به گزارش پیام خانواده زنان در عصر حاضر نقشهای قابل توجهی را در جامعه پذیرفته اند؛ از یک سو، در محیط خانواده تربیت فرزندان، فراهمکردن محیط آرام و ایجاد آرامش در خانواده را عهده دارند و از طرف دیگر، با ورود به بازار کار باری از جامعه را به دوش میکشد و پابهپای مردان در پیشبرد اهداف جامعه نقش ایفا میکنند.
رهبر انقلاب اسلامی در این رابطه در سخنان خود به حضور مسئولانه بانوان در اجتماع اشاره دارند و اشتغال زنان را مشروط به شرایطی میدانند، ایشان در این زمینه چنین بیان کرده اند: «ما با بیکاری خانمها مخالفیم؛ زن اصلاً باید کار کند. البته کار دو جور است: یکی کارِ داخل خانه و یکی کار بیرون خانه، هر دو کار است؛ اگر کسی استعداد دارد در کارهای مربوط به بیرون منزل، باید انجام بدهد، خیلی هم خوب است. منتها یک شرط دارد، باید جوری باشد که این اشتغال- حتی در داخل خانه- به پیوند زن و شوهر لطمهای نزند. زن اگر خواست برود کار کند، این اشکالی ندارد، اسلام هم مانع نیست. امّا این وظیفه او نیست. این بر او واجب و لازم نیست. چیزی که بر او واجب است، عبارت است از حفظ فضای حیاتی برای مجموع این خانواده.»
با توجه به افزایش تعداد ورود زنان متأهل به بازار کار در سال های اخیر که ناشی از تحصیلات دانشگاهی و رشد جایگاه علمی آنان است، میخواهیم بدانیم چگونه زنان می توانند هم در پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه سهیم باشند و هم در محیط خانواده موثر واقع شوند؛ در واقع هدف اصلی ما شناخت آثار و نتایج اشتغال زن بر کارکرد خانواده است. دکتر مریم صفآرا، روانشناس خانواده، پژوهشگر و عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا (س) در گفتوگو با خبرنگار ایرنا زندگی به بررسی این موضوع میپردازد.
به اعتقاد صفآرا، اشتغال زنان در خارج از خانه نیازمند ایجاد توازن بین محیط خانه و امور شغلی است به طوری که «اگر بین اشتغال زن در خارج از خانه و امور خانواده توازن ایجاد نشود، تأثیر منفی بر روابط زوجین و زنانگی آنها در خانه خواهد گذاشت».
او میگوید: «زن در کانون خانواده، برای تربیت، ایجاد فضای صمیمانه و همدلانه، آرام و با طراوت ماندن و افزایش کیفیت روابط زناشویی فضا و زمان نیاز دارد، وقتی این زمینهها از او سلب شده یا خویش را از آن محروم نماید، به اشتغال یا امور مجاز دیگر اختصاص داده میشود؛ در این صورت زن انرژی، طراوت و سرزندگی خود را در محیط دیگری صرف کرده و در چنین شرایطی پرواضح است که در محیط خانواده بازدهی مطلوبی نخواهد داشت و این می تواند شروع ناخوشایندی در روابط زناشویی باشد.»
یک جمله تکراری: میخواهم مستقل شوم
یکی از آسیب هایی که در سایه نداشتن آگاهی زنان از جایگاه خود در خانواده ناشی می شود، این ایده است که میخواهند با دست و پا کردن شغل و کار بیرون از خانه استقلال مالی داشته باشند؛ حتی گاهی به صراحت اعلام می کنند که دلیل شاغل بودنشان، استقلال مالی و مادی از همسر است؛ صفآرا میگوید: «در اتاقهای مشاوره که محل امنی برای خوداظهاری مراجعین است، جملاتی از این دست عنوان میشود که "میخوام مستقل بشم، دیگه نمیخواهم برای پول به همسرم رو بزنم، دیگه نمیخواهم دستم پیش همسرم دراز بشود، دلم میخواهد هر چه که میخواهم برای خودم تهیه کنم " اینها پنداشتها و باورها ناشی از نگاه اقتدارطلبی در حوزه اقتصادی است.
این روانشناس حوزه خانواده توضیح می دهد: وقتی با این نگاه وارد بازار کار می شوند، به دنبال آن، این نوع نگاه جایگزین اقتدار مردان میشود؛ به عبارت دیگر در این دیدگاه اشتغال زنان، استقلالی برایشان به همراه میآورد که اقتدار و حس بسندگی که یک مرد از تأمین کردن همسرش درک و احساس می کند را از او میگیرد.
وی تصریح میکند: در حقیقت اگر اشتغال زنان با نگاه تأمینشدگی مالی یا پاسخ به نیازهای اقتصادی باشد، بر اقتدار مردها تأثیر منفی گذاشته و حس مردانگی و کارآمدی آنان را در نظام خانواده تضعیف میکند.
این استاد دانشگاه معتقد است ضعیف شدن اقتدار مرد در درازمدت بر حس امنیت خودِ زنان نیز تأثیر منفی میگذارد؛ وی در این باره می گوید: زنها به شکل فطری و بر اساس قاعده خلقت نیاز به تأمینشدگی از طرف یک مرد دارند، نیاز به اینکه از سوی یک مرد مورد مراقبت، توجه و رسیدگی قرار گیرند؛ اما متاسفانه زنان با روی آوردن غیر ضروری و در عین حال هدفمندانه به اشتغال، ناخواسته و ناخودآگاهانه خودشان را از این حس بسیار مهم و اساسی هم محروم میکنند.
بیشتر بخوانید
اسلام با بهره مندی از اندیشه و افکار زنان مخالفتی ندارد
در میان دیدگاههای موافق و مخالفی که در مورد کار زنان در بیرون از خانه در سطح جامعه مطرح است؛ باید ببینیم اسلام چه نظری در این خصوص دارد؛ صفآرا میگوید: دیدگاه زنان امروز نسبت به اشتغال با نظر اسلام در رابطه با اشتغال فاصله دارد؛ اسلام به برقراری توازن و تعادل با در نظر گرفتن اولویتها تأکید دارد، به عبارتی چنانچه یک زن مراقبت و توجهش را بر تربیت و نظام خانواده متمرکز کند، در حقیقت سیکل مثبتی از کارآمدی و بهرهوری در هر دو نظام خانواده و جامعه برقرار کرده است.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه از نگاه اسلام خانواده اساس جامعه است، چنین اظهار میکند: «خانواده از نظر اسلام به مثابه چرخهای کوچکی است که با لحاظ اولویتِ رسیدگی به آن، حرکت و روند چرخهای بزرگتر یعنی جامعه میسر میشود و بالعکس، با تزلزل خانواده، چرخ های بزرگ (جامعه) هر چند که غول پیکر هم باشند نه تنها نمیتواند روبهجلو حرکت کند بلکه در جریان زمان، از حرکت ساقط میشود. به همین دلیل اسلام تأکیدش بر برقراری اولویتهاست و چون اشتغال بدون لحاظ اولویتها روندگی چرخها را در نظامین خانواده و جامعه دچار خدشه میکند، بنابراین از نظر اسلام اشتغال با چنین شرایطی نافی مصالح خانواده و نظام اجتماعی است.»
این روانشناس خانواده تأکید میکند: قطعاً اسلام با بهرهمندی از اندیشه و افکار زنان و نیز انتشار آن در جامعه و در سراسر هستی هیچ مخالفتی ندارد و آن را با قیدِ ملاحظه شرایط در تضاد با نقش زنانه نمیداند بلکه صرفاً تأکید اسلام به در نظر گرفتن اولویتها است.
به عقیده این روانشناس، در برخی از زنان این پتانسیل وجود دارد که میتوانند به همهی نقشهایشان با توجه به در نظر گرفتن اولویتها رسیدگی کنند. بنابراین اسلام بنا بر مصالح فردی و اجتماعی خواستار برقراری اهم ها در زندگی است که اولین آنها نیز فرزندان و نظام خانواده است.»
برقراری اولویتها راهی برای ایجاد تعادل بین کار و نقش زنانگی
صفآرا به این سؤال که «زن چگونه میتواند هم در اقتصاد خانواده کمککننده باشد و هم به نقشهای زنانگی خود بپردازد و نظام خانواده آسیب نبیند» میگوید: این امر مبتنی بر شناخت اولویتها و سپس رعایت آنهاست؛ وقتی نظام اولویتی هم در فکر و هم در عمل برقرار شود، نظام خانواده با داشتن سختترین شغلها آسیب نمیبیند. هرچند زنی که همزمان عهدهدار چند نقش است، در مقایسه با زنی که یک نقش دارد زودتر در معرض آسیبهای جسمی، روحی و اجتماعی قرار میگیرد.
این روانشناس خانواده با تاکید بر اینکه لازم است مسئولان حوزه اشتغال نیازهای زنان را شناسایی و برای پاسخ به این نیازها برنامه ریزی کنند، اظهار داشت: به عنوان مثال، برای نیازهای مادی آن دسته از زنانی که به خاطر مسائل اقتصادی به مشاغل پناه میآورند، تامین کنند و هویت آن دسته از زنانی را که برای رشد و تعالی اجتماعی خود خواستار اشتغال هستند، بارور نمایند. همچنین در صدد سامان دادن نظام و ساختار امنیتی خانواده برای آن دسته از زنانی باشند که برای گریختن از کانون خانواده و پناه بردن به یک محیط امن، مشغولیتهای شغلی و اجتماعی را یک آرمان دانسته و به آن روی آوردهاند.