهر شکست بر دفتر ایران هراسی، رژیم صهیونیستی سردرگمتر میشود و بازگشت عقلانیت و مدارا به روابط ایران با همسایگان، بسیاری از رویاهای کابوسوار تلآویو در اجرای طرحهایی چون ابراهیم را نابود میکند و تلاشها برای قرار دادن برادران مسلمان در برابر یکدیگر را ناکام میگذارد.
با اجرایی شدن این توافق و پایان تنشها میان دو کشور مهم منطقه، تأمین امنیت خلیجفارس و خاورمیانه به عنوان دغدغه مشترک، میتواند با همکاری کشورهای منطقه و کاستن از دخالتهای فرامنطقهای صورت گیرد.