به گزارش پیام خانواده ؛ متاسفانه به گفته کارشناسان میان فعالان حوزه سینما کمتر کسی پیدا میشود که به کتابخوانی عادت داشت باشد، نتیجه این رویکرد در اقدام و آثار سینماگران دیده میشود. شاید اگر تعداد بیشتری از فعالان این حوزه به کتاب علاقه داشتند، شاهد خلق آثار اقتباسی بیشتری بودیم.
در چنین فضایی میان سینماگران، مجموعه چهار جلدی با عنوانهای «تاریکی فرامیخواند: پژوهشی انتقادی پیرامون نئونوآر»، «نبرد پنهان نتفلیکس و هالیوود»، «تاریخ ادبیات فرانسه در سینما» و «بیخورشید، دستنوشتههای کریس مارکر» منتشر شده است.
به همین بهانه خبرنگار کتاب ایرنا میزگردی با حضور مازیار فکریارشاد دبیر کتابهای سینمایی نشر گره، نویسنده، مترجم و عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی، منوچهر اکبرلو نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر و پژوهشگر، عباس کریمی عباسی مترجم، منتقد سینما و کارشناس فرهنگی و امین خرمی روزنامهنگار، پژوهشگر سینما و تئاتر برگزار کرد که در ادامه میخوانید.
سینما مانند هر علم دیگری عنصر وارداتی است
چند سال از دنیا در بخش مکتوب سینمایی عقب هستیم؟
فکریارشاد: از نظر «علم سینما» ۱۰۰ سال از دنیا عقب هستیم؛ اما بیشتر کتابهایی که در این مجموعه منتشر شده است، چاپ سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ بوده است و یک مورد هم کتاب «نبرد پنهان نتفلیکس و هالیوود» در سال ۲۰۲۲ منتشر شده است. سعی کردیم مقداری کتابها جدیدتر باشند زیرا در مورد ژانر(گونه) نوآر پیش از این هم کتابهایی منتشر شده بود، اما سیر تحول و تطور(تکامل یا دگرگونی) این ژانر را در ادبیات سینمایی نداشتیم. کتابهای قدیمیتر به نکاتی میپرداختند که امروز کهنه یا دچار تحول شدند. در این مجموعه جز کتاب «بیخورشید، دستنوشتههای کریس مارکر»، که مجموعه تالیفی است، کنکاشی در زندگی و آثار نوشتاری کریس مارکر کرده است، باقی جدید هستند.
در هنر به طور کلی فعالیت چشمگیری در تولید کتاب وجود ندارد و معدود کتابهایی هستند که به شکل تالیف منتشر میشوند
سینما در دهههای اخیر وجه علمی پررنگتری نسبت به گذشته دارد و مطالعات سینمایی هم بیشتر در میان دانشجویان رشته سینما و علاقهمندان نخبه هنر هفتم افزایش پیدا کرده است و ناشران متعددی در این حوزه علیرغم مشکلات فعال هستند. مسائلی مانند مشکلات مالی، قیمت روز افزون کاغذ و هزینههای چاپ، موجب بالا رفتن قیمت کتاب شده است و گاهی خرید کتاب را برای علاقهمندان به خصوص قشر دانشجو دشوار میکند. اما در هر صورت به تولید علم در هر رشته (هنر و علوم انسانی) نیاز داریم.
متاسفانه در هنر به طور کلی فعالیت چشمگیری در تولید کتاب وجود ندارد و معدود کتابهایی هستند که به شکل تالیف منتشر میشوند. در نتیجه به این دلیل که سینما مانند هر علم دیگری عنصر وارداتی است، طبیعی ست که از «نهضت ترجمه» یاد میکنم. این مساله به این معنی نیست که این جریان به تازگی راه افتاده است؛ میتوان گفت از اواسط دهه ۷۰ مطالعات سینمایی بیشتر شد و به موازات افزایش رشتههای تحصیلی در دانشگاههای مختلف که با سینما مرتبط بودند و همچنین افزایش تعداد مجلات تئوریک و تخصصی در حوزه سینما نیاز به ترجمه این علوم وجود داشت و تا به امروز هم ادامه دارد. تردید ندارم که تا زمانی که هنری به اسم سینما وجود دارد نیاز به این مطالعات موجود است.
در انتشارات گره از تابستان سال ۱۴۰۱ به عنوان دبیر کتابهای سینمایی همکاری را آغاز کردم و بعد از مطالعه نسخههای انگلیسی به این نتیجه رسیدیم که چهار کتاب را به عنوان شروع مجموعه ترجمه و منتشر کنیم کنیم.
«تاریکی فرامیخواند: پژوهشی انتقادی پیرامون نئونوآر» نوشته سو شورت، ترجمه عباس کریمی عباسی. این ژانر زیر مجموعه نوآر است؛ «نبرد پنهان نتفلیکس و هالیوود» نوشته دِید هِیز و داون چمیلفسکی، ترجمه الهام جوادپور، با توجه به رشد روز افزون نتفلیکس این کتاب پیشنهاد شد و زیر و بم پلتفرمهایی که به تولید محتوای تصویری در فضای آنلاین مشغول هستند بررسی میکند؛ «تاریخ ادبیات فرانسه در سینما» نوشته کیت گریفیث و اندرو واتس، ترجمه پوپک رحیمی. زیرا ادبیات فرانسه نقش موثری در اقتباس در سینما دارد نه فقط در مستعمرات فرانسه بلکه در سراسر جهان در شکلهای مختلف با اقتباس فرانسه مواجه بودیم و «بیخورشید، دستنوشتههای کریس مارکر» گردآوری و ترجمه مریم رفیعی است. مارکر یکی از مهمترین مستندسازان امریکا است و این کتاب مجموعهای از یادداشتها و سفرنامهها و دو داستان و نقد سینمایی در سالهایی گذشته منتشر شده بود توسط یکی از دوستان گرداوری و منتشر کردیم.
مازیار فکریارشاد دبیر کتابهای سینمایی نشر گره، نویسنده، مترجم
این کتاها لزوما ربطی به هم ندارند
در دانشگاهها چقدر کمبود منابع بهروز در حوزه سینما داریم و آیا این کتابها را میتوان منابع دانشگاهی حساب کرد؟
فکریارشاد: این مجموعه لزوما کتابهای دانشگاهی نیستند، اما به خصوص کتاب «تاریکی فرامیخواند» کتابهای تئوریکی هستند که دانشجویان سینما هم میتوانند از آنها استفاده کنند. زیرا برای دانشجویانی که در حوزه ژانر(گونه) مطالعه میکنند میتوانند مفید باشد. کتاب «نبرد پنهان» برای دانشجویانی که به فکر ساخت سریال یا همکاری با پلتفرمها(سکو) هستند مفید است. برای دوستانی که در حوزه سینمایِ مستند فعال هستند کتاب «بیخورشید» مفید است، و افرادی که در حوزه فیلمنامهنویسی و اقتباس مشغول هستند و فعالیت و مطالعه دارند میتوانند از کتاب «تاریخ ادبیات فرانسه در سینما» استفاده کنند.
شاهد عقب افتادگی شدید در کتابهای دانشگاهی حوزه سینما هستیم
به نظر شما آیا منابع دانشگاهی بهروز و قابل استفاده برای دانشجویان حوزه سینما وجود دارد؟
خرمی: وقتی درباره کتابهای سینمایی و هنر، در محیط دانشگاه صحبت میکنیم باید این عقبه را به آنچه که در ساحت دانشگاه برای معرفی کتابها از کتابهای مرجع تا کتابهایی که استادهای دروس مختلف معرفی میکنند، برگردانیم. اگر به کتابهایی که مد نظر دانشگاه است، توجه کنیم، با تلخ کامی و شوربختی شاهد عقب افتادگی شدید در این بخش هستیم و هنوز که هنوز است کتاب «سینما چیست» نوشته آندره بازن مورد استفاده قرار میگیرد. درست است که «سینما چیست» کتابی مرجع است اما بعد از او نویسندگان فراوانی آمدند. از زمانی که بازن درباره سینمای کلاسیک و تولد سینمای متفکر فرانسه نوشته ۶۰ تا ۷۰ سال گذشته است.
هنوز کتابهای حوزه سینما و تئاتر مربوط به دهه ۸۰ و ۹۰ خورشیدی نداریم
استادهای دانشگاههای مرتبط با سینما و تئاتر برای اینکه خلا سرفصلهای دروس دانشگاهی را پر کنند، سرفصلها را طوری انتخاب میکنند که در روزآمدترین حالت، مربوط به دهه ۶۰ یا میانه دهه ۷۰ باشد. سرفصلهای دروس سینمایی دانشگاه تهران که قطعا از دهه ۵۰ جلوتر نمیآید، دانشگاه آزاد کمی جلوتر است و تا میانههای دهه ۶۰ را پوشش میدهد؛ از همه اینها پیشروتر دانشکده هنر است زیرا افرادی که در دپارتمانهای سینمایی این دانشگاه بودند همه جزء استخوانبندی سینمای ایران یعنی فیلمنامهنویس، کارگردان و منتقد بودند و توانستند روزآمد شدن را با مسئولان بالا دستی چکش بزنند، حتی آن را تا میانههای دهه ۷۰ آوردند.
در حالی که هنوز کتابهای حوزه سینما و تئاتر مربوط به دهه ۸۰ و ۹۰ خورشیدی نداریم که در سرفصلهای اصلی محیطهای دانشگاهی مورد استفاده قرار بگیرد. این خلا چگونه پر میشود؟ توسط استادهای دانشگاه و افرادی که در بدنه دانشگاه تجربه دارند و خودشان کتابهای روز را معرفی میکنند. میتوان گفت دانشجویان مقطع ارشد سینما ادامه تحصیل میدهند، زبان الکنی برای تعریف ژانر(گونه) دارند، زیرا منبعی برای آنها معرفی نشده است؛ به قول مولانا هرکس از ظن خود شد یار من.
هر سال دپارتمانهای تمام گروههای هنری دور هم جمع میشوند و لیستی را تدوین میکنند
از طرفی حوزهای که حتی استادها هم نمیتوانند دست گرمی در آن داشته باشند، به علاقه دانشجویان بر میگردد، یک دانشجو برای سینمای ایران درس میخواند که کار کند، او بنا بر علاقه خود رفتار میکند، ممکن است یکی به سینمای فرانسه، سینمای ایتالیا و دیگر کشورها علاقه داشته باشد، اینجا روند جامع نداریم. با شوربختی و غمناکی، من درباره کشورهای جهان اول صحبت نمیکنم.
در محیط دانشگاهیِ کشورهایی مانند هندوستان، ترکیه و ارمنستان تحقیق کردم، نه هر پنج سال و نه هر ۱۰ سال، بلکه هر سال دپارتمانهای تمام گروههای هنری دور هم جمع میشوند و با روسای دانشگاه لیستی را تدوین میکنند که لیست سه شاخه میشود، کتاب مرجع برای دانشگاه، آنچه که مد نظر یک یا دو درس است و آثار مد نظر استاد و در نتیجه یک مجموعه را به دانشجویان آن دانشگاه معرفی میکنند، برای اینکه بتوانند سینمای جهان را از هند تا امریکا، که امروز ماشین سینمای جهان را نمایندگی میکنند به آنها معرفی کند. این خلا تا به امروز پر نشد زیرا کسی به آن فکر نکرده است که باید به دانشجو خوراک ذهنی ورای ۱۴۸ واحد برای کارشناسی و ۴۶ واحدی که برای ارشد طی میکند، داشته باشد.
امین خرمی روزنامهنگار، پژوهشگر سینما و تئاتر
با این شیوه اداره سینما و تئاتر نمیتوان به آینده خوشبین بود
فکریارشاد: متاسفانه محیطهای دانشگاهی و آکادمیک ما به خصوص در حوزه سینما و تئاتر به لحاظ علمی خیلی کند پیش میروند، با تحولات هم گام نیستند و اغلب استادان سالها است مفاهیم تکراری را آموزش میدهند بدون آنکه خود را روزآمد و علم خود را بهروز کنند. این مشکل همواره وجود داشته و امیدوارم تحولی رخ دهد. دانشجو زمانی که با اطلاعات قدیمی در دانشگاه مواجه میشود، بیرون از دانشگاه اطلاعات به روز را پیدا میکند. نیاز به تفکر اساسی در اداره دانشگاهها کاملا محسوس است. متاسفانه با این شیوه اداره سینما و تئاتر نمیتوان به آینده خوشبین بود.
تا ۲۰ سال آینده در جهان سینما اتفاقی نمیافتد
کریمیعباسی: ما در تغییرات فرهنگی که لاجرم به تغییرات تولیدی در زمینه فرهنگ و هنر منجر میشود، شاهد تغییراتی هستیم که در این چهار کتاب این مجموعه ذکر شده است. حتی اگر کسی زمینه و اطلاعات لازم درباره موضوعهایی را که در کتاب مطرح میشود، نداشته باشد، میتواند ضمن مطالعه کتاب با جستوجو در فضا مجازی اطلاعات خود را کامل کند. این مجموعه میتواند بستر آشنایی با سینما و ادبیات برای مردم عادی باشد تا پس از مطالعه آنها به کتابهای تخصصیتری برسند.
در این کتابها به مسائل مطرح شده در حوزه سینما در دو دهه اخیر میتوان دسترسی پیدا کرد. به نظرم این کتابها ۱۰ تا ۲۰ سال آینده میتواند استفاده کاربردی داشته باشند؛ زیرا تا ۲۰ سال آینده در جهان سینما اتفاقی نمیافتد که چیز جدیدی به اینها اضافه شود. اگر به رویکردی که در قبال زنان در سینما است، دقت کنید، در ۲۰ سال گذشته تمام قهرمانها از مرد به زن تبدیل شدند.
عباس کریمی عباسی مترجم، منتقد سینما و کارشناس فرهنگی
تا چه اندازه موضوع کتابها بر اساس اولویت انتخاب شده است
اکبرلو: این مجموعه میتواند به افرادی که عطش سینما دارند کمک کند. نکتهای که میماند این است که تا چه اندازه موضوع کتابها بر اساس اولویت انتخاب شده است که ابتدا به اقتباس و گونه نوآر بپردازیم و برای مثال گونه را با رئالیسم شروع نکنیم.
چشمانداز را با همه سختیها و مسائل باید ترسیم کند و برای مثال جمعکردن نمایشنامههای نویسندگان نوجوان مطرح جهان سخت است و این دشواری به دلیل گسستگی ارتباطهای ما مطرح است. برای اینکه کاری به ثمر برسد و یک فرد نگوید که چرا نوآر بله و دیگر سبک نه؟ باید بداند که مسئول در هر بخشی تصویر کلان دارد که فعلا چهار پازل آن آماده است و دو پازل در حال ترجمه است.
منوچهر اکبرلو نمایشنامهنویس، کارگردان
در حوزه نشر برنامهریزی درازمدت امکانپذیر نیست
در انتخاب این کتابها برای ترجمه و انتشار چه دیدگاه و چشم اندازی مطرح بود؟
فکریارشاد: در سینما و در کل در حوزه نشر در ایران برنامهریزی درازمدت امکانپذیر نیست. آرزوی من این بود که بتوانم مجموعهای شامل ۱۶ یا ۱۹ جلد کتاب درباره گونههای مختلف منتشر کنم و در آنها تعریفهایی از ژانر ارائه دهم و کتاب محدود نباشد که دوست مترجم آن را ترجمه کند. نگاه من به بخش نظرهای فعالان این حوزه در دنیای ژانر بود ما این پروژه را در فارابی به تصویب رساندیم و ۲۴ ساعت مانده به عقد قرارداد ۱۶ جلد کتاب برای ۱۶ ژانر مدیریت فارابی تغییر کرد و پروژه به هوا فت. آرزو دارم مجموعه ۱۶ جلدی را با ناشری قرارداد ببندم و دست کم ۱۶ یا ۱۹ ژانر اصلی را در قالب ۱۶ یا ۱۹ ژانر اصلی منتشر کنم فعلا شرایط نشر ایران این اجازه را نمیدهد.
دست ما به جایی بند نیست
آیا به قوانین مالکیت فکری برای ترجمه این آثار توجه شده است؟
تعداد افراد کتابخوان در مقایسه با جمعیت ایران اصلا قابل مقایسه نیست
فکریارشاد: باید توجه داشته باشیم که در ایران قانون کپیرایت حاکم نیست، انتشارات گره درباره دو عنوان از این کتابها با ناشران خارجی وارد مذاکره شد؛ اعلام کردیم که توان پرداخت رقمی که مد نظر آنها بود نداریم اما رقم اندکی داشتیم که میتوانستیم برای حق کپی بپردازیم. یکی از ناشران نپذیرفت و ناشر دیگر پذیرفت و رقم را به او پرداخت کردیم و حق کپی را گرفتیم. وقتی قانون کپی رایت در ایران حاکم نیست، همان کتابی که ما برای آن ۲۰۰ یورو پرداخت کردیم، اما ناشر دیگری در ایران میتواند همان کتاب را بدون رعایت مالکیت فکری ترجمه و منتشر کند و دست ما به جایی بند نیست.
نکته دیگری که میخواستم بر آن تاکید کنم این است که آمار افرادی که کتاب سینمایی میخوانند در مقایسه با افرادی که رمان میخوانند بالاتر است، اما تعداد افراد کتابخوان در مقایسه با جمعیت ایران اصلا قابل مقایسه نیست.