به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛
جستوجوی هویت در جهانی پرابهام
تصور کنید در شهری ناآشنا گم شدهاید و هیچ نقشهای در اختیار ندارید. اکنون این شهر را زندگی خود در سال ۲۰۲۵ فرض کنید: کار، فشارهای اجتماعی، گزینههای بیشمار، و این احساس که باید دریابید «چه کسی هستید». بر پایه مقالهای در Journal of Personality and Social Psychology (سال ۲۰۱۸)، در دورههای سرشار از ابهام، انسانها بیش از پیش به دنبال ابزارهایی هستند که به آنها جهت و معنا بخشد. تستهای شخصیتی دقیقاً این نقش را ایفا میکنند. هنگامی که نتیجه آزمونی به شما میگوید: «شما یک INFP هستید، فردی احساساتی و خیالپرداز»، گویی کسی به شما اطمینان میدهد: «این شما هستید، خود را یافتهاید.»
کارل یونگ، که نظریه تیپهای او پایه MBTI است، در کتاب انواع روانشناختی (۱۹۲۱) بیان کرده که انسانها بهطور ذاتی در پی الگوهایی برای درک خویشتناند. اما چرا این موضوع اکنون چنین پررنگ شده است؟ زیرا زندگی امروزی سریعتر و پیچیدهتر از هر زمان دیگری است. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی (۲۰۲۳)، میزان استرس و اضطراب در میان جوانان جهان نسبت به یک دهه پیش ۳۰ درصد افزایش یافته است. این آزمونها پاسخی فوری به پرسشی ارائه میدهند که یافتن پاسخش شاید سالها تأمل نیاز داشته باشد: «من چه کسی هستم؟»
شبکههای اجتماعی: از آزمون تا هویت نمایشی
چرا این آزمونها اکنون تا این حد فراگیر شدهاند؟ پاسخ در دستان شماست: همان تلفن همراهی که با آن این گزارش را میخوانید. پژوهشی در Computers in Human Behavior (سال ۲۰۲۱) نشان داده است که ابزارهای کوتاه و تعاملی در شبکههای اجتماعی، به دلیل سادگی، سرعت، و امکان اشتراکگذاری، بهسرعت گسترش مییابند. MBTI یا انیاگرام تنها آزمون نیستند؛ بلکه نشانهایی هستند که میتوانید در بیوگرافی خود قرار دهید یا در گفتوگو با دوستانتان بگویید: «من این هستم، شما چه هستید؟»
در آماری قابل توجه و بر اساس گزارش Pew Research Center (۲۰۲۴)، شصتو هشت درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله در کشورهایی با دسترسی گسترده به اینترنت، دستکم یک بار آزمون شخصیتی آنلاین انجام دادهاند. در ایران نیز، با حدود ۴۵ میلیون کاربر فعال اینستاگرام تا سال ۱۴۰۳، بعید نیست این آمار مشابه باشد. این آزمونها نوعی «هویت نمایشی» میسازند که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته میشود و به افراد حس تعلق به یک گروه را القا میکند.
تا چه حد میتوان به این تستها اعتماد کرد؟
تا اینجا همهچیز جذاب به نظر میرسد، اما اجازه دهید با دقت بیشتری بررسی کنیم. MBTI که پرآوازهترین آزمون شخصیتی جهان است، از منظر علمی با انتقادهای بسیاری روبهروست. مقالهای در American Psychologist (سال ۲۰۲۰) اظهار داشته که این آزمون بیشتر ابزاری تجاری است تا علمی. زیرا انسانها را در ۱۶ دسته خشک و قطعی جای میدهد، در حالی که شخصیت یک طیف پیوسته است، نه مجموعهای از جعبههای مشخص. پژوهشی در Journal of Research in Personality (سال ۲۰۲۲) نشان داده است که ۴۷ درصد افراد، در صورت تکرار آزمون پس از چند ماه، نتیجه متفاوتی دریافت میکنند. این یعنی چه؟ یعنی شاید «INFP»ای که خود را میپندارید، تنها بازتاب حال آن روز شما بوده است.
انیاگرام نیز، که این روزها هواداران بیشتری یافته است، بیش از آنکه ریشه در پژوهشهای علمی داشته باشد، به سنتهای عرفانی (مانند آثار گورجیف) وابسته است. بر اساس Psychological Bulletin (سال ۲۰۱۹)، انیاگرام میتواند ابزاری جالب برای خودشناسی باشد، اما شواهد تجربی اندکی از آن پشتیبانی میکند. پس چرا مردم به این آزمونها اطمینان میکنند؟ زیرا این ابزارها «احساس» واقعی بودن را به آنها منتقل میکنند، حتی اگر از دقت برخوردار نباشند.
خطر پنهان قفل شدن در چارچوبها
در اینجا باید به نکتهای هشداردهنده توجه کنیم. رابرت هوگان، روانشناس برجسته، در کتاب شخصیت و سرنوشت سازمانها (۲۰۱۷) خاطرنشان کرده است که تستهای شخصیتی میتوانند افراد را در نقشی ثابت محبوس کنند. برای نمونه، اگر بگویید: «من درونگرا هستم، پس نمیتوانم اجتماعی باشم»، خود را محدود کردهاید. پژوهشی در Social Psychological and Personality Science (سال ۲۰۲۳) نشان داده است افرادی که بیش از حد به نتایج این آزمونها وابسته میشوند، ۲۲ درصد بیشتر در معرض قضاوتهای نادرست در روابط خود قرار دارند، مانند اینکه «شما ESFJ هستید، پس نمیتوانیم یکدیگر را درک کنیم».
از این نگرانکنندهتر، اینکه برخی این آزمونها را برای تصمیمگیریهای بزرگ مانند انتخاب شغل یا همسر به کار میبرند. در Harvard Business Review (۲۰۲۲) آمده است که استفاده از MBTI در محیط کار گاه سوءتفاهمهایی ایجاد میکند، زیرا مدیران تصور میکنند با یک آزمون میتوانند کارمندان خود را بهطور کامل بشناسند، حال آنکه شخصیت انسانها بسیار پیچیدهتر از اینهاست.
در نهایت؛ سرگرمی یا مسیر شناخت؟
چرا انسانها اینقدر به دنبال تستهای شخصیتی هستند؟ زیرا در جهانی شلوغ و بیثبات، این آزمونها مانند نقطهای ثابت عمل میکنند که به شما میگوید: «اینجا جایگاه شماست». شبکههای اجتماعی نیز این نقطه را جذابتر کرده و آن را به بازیای جمعی بدل ساختهاند. اما علم نشان میدهد که این ابزارها بیشتر آیینهای زیبا هستند تا لنزی دقیق؛ تصویری دلپذیر از شما ارائه میدهند، اما همهچیز را شفاف نمیکنند.
اگر حقیقتاً در پی شناخت خود هستید، شاید به جای کلیک بر گزینه «آغاز آزمون»، بهتر باشد کاغذ و قلمی بردارید و چند پرسش از خود بپرسید. این آزمونها میتوانند شما را سرگرم کنند، اما کلید شناخت شما در دستان خودتان است، نه در پاسخهای یک وبسایت.