کد خبر: 16319
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۳
تربیت فرزند

امروزه در بسیاری از خانواده‌ها با پدیده‌ای تازه مواجه هستیم، کودکانی که تصمیم می‌گیرند شامپو چه برندی باشد، مبل چه رنگی، غذای سفر چه باشد و حتی مقصد مسافرت کجا!

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ تا چند دهه پیش، جایگاه کودک در خانواده روشن بود؛ فرزند می‌دید، یاد می‌گرفت و در مدیریت خانه نقش تبعی داشت. اما امروز، در بسیاری از خانواده‌ها با پدیده‌ای تازه مواجه هستیم، کودکانی که تصمیم می‌گیرند شامپو چه برندی باشد، مبل چه رنگی، غذای سفر چه باشد و حتی مقصد مسافرت کجا!

این مسئله فقط به «لوس شدن بچه‌ها» مربوط نمی‌شود؛ بلکه با تغییری ساختاری در نقش کودک، جابه‌جایی مرزهای قدرت در خانواده و شکل‌گیری نسلی تازه از مصرف‌گرایی زودرس روبه‌رو هستیم.

۱. کودکِ تصمیم‌ساز؛ مرزهای تربیتی که تغییر کرده‌اند

در مدل سنتی تربیت، کودک در برابر تصمیم‌های بزرگ‌ترها نقش پذیرنده داشت؛ اما امروزه، والدین با نیت احترام به شخصیت کودک یا به‌دلیل خستگی و مشغله، تصمیم‌گیری‌های اساسی خانه را به خواسته‌های فرزند خود می‌سپارند.
این تغییر، صرفاً یک انتخاب شخصی نیست؛ بلکه به‌تدریج به الگویی رایج در تربیت شهری و مدرن تبدیل شده است.

۲. چرا این اتفاق افتاده؟ تأثیر برنامه‌ها و محتواهای کودک‌محور

پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب، اینستاگرام و تیک‌تاک مملو از محتوایی هستند که نه‌فقط سرگرم‌کننده، بلکه به‌شدت تجاری‌سازی‌شده‌اند.
کودکان تحت تأثیر اینفلوئنسرهای کودک و تبلیغات پنهان در پویانمایی‌ها و بازی‌ها، به مصرف‌کنندگانی وفادار و تأثیرگذار برای بازار تبدیل می‌شوند.

نمونه شاخص آن Ryan’s World است؛ یکی از معروف‌ترین کانال‌های کودک در یوتیوب که در سال ۲۰۲۲ بیش از ۲۷ میلیون دلار درآمد داشت. نکته مهم؟ بخش عمده درآمد از تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم به کودکان حاصل شده است.
براساس پژوهش Pew Research (۲۰۲۳)، در بیش از ۷۰٪ خانواده‌های آمریکایی، کودک در خریدهای روزمره خانواده نقش مؤثر دارد.

۳. چه چیزی در خطر است؟ تربیت، مرز قدرت و مصرف‌گرایی زودرس

وقتی کودک از سن پایین، احساس قدرت کامل در انتخاب‌های خانه دارد، مرز قدرت بین والد و فرزند کمرنگ می‌شود. کودکی که نمی‌آموزد خواسته‌هایش باید در چارچوب محدودیت‌ها و قوانین قرار بگیرد، در بزرگسالی با ناکامی، بی‌صبری و ناتوانی در مواجهه با اختلاف‌نظر روبه‌رو خواهد شد.

از سوی دیگر، برندگرایی زودرس، کودک را به بخشی از ماشین مصرف تبدیل می‌کند. مطابق گزارش OECD، برندمحوری در کودکان ۸ تا ۱۲ سال طی یک دهه اخیر، ۳۵٪ افزایش یافته و علت اصلی آن تبلیغات در محتوای دیجیتال عنوان شده است.

۴. والدین چه می‌توانند بکنند؟

هیچ پدر و مادری نمی‌خواهد اقتدارگرا باشد، اما آزادی بی‌مرز نیز نتیجه‌ای جز تربیت کودکِ خودمحور ندارد. برای ایجاد تعادل می‌توان:

۱. حق انتخاب محدود بدهید

به‌جای پرسیدن «چی می‌خوای بخریم؟»، دو گزینه مشخص و قابل‌قبول پیشنهاد دهید تا کودک احساس مشارکت داشته باشد، نه سلطه.

۲. آموزش سواد رسانه‌ای از سن پایین

با زبانی ساده توضیح دهید که هر ویدیو یا تبلیغ هدفی دارد؛ کودک باید درک کند که «هر چیزی که در گوشی می‌بیند، الزاماً حقیقت یا نیاز واقعی نیست».

۳. الگوی مصرف سالم باشید

فرزند، رفتار والدین را تکرار می‌کند؛ اگر شما خرید آگاهانه دارید، برندمحور نیستید و تحت‌تأثیر تبلیغات تصمیم نمی‌گیرید، کودک نیز این رفتار را می‌آموزد.

۴. قانون‌گذاری نرم اما قاطع در خانه

داشتن چارچوب مشخص در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی، کودک را با «واقعیت زندگی» آشنا می‌کند: این‌که منابع محدودند، تصمیم‌گیری چارچوب دارد و همه خواسته‌ها قابل اجرا نیست.

۵. این فقط یک هشدار تربیتی نیست؛ یک هشدار اجتماعی است

کودکی که در فضای بی‌مرز و مصرف‌گرایانه رشد می‌کند، در آینده نه‌تنها مصرف‌کننده‌ای بی‌پایان، بلکه شهروندی بدون توان مشارکت، مسئولیت‌پذیری و تحمل خواهد بود. فرزندسالاری مدرن، اگر با تربیت آگاهانه همراه نباشد، نه‌تنها به ساختار خانواده، بلکه به آینده جامعه آسیب می‌زند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 8 =