دکتر اشرف السادات موسوی لقمان در گفتگو با پیام خانواده خانواده کوچکترین واحد اجتماع را که از گرد هم آمدن زن و شوهر و سایز اعضا به شکل طبیعی همراه با یک پیمان قراردادی را خانواده خواند و اظهار داشت: انسان تواما با سه سرمایهی طبیعت، غریزه و فطرت وارد زندگی خانوادگی میشود و نقطه آغاز ازدواج هر سه سرمایه طبیعت مادی، غریزه حیوانی و فطرت کمالجوی انسانی است.
وی هدف از تشکیل خانواده را رشد، کمال و رسیدن به آرامش و شکوفا کردن فطرت دانست و گفت: اصلی اولی در خانواده مودت و رحمت است. ازدواج، مودت و رحمت و یکی شدن برای تامین نیازهای فطری و غریزی است.
وی ادامه داد: علاوه بر این هر خانواده ترکیب ویژهای از این تمایلات و گرایشات را انتخاب کرده و هدفی را در زندگی برمیگزیند. بنابراین خانوادهها گسترده و متنوعند و اهداف یکسانی را دنبال نمیکنند.
پژوهشگر خانواده افزود: بر اساس اصل حرکت جوهری، خانواده در حال تغییر، صیرورت و شدن در مراتب مختلف وجود است. بر این اساس خانوادهها اهداف ذومراتبی را دنبال میکند.
دکتری سیاستگذاری عمومی دانشگاه علم و صنعت ایران گفت: گسترهی خانوادهها از آنهایی آغاز میشود که در گیر و دار طبیعت، هدفی جز غرایز و تمتعات دنیوی ندارند و تا کسانی امتداد مییابد که زندگی مشترک را بر پایه یکی شدن، تعاون بر تقوا و اهداف الهی بنا نهادهاند.
دکتر موسوی تحقق اهداف خانواده را رفتارشان خواند و افزود: بنابراین رفتارهای خانوادهها را که برای تحقق اهداف آنها شکل میگیرد نباید با ارجاع به یک هدف خاص بلکه باید با ارجاع به فاز و مرتبه هدفی که در زندگی برگزیدهاند، توضیح داد.
وی همچنین گزینش اهداف خانواده را براساس منابع، امکانات و طبیعت انسانها برشمرد و اضافه کرد: با توجه به محدودیت منابع و امکانات و طبیعت سیریناپذیر انسان و لزوم تصمیمگیری و انتخاب در عرصههای مختلف زندگی، خانوادهها، اهداف مختلفی را میتوانند برگزینند و این انتخابها وابسته به مرتبه هدف خانواده است.
پژوهشگر خانواده افزود: در رفتارها و تصمیمات خانواده امکان حذف هیچ تمایل فطری یا غریزی وجود ندارد. بنابراین هیچ خانوادهای وجود ندارد که یک رفتار خاص را فقط به منظور حداکثرسازی منفعت مادی انجام دهد، بلکه او این رفتارش را مانند همه رفتارهای دیگرش برای تحقق همه اهدافش انجام خواهد داد. اعمال و رفتار خانوادهها علاوه بر آنکه محصول محاسبات عقلانی و تأثیرات اجتماعی در راستای تحقق حداکثری همه تمایلات فطری ـ بدون امکان منطقی جداسازی آنهاـ محصول شاکله و شخصیتی است که ساخته نوع تجربه زندگی آنهاست.